subsidize

/ˈsəbsəˌdaɪz//ˈsʌbsɪdaɪz/

معنی: کمک هزینه دادن، کمک خرج دادن
معانی دیگر: (دولت) کمک مالی کردن، سوبسید دادن، بخشی از هزینه را پرداختن، یارانه دادن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: subsidizes, subsidizing, subsidized
مشتقات: subsidizable (adj.), subsidization (n.), subsidizer (n.)
(1) تعریف: to provide financial assistance for; support with money.
مترادف: finance, fund, underwrite
مشابه: back, bankroll, capitalize, endow, invest, maintain, patronize, stake, support

- His parents subsidized his family while he was out of work.
[ترجمه گوگل] والدینش در زمانی که او بیکار بود به خانواده اش یارانه پرداخت کردند
[ترجمه ترگمان] پدر و مادرش در حالی که از کار بی کار بود، خانواده اش را تامین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to secure the cooperation or assistance of by paying a subsidy to.
مشابه: bribe, buy, tip

جمله های نمونه

1. She's not prepared to subsidize his gambling any longer.
[ترجمه حسین درستی] او دیگر نمی تواند تاوان قمار وی را بپردازد.
|
[ترجمه گوگل]او دیگر حاضر نیست به قمار او یارانه بدهد
[ترجمه ترگمان]او حاضر نیست بیش از این قمار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. £50 would help to subsidize the training of an unemployed teenager.
[ترجمه گوگل]50 پوند به آموزش یک نوجوان بیکار کمک می کند
[ترجمه ترگمان]۵۰ پوند کمک خواهد کرد تا به آموزش یک نوجوان بی کار کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you don't subsidize ballet and opera, seat prices will have to go up to pay for it.
[ترجمه حسین درستی] اگر شما به باله و اپرا یارانه ندهید، قیمت بلیط باید باید افزایش یابد.
|
[ترجمه گوگل]اگر به باله و اپرا یارانه ندهید، قیمت صندلی ها برای پرداخت آن باید افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]اگر به باله و اپرا یارانه نمی دهید، قیمت صندلی ها باید برای پرداخت آن بالا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many companies subsidize meals for their workers.
[ترجمه حسین درستی] بسیاری از شرکت ها برای غذای کارگران خود کمک هزینه می پردازند
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها برای وعده های غذایی کارگران خود یارانه می دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها به کارگران خود غذا یارانه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The county could subsidize the longer hauls from North County through a discount on tip fees.
[ترجمه گوگل]این شهرستان می‌تواند از طریق تخفیف در هزینه‌های انعام، به مسافت‌های طولانی‌تر از شهرستان شمالی یارانه بدهد
[ترجمه ترگمان]این استان می تواند یارانه پرداخت هزینه دریافتی از بخش شمالی را از طریق تخفیف در هزینه های انعام پرداخت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Oil revenue has allowed the government to subsidize housing, gasoline and cars.
[ترجمه گوگل]درآمد نفتی به دولت این امکان را داده است که به مسکن، بنزین و خودرو یارانه بدهد
[ترجمه ترگمان]درآمده ای نفتی به دولت اجازه داده است تا یارانه مسکن، بنزین و اتومبیل را تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Or does the government subsidize the increased costs?
[ترجمه گوگل]یا دولت به افزایش هزینه ها یارانه می دهد؟
[ترجمه ترگمان]یا دولت به هزینه های افزایش یافته یارانه پرداخت می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Average working people subsidize the affluent to play golf and tennis or moor their boats.
[ترجمه گوگل]کارگران متوسط ​​به افراد مرفه برای بازی گلف و تنیس یا پهلوگیری قایق هایشان یارانه می دهند
[ترجمه ترگمان]متوسط افرادی که کار می کنند به ثروتمندان کمک می کنند تا گلف و تنیس یا moor را بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They even subsidize rural fire districts through property tax payments.
[ترجمه گوگل]آنها حتی به مناطق آتش نشانی روستایی از طریق پرداخت مالیات دارایی یارانه می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها حتی به مناطق آتش سوزی روستایی از طریق پرداخت مالیات بر املاک کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Various exemptions and exclusions subsidize sugar growers or bee keepers.
[ترجمه گوگل]معافیت ها و معافیت های مختلف به تولیدکنندگان شکر یا زنبورداران یارانه می دهد
[ترجمه ترگمان]معافیت های مختلفی و استثنا به پرورش دهندگان و or زنبور کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The implicit contract: quietly subsidize her holiday.
[ترجمه گوگل]قرارداد ضمنی: بی سر و صدا به او یارانه بدهید
[ترجمه ترگمان]قرارداد ضمنی: به آرامی به تعطیلات او کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The government has refused to subsidize the car industry.
[ترجمه گوگل]دولت از پرداخت یارانه به صنعت خودرو خودداری کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت از پرداخت یارانه به صنعت خودرو خودداری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nationally, unequal terms of trade between the agricultural and industrial sectors serve to subsidize manufacturing.
[ترجمه گوگل]در سطح ملی، شرایط نابرابر تجارت بین بخش‌های کشاورزی و صنعتی در خدمت یارانه دادن به تولید است
[ترجمه ترگمان]به لحاظ ملی، شرایط نابرابر تجاری بین بخش های کشاورزی و صنعتی به یارانه تولید کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government levies a capital tax with the proceeds being used to subsidize wages, so that and.
[ترجمه گوگل]دولت با عواید حاصل از آن برای پرداخت یارانه دستمزدها مالیات بر سرمایه وضع می کند، به طوری که و
[ترجمه ترگمان]دولت مالیات بر سرمایه را با عواید مورد استفاده برای پرداخت یارانه پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Yet it is equally ludicrous for a city to ask its taxpayers to subsidize a private good such as golf.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای یک شهر به همان اندازه مضحک است که از مالیات دهندگان خود بخواهد به کالاهای خصوصی مانند گلف یارانه بدهند
[ترجمه ترگمان]با این حال، به همین اندازه برای شهری مضحک است که از مالیات دهندگان خود بخواهد تا یارانه خصوصی مانند گلف را تامین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کمک هزینه دادن (فعل)
subsidize

کمک خرج دادن (فعل)
subsidize

انگلیسی به انگلیسی

• provide financial assistance (also subsidise)
if a government subsidizes a public service or an industry, they pay part of its costs.

پیشنهاد کاربران

سوبسید دادن
تامین کردن، پرداخت کردن
to pay part of the cost of something
یارانه دادن
قسط بندی کردن

بپرس