subset

/ˈsəbˌset//ˈsʌbset/

معنی: زیر مجموعه
معانی دیگر: (ریاضی) مجموعه ی فرعی، زیر دسته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a mathematical set composed of elements contained within a given set.

جمله های نمونه

1. The idea is to gather data from a subset that reflects the most interesting characteristics of the larger population.
[ترجمه گوگل]ایده جمع آوری داده ها از زیر مجموعه ای است که جالب ترین ویژگی های جمعیت بزرگتر را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]ایده جمع آوری داده ها از یک زیرمجموعه است که جالب ترین ویژگی های جمعیت بزرگ تر را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The solid outline encloses the subset of the array that we were able to characterize fully.
[ترجمه گوگل]طرح کلی زیرمجموعه آرایه ای را که توانستیم به طور کامل مشخص کنیم را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]طرح کلی جامد زیرمجموعه ردیفی است که ما قادر به توصیف کامل آن هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. FIG. 1 Lymphocytes in each subset disappear at differing rates from the periphery.
[ترجمه گوگل]شکل 1 لنفوسیت ها در هر زیر مجموعه با سرعت های متفاوت از محیط ناپدید می شوند
[ترجمه ترگمان]شکل ۱ Lymphocytes در هر زیر مجموعه با نرخ های متفاوت از محیط ناپدید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Now what about the subset which represents the true propositions of our formal system?
[ترجمه گوگل]حال در مورد زیرمجموعه ای که گزاره های واقعی نظام رسمی ما را نشان می دهد چه می شود؟
[ترجمه ترگمان]حالا چه چیزی در مورد زیر مجموعه است که نشان دهنده گزاره های واقعی سیستم رسمی ما است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You may print either a subset or all of your oldest 1mail messages.
[ترجمه گوگل]می‌توانید یکی از زیرمجموعه‌ها یا همه قدیمی‌ترین پیام‌های 1mail خود را چاپ کنید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است یک زیرمجموعه یا تمام قدیمی ترین پیغام های ۱ ایمیل تان را چاپ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the subset of oral studies, ECGs were obtained in 1733 of 2786 patients with 2000 attacks.
[ترجمه گوگل]در زیر مجموعه مطالعات خوراکی، ECG در 1733 از 2786 بیمار با 2000 حمله به دست آمد
[ترجمه ترگمان]در زیر مجموعه مطالعات شفاهی، ECG ها در سال ۱۷۳۳ بیماران ۲۷۸۶ با حملات ۲۰۰۰ بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You may copy either a subset or all of your oldest 16 mail messages.
[ترجمه گوگل]می توانید یکی از زیرمجموعه ها یا تمام 16 پیام ایمیل قدیمی خود را کپی کنید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است یک زیرمجموعه یا تمام قدیمی ترین پیغام های ۱۶ پست تان را کپی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You may inspect either a subset or all of your oldest 16 mail messages.
[ترجمه گوگل]می توانید یکی از زیرمجموعه ها یا همه 16 پیام ایمیل قدیمی خود را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است یک زیرمجموعه یا کل ۱۶ پیام پست تان را بازرسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The subset who benefited from disulfiram treatment were older and more socially stable than others who relapsed.
[ترجمه گوگل]زیرمجموعه‌ای که از درمان دی سولفیرام بهره‌مند شدند، مسن‌تر و از نظر اجتماعی پایدارتر از دیگرانی بودند که عود کردند
[ترجمه ترگمان]زیرمجموعه که از درمان disulfiram سود می برد، قدیمی تر و more از بقیه بود که باز گشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Invention is best treated as the subset of patentable technical innovations.
[ترجمه گوگل]اختراع بهتر است به عنوان زیرمجموعه نوآوری های فنی قابل ثبت تلقی شود
[ترجمه ترگمان]اختراع به عنوان زیر مجموعه ای از نوآوری های فنی patentable شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The subset containing fabliaux with lavatory humour, tales concerning basic bodily functions of excretion or flatulence, are fewer in number.
[ترجمه گوگل]زیرمجموعه‌های حاوی داستان‌هایی با طنز دستشویی، داستان‌های مربوط به عملکردهای اساسی بدن دفع یا نفخ، تعداد کمتری دارند
[ترجمه ترگمان]زیر مجموعه حاوی fabliaux با humour lavatory، tales مربوط به وظایف جسمی اصلی دفع یا نفخ شکم، تعداد کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. BCH codes are a subset of the class of linear block codes that have good error correction capability. Information hiding is a new technique in information security field.
[ترجمه گوگل]کدهای BCH زیرمجموعه ای از کلاس کدهای بلوک خطی هستند که قابلیت تصحیح خطای خوبی دارند پنهان کردن اطلاعات یک تکنیک جدید در حوزه امنیت اطلاعات است
[ترجمه ترگمان]کده ای BCH زیر مجموعه ای از کده ای بلوکی خطی هستند که قابلیت تصحیح خطای خوبی دارند پنهان کردن اطلاعات یک تکنیک جدید در زمینه امنیت اطلاعات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In a subset of patients, this results in amiodarone - induced hypothyroidism or thyrotoxicosis.
[ترجمه گوگل]در زیر مجموعه ای از بیماران، این امر منجر به کم کاری تیروئید یا تیروتوکسیکوز ناشی از آمیودارون می شود
[ترجمه ترگمان]در زیر مجموعه ای از بیماران، این منجر به hypothyroidism یا thyrotoxicosis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The old interface is no longer a proper subset of the new one.
[ترجمه گوگل]رابط قدیمی دیگر زیرمجموعه مناسبی از رابط جدید نیست
[ترجمه ترگمان]این رابط قدیمی دیگر یک زیرمجموعه مناسب از سیستم جدید نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زیر مجموعه (اسم)
proper subset, subset

تخصصی

[شیمی] زیرمجموعه
[کامپیوتر] زیر مجموعه .
[برق و الکترونیک] زیردستگاه تجهیزات تلفنی یا اشتراک دیگری که به سیستم مخابراتی متصل می شود.
[زمین شناسی] زیر مجموعه
[نساجی] زیر مجموعه
[ریاضیات] زیرمجموعه
[آمار] زیر مجموعه

انگلیسی به انگلیسی

• set whose components are contained within another set

پیشنهاد کاربران

در برخی جاها "یکی از مولفه ها"
زیر شاخه
زیر مجموعه

بپرس