suiting

/ˈsuːtɪŋ//ˈsuːtɪŋ/

معنی: پارچه لباسی
معانی دیگر: پارچه ی لباسی، پارچه لباسی زنانه ومردانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: cloth or fabric used to make suits.

جمله های نمونه

1. Cut your coat to suit your cloth.
[ترجمه گوگل]کت خود را متناسب با پارچه خود ببرید
[ترجمه ترگمان]coat را ببرید تا لباس خود را هماهنگ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Suit the action to the word.
[ترجمه گوگل]عمل را با کلمه مطابقت دهید
[ترجمه ترگمان]هر طور میلته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is not really suited for a teaching career.
[ترجمه گوگل]او واقعاً برای شغل معلمی مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]او واقعا برای یک شغل آموزشی مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's got dozens of suits but not one of them is presentable.
[ترجمه گوگل]او ده ها کت و شلوار دارد اما هیچ یک از آنها قابل ارائه نیست
[ترجمه ترگمان]او ده ها کت و شلوار دارد، اما یکی از آن ها قابل پوشیدن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You look very smart in your new suit.
[ترجمه گوگل]شما در کت و شلوار جدید خود بسیار باهوش به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]با لباس new خیلی باهوش به نظر می رسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You have to suit your spending to your income.
[ترجمه گوگل]شما باید هزینه های خود را متناسب با درآمد خود کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید برای درآمد خود با برنامه تان هماهنگ باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The resort provides accommodation to suit every pocket.
[ترجمه گوگل]استراحتگاه اقامتی متناسب با هر جیب ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این تفریحگاه خانه را برای هر جیبی تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This suit has been in constant wear for two years.
[ترجمه گوگل]این کت و شلوار دو سال است که به طور مداوم پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]این لباس برای مدت دو سال به طور مداوم مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Air can be pumped into the diving suit to increase buoyancy.
[ترجمه گوگل]برای افزایش شناوری می توان هوا را به داخل لباس غواصی پمپ کرد
[ترجمه ترگمان]هوا را می توان به لباس غواصی پمپ کرد تا شناوری را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What you need to do is just to give your suit a quick brush.
[ترجمه گوگل]کاری که باید انجام دهید این است که به کت و شلوار خود یک برس سریع بدهید
[ترجمه ترگمان]کاری که شما باید انجام دهید این است که یک برس سریع به دست بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She is the plaintiff in the suit.
[ترجمه گوگل]او شاکی پرونده است
[ترجمه ترگمان]او شاکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He decked himself out in his best suit.
[ترجمه گوگل]او خودش را با بهترین لباسش تزئین کرد
[ترجمه ترگمان]با بهترین کت و شلوارش خود را آراسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They institute a suit against him.
[ترجمه گوگل]علیه او شکایت می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای او یک کت و شلوار درست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He doesn't conform to the usual stereotype of the businessman with a dark suit and briefcase.
[ترجمه گوگل]او با کلیشه معمول تاجر با کت و شلوار و کیف تیره مطابقت ندارد
[ترجمه ترگمان]او با رفتار کلیشه ای معمول تاجر با کت و شلوار تیره و کیف دستی همخوانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. My father bought a new suit on his charge account.
[ترجمه گوگل]پدرم با حساب شارژش یک کت و شلوار جدید خرید
[ترجمه ترگمان]پدرم یک کت و شلوار نو برای حسابش خریده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارچه لباسی (اسم)
suiting

تخصصی

[نساجی] پارچه پنبه ای راه راه با نخ رنگی

انگلیسی به انگلیسی

• fabric from which suits are made

پیشنهاد کاربران

بپرس