stratified

/ˈstrætəˌfaɪd//ˈstrætɪfaɪd/

جمله های نمونه

1. a stratified rock
سنگ مطبق

2. there is no society that is not stratified
جامعه ی قشر بندی نشده وجود ندارد.

3. Instead, random samples, simple or stratified, are taken for the survey.
[ترجمه گوگل]در عوض، نمونه‌های تصادفی ساده یا طبقه‌بندی شده برای نظرسنجی گرفته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در عوض، نمونه های تصادفی ساده یا طبقه بندی شده برای بررسی گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Evidence from tombs suggests a stratified society with three social classes.
[ترجمه گوگل]شواهد به دست آمده از مقبره ها حاکی از یک جامعه طبقه بندی شده با سه طبقه اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]شواهدی از مقبره ها بیانگر یک جامعه طبقه بندی شده با سه کلاس اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As an example of such effects we consider stratified flows, which have received particular attention because of their meteorological applications.
[ترجمه گوگل]به عنوان نمونه ای از این اثرات، جریان های طبقه بندی شده را در نظر می گیریم که به دلیل کاربردهای هواشناسی مورد توجه ویژه قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان مثالی از چنین اثراتی جریان های لایه ای را در نظر می گیریم که به دلیل کاربردهای meteorological مورد توجه خاصی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In a clearly stratified society, the interests of this audience were predominantly defined by class.
[ترجمه گوگل]در یک جامعه به وضوح طبقه بندی شده، منافع این مخاطبان عمدتاً توسط طبقه تعریف می شد
[ترجمه ترگمان]در یک جامعه طبقه بندی شده به وضوح، منافع این جمعیت به طور عمده توسط طبقه تعریف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Quota sampling is like stratified sampling, but with an important variation.
[ترجمه گوگل]نمونه گیری سهمیه ای مانند نمونه گیری طبقه ای است، اما با یک تنوع مهم
[ترجمه ترگمان]نمونه گیری تصادفی مانند نمونه گیری لایه ای است، اما با یک تغییر مهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I used a stratified sample technique in two stages to ensure an adequate representation of singlehanded and group practices.
[ترجمه گوگل]من از یک تکنیک نمونه طبقه بندی شده در دو مرحله برای اطمینان از نمایش کافی از شیوه های تک دستی و گروهی استفاده کردم
[ترجمه ترگمان]من از یک تکنیک نمونه گیری لایه ای در دو مرحله استفاده کردم تا نمایش مناسب فعالیت های گروهی و گروهی را تضمین کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although this applies to stratified societies as a class the relative values attached to particular substances varied in space and time.
[ترجمه گوگل]اگرچه این امر در مورد جوامع طبقه بندی شده به عنوان یک طبقه صدق می کند، اما ارزش های نسبی مرتبط با مواد خاص در مکان و زمان متفاوت است
[ترجمه ترگمان]اگرچه این امر برای جوامع طبقه بندی شده به عنوان یک کلاس صدق می کند، مقادیر نسبی متصل به مواد خاص در فضا و زمان متغیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The acoustic inverse problem on a stratified half-space is considered in the time domain.
[ترجمه گوگل]مسئله معکوس صوتی در نیمفضای طبقه بندی شده در حوزه زمان در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]مساله معکوس صوتی در یک فضای نیم لایه ای در حوزه زمان در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The mucosal epithelium of rectum transforms into stratified squamous epithelium abruptly at the end of the rectum. The boundary line between rectum and cloaca was very distinct.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم مخاطی راست روده به طور ناگهانی در انتهای رکتوم به اپیتلیوم سنگفرشی طبقه بندی شده تبدیل می شود خط مرزی بین رکتوم و کلواکا بسیار متمایز بود
[ترجمه ترگمان]بافت پوششی راست روده، به طور ناگهانی در انتهای راست روده، به طور ناگهانی به بافت پوششی ضخیم تبدیل می شود خط مرزی میان راست روده و مقعد بسیار متمایز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any of numerous hereditary, endogamous social subclasses stratified according to Hindu ritual purity.
[ترجمه گوگل]هر یک از زیرطبقات اجتماعی ارثی و درون‌همسر متعدد که بر اساس خلوص آیین هندو طبقه‌بندی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]هر یک از افراد موروثی، اجتماعی - همسر و اجتماعی با توجه به خلوص مراسم هندوها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is necessity that stratified sampling is used to investigate to the trees and the new stumps, and the spatial distributing pattern of the red turpentine beetles was Negative Binomial Distribution.
[ترجمه گوگل]ضروری است که برای بررسی درختان و کنده‌های جدید از نمونه‌برداری طبقه‌ای استفاده شود و الگوی توزیع فضایی سوسک‌های سقز قرمز پراکنش دوجمله‌ای منفی بود
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که نمونه گیری لایه ای برای بررسی درختان و کنده درخت جدید مورد استفاده قرار می گیرد و الگوی توزیع فضایی سوسک های turpentine قرمز توزیع منفی Binomial بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The result shows that stratified scavenging reduces fuel loss during air exchange greatly lowing the fuel consumption rate and enlarging the air-fuel ratio range.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که حذف طبقه‌بندی شده باعث کاهش تلفات سوخت در طول تبادل هوا می‌شود و میزان مصرف سوخت را تا حد زیادی کاهش می‌دهد و محدوده نسبت هوا به سوخت را افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که ریختن لایه لایه به کاهش سوخت در طول تبادل هوایی به شدت نرخ مصرف سوخت و گسترش دامنه نسبت سوخت - سوخت را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. According to the characteristic of equipment and stratified sampling theory, the separate ratio estimator is applied to the appraisal of machinery and equipment.
[ترجمه گوگل]با توجه به ویژگی تجهیزات و تئوری نمونه گیری طبقه ای، برآوردگر نسبت جداگانه برای ارزیابی ماشین آلات و تجهیزات اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به مشخصه تجهیزات و نظریه نمونه گیری لایه ای، برآورد کننده نسبت جداگانه برای ارزیابی ماشین آلات و تجهیزات به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] لایه لایه
[ریاضیات] طبقه بندی شده، مطبق، طبقه
[خاک شناسی] لایه لایه ای

انگلیسی به انگلیسی

• arranged in layers, deposited in strata

پیشنهاد کاربران

در مقالات علمی تربیت بدنی به معنای نمونه تصادفی طبقه بندی شده ساده

stratified epithelium اپیتلیوم مطبق
طبقه
لایه لایه، طبقاتی، چینه چینه، لایه بندی شده، چینه بندی شده
لایه لایه
طبقه ای
چند لایه
زیست شناسی: مرکب
مطبق

بپرس