subfield

جمله های نمونه

1. These approaches produced successes, and the subfield of expert systems became commercially viable.
[ترجمه گوگل]این رویکردها موفقیت هایی را به همراه داشت و زیرشاخه سیستم های خبره از نظر تجاری قابل دوام شد
[ترجمه ترگمان]این روش ها موفقیت ها را تولید کردند و رشته های کارشناسی به صورت تجاری ماندگار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Geophysics is a strongly featured subfield in Durham, and palaeontology at Newcastle.
[ترجمه گوگل]ژئوفیزیک یک زیرشاخه بسیار برجسته در دورهام و دیرینه شناسی در نیوکاسل است
[ترجمه ترگمان]Geophysics یک شاخه بسیار برجسته در موسسه دوره ام و palaeontology در نیوکاسل انگلستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mineralogy is a rather specialist sub-field within the earth sciences, dealing with the description of minerals.
[ترجمه گوگل]کانی شناسی یک رشته فرعی نسبتاً تخصصی در علوم زمین است که به توصیف کانی ها می پردازد
[ترجمه ترگمان]Mineralogy یک رشته فرعی متخصص در زمینه علوم زمین است که با توصیف مواد معدنی سروکار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Natural Language Generation(NLG) is the subfield of artificial intelligence and computational linguistics that(focuses) on computer system that can produce understandable texts.
[ترجمه گوگل]تولید زبان طبیعی (NLG) زیرشاخه هوش مصنوعی و زبان شناسی محاسباتی است که بر روی سیستم کامپیوتری تمرکز دارد که می تواند متون قابل فهم تولید کند
[ترجمه ترگمان]نسل زبان طبیعی شاخه ای از هوش مصنوعی و زبان شناسی محاسباتی است که بر روی سیستم رایانه ای تمرکز می کند که می تواند متون قابل فهم را تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An important subfield of nanotechnology related to energy is nano fabrication.
[ترجمه گوگل]یکی از زیرشاخه‌های مهم نانوتکنولوژی مرتبط با انرژی، ساخت نانو است
[ترجمه ترگمان]یک رشته مهم از نانوتکنولوژی که با انرژی ارتباط دارد، ساخت نانو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Policy termination is a subfield of policy analysis necessarily to be addressed.
[ترجمه گوگل]خاتمه خط مشی زیرشاخه ای از تحلیل خط مشی است که باید به آن پرداخته شود
[ترجمه ترگمان]اتمام سیاست شاخه ای از تحلیل سیاست است که ضرورتا باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The position is open with respect to subfield.
[ترجمه گوگل]موقعیت با توجه به زیر فیلد باز است
[ترجمه ترگمان]موقعیت با توجه به زیر باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The whole subfield of publishers' names is a thornbush of institutional idiosyncrasy.
[ترجمه گوگل]کل زیرمجموعه نام ناشران، بوته‌ای از ویژگی‌های خاص سازمانی است
[ترجمه ترگمان]همه نام های ناشران از ویژگی های شخصی سازمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Historical linguistics is the subfield of linguistics that studies language change.
[ترجمه گوگل]زبان شناسی تاریخی زیرشاخه زبان شناسی است که به مطالعه تغییر زبان می پردازد
[ترجمه ترگمان]زبان شناسی تاریخی شاخه ای از زبان شناسی است که تغییر زبان را مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Syntax Syntax Syntax is subfield of linguistics. It'studies the sentence structure.
[ترجمه گوگل]نحو نحو نحو زیر شاخه زبانشناسی است ساختار جمله را مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]نحو و نحو نحو نحو، شاخه ای از زبان شناسی است این رشته ساختار جمله را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The enumeration in such schemes reflects an analytical approach to knowledge, with subjects subdivided into their component subfields.
[ترجمه گوگل]شمارش در چنین طرح‌هایی منعکس‌کننده یک رویکرد تحلیلی به دانش است، با موضوعاتی که به زیرشاخه‌های جزء خود تقسیم می‌شوند
[ترجمه ترگمان]شمارش در چنین طرح هایی نشان دهنده یک رویکرد تحلیلی برای دانش است، که افراد به زیر حوزه های فرعی خود تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. According to Craig, the length of useful life of geological papers varies according to their subfield.
[ترجمه گوگل]به گفته کریگ، طول عمر مفید مقالات زمین شناسی با توجه به زیر شاخه آنها متفاوت است
[ترجمه ترگمان]به گفته کریگ، طول عمر مفید کاغذهای زمین شناسی با توجه به شاخه آن ها فرق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Articles by well-known political scientists discuss the central concepts and recent empirical research in many important subfields.
[ترجمه گوگل]مقالات دانشمندان علوم سیاسی مشهور مفاهیم محوری و تحقیقات تجربی اخیر را در بسیاری از زمینه‌های مهم مورد بحث قرار می‌دهند
[ترجمه ترگمان]مقالات توسط دانشمندان علوم سیاسی شناخته شده در مورد مفاهیم اصلی و تحقیقات تجربی اخیر در بسیاری از حوزه های فرعی مهم بحث می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As mentioned previously, the Longman Corpus consists of superfields that are in turn subdivided into subfields.
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلا ذکر شد، بدنه لانگمن از ابرفیلدهایی تشکیل شده است که به نوبه خود به زیر فیلدها تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]همانطور که قبلا ذکر شد، Corpus Longman متشکل از superfields است که به نوبه خود به رشته های فرعی تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] زیرمیدان، میدانک، زیرهیئت، زیرحوزه، حوزه ی فرعی، زیرهیأت

انگلیسی به انگلیسی

• division within a field of study, subdiscipline; (math) field in mathematics which is a subset of another field

پیشنهاد کاربران

فیلد فرعی
گرایش تحصیلی
زیر مجموعه
تحت پوشش
زیرشاخه
زیرشاخه

بپرس