succulence

/ˈsʌkjʊləns//ˈsʌkjʊləns/

معنی: شادابی، اب داری، حالت ابکی
معانی دیگر: پر ابی

جمله های نمونه

1. The grilled chicken had a wonderful flavour and succulence.
[ترجمه گوگل]مرغ کبابی طعم و طعم فوق العاده ای داشت
[ترجمه ترگمان]جوجه کبابی بوی خوبی می داد و آب داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I must determine how much succulence to be stored in accordance with the quantity of the livestock.
[ترجمه گوگل]من باید تعیین کنم که چه مقدار ساکولنس باید متناسب با مقدار دام ذخیره شود
[ترجمه ترگمان]من باید مشخص کنم که چقدر succulence باید مطابق با مقدار دام ها ذخیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In order to endure salinity, salt-dilution halophyte, the Suaeda salsa took the most important measures of succulence of some organs.
[ترجمه گوگل]به منظور تحمل شوری، هالوفیت رقیق‌کننده نمک، سالسا Suaeda مهم‌ترین اقدامات را برای شادابی برخی از اندام‌ها انجام داد
[ترجمه ترگمان]به منظور تحمل شوری، نمک - رقیق شدگی، سالسا، most measures برخی از اندام ها را به خود اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In terms of the quality of the meat, fresh meat has more mixed succulence, bad and sour smell.
[ترجمه گوگل]از نظر کیفیت گوشت، گوشت تازه دارای طعم ترش، بوی بد و ترش بیشتری است
[ترجمه ترگمان]از لحاظ کیفیت گوشت تازه، گوشت تازه succulence، بوی بد و ترش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Young lively style, fresh and tender Da Kuai, golden succulence fried chicken, satisfied and dead cert getting the whole nation consumer.
[ترجمه گوگل]سبک پر جنب و جوش جوان، دا کوآی تازه و لطیف، مرغ سوخاری با طعم طلایی، راضی و مرده گواهی مصرف کننده کل ملت است
[ترجمه ترگمان]سبک سر و صدایی جوان، شاداب و لطیف، مرغ سرخ شده، مرغ سرخ شده، راضی و مرده که کل مصرف کنندگان کل کشور را به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شادابی (اسم)
succulence

ابداری (اسم)
succulence

حالت ابکی (اسم)
succulence

انگلیسی به انگلیسی

• juiciness, quality of being full of juice or sap
if you refer to the succulence of food, you are referring to the fact that it is juicy and delicious.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : succulence
✅️ صفت ( adjective ) : succulent
✅️ قید ( adverb ) : _
شادابی. پرآیی. حالت آبکی

بپرس