superstructure

/ˈsuːpərˌstrəkt͡ʃər//ˈsuːpəstrʌkt͡ʃə/

معنی: روبنا، روساخت، بنای فوقانی، سازمانهای اداری ومدیریه کشور
معانی دیگر: روبنا (در برابر: زیر بنا infrastructure)، (بخشی از بنا که بالای شالوده یا بنیان قرار دارد) روساخت، اعیانی (در برابر: عرصه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: superstructural (adj.)
(1) تعریف: a structure or part of a structure built upon something else, such as the part of a building above its foundation or the part of a ship above the main deck.
متضاد: substructure

- The hurricane caused damage to the superstructure of the new library but the foundations remained intact.
[ترجمه گوگل] طوفان باعث آسیب به روبنای کتابخانه جدید شد اما پایه ها دست نخورده باقی ماندند
[ترجمه ترگمان] طوفان باعث آسیب به the کتابخانه جدید شد اما شالوده دست نخورده باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a construct, system, or institution that has developed out of or is based upon more fundamental ideas.

- The legal superstructure is based on the concept of the individual having certain natural rights.
[ترجمه گوگل] روبنای حقوقی بر این مفهوم است که فرد از حقوق طبیعی خاصی برخوردار است
[ترجمه ترگمان] The قانونی براساس مفهوم فردی است که دارای حقوق طبیعی خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. marxists believed that the form of economy determines the political superstructure
مار کسیست ها معتقد بودند که شکل اقتصاد روبنای سیاسی را تعیین می کند.

2. According to Marxist theory, a society's superstructure is its legal, social, cultural and political institutions, which are based on its economic systems.
[ترجمه گوگل]بر اساس نظریه مارکسیستی، روبنای یک جامعه، نهادهای حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن است که بر اساس نظام های اقتصادی آن بنا شده است
[ترجمه ترگمان]جامعه اجتماعی اجتماعی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن است که مبتنی بر سیستم های اقتصادی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The financial system is in effect a superstructure erected upon the real wealth of a nation - its physical assets.
[ترجمه گوگل]سیستم مالی در واقع یک روبنا است که بر ثروت واقعی یک ملت - دارایی های فیزیکی آن - بنا شده است
[ترجمه ترگمان]نظام مالی در واقع a است که بر روی ثروت واقعی یک کشور بنا شده است - دارایی های فیزیکی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This line of development underlines the base/superstructure dichotomy and reduces consciousness to a simple reflection of the material base of society.
[ترجمه گوگل]این خط توسعه بر دوگانگی پایه/روبنا تأکید می کند و آگاهی را به بازتابی ساده از پایه مادی جامعه تقلیل می دهد
[ترجمه ترگمان]این خط توسعه بر مبنای \"dichotomy \/\" تاکید دارد و آگاهی را به انعکاس ساده پایه مادی جامعه کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Power and the superstructure From a Marxist perspective political power derives from economic power.
[ترجمه گوگل]قدرت و روبنا از دیدگاه مارکسیستی قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]قدرت و the از دیدگاه مارکسیستی قدرت سیاسی ناشی از قدرت اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unlike the passageways in the superstructure the area they were moving down was more unnerving, especially in the reduced visibility.
[ترجمه گوگل]برخلاف گذرگاه‌های روبنا، ناحیه‌ای که به سمت پایین حرکت می‌کردند، به‌ویژه در کاهش دید، آزاردهنده‌تر بود
[ترجمه ترگمان]بر خلاف the در the که آن ها در حال حرکت بودند بسیار دلسرد کننده و به خصوص در قابلیت دید کاهش یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Major changes occur in the mode of production, superstructure and their relationship to nature.
[ترجمه گوگل]تغییرات عمده ای در نحوه تولید، روبنا و رابطه آنها با طبیعت رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]تغییرات عمده در حالت تولید، superstructure و ارتباط آن ها با طبیعت رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The superstructure derives largely from the infrastructure and therefore reproduces the social relationships of production.
[ترجمه گوگل]روبنا عمدتاً از زیرساخت ناشی می شود و بنابراین روابط اجتماعی تولید را بازتولید می کند
[ترجمه ترگمان]superstructure عمدتا ناشی از زیرساخت است و بنابراین روابط اجتماعی تولید را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These aspects of the superstructure reflect the economic base.
[ترجمه گوگل]این جنبه های روبنا منعکس کننده پایه اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]این جنبه های of، پایگاه اقتصادی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They checked every door and cupboard in the superstructure.
[ترجمه گوگل]آنها تمام درها و کمدهای روبنا را بررسی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها همه درها و قفسه in را بررسی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Human institutions and ideas are a superstructure built on economic reality.
[ترجمه گوگل]نهادها و ایده های انسانی روبنای ساخته شده بر روی واقعیت اقتصادی هستند
[ترجمه ترگمان]نهادها و ایده های انسانی a built بر روی واقعیت اقتصادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The deck and superstructure is effectively a sandwich of foam contained within two fibre reinforced plastic sheets.
[ترجمه گوگل]عرشه و روبنا در واقع یک ساندویچ از فوم است که در دو ورقه پلاستیکی تقویت شده با الیاف قرار دارد
[ترجمه ترگمان]The و superstructure به طور موثر یک ساندویچ از فوم حاوی دو ورقه پلاستیکی تقویت شده با فیبر تقویت شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The 45 m superstructure is a nine-storey steel frame stabilised by a reinforced concrete core.
[ترجمه گوگل]روبنای 45 متری یک اسکلت فولادی 9 طبقه است که توسط یک هسته بتن مسلح تثبیت شده است
[ترجمه ترگمان]The ۴۵ متری یک قاب فولادی نه طبقه است که با یک هسته بتونی تقویت شده تثبیت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The spectral characteristics of superstructure grating DBR ( SSGDBR ) semiconductor lasers were modeled using transfer matrix method.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های طیفی لیزرهای نیمه‌رسانای DBR (SSGDBR) با استفاده از روش ماتریس انتقال مدل‌سازی شد
[ترجمه ترگمان]خصوصیات طیفی lasers نیمه هادی DBR (SSGDBR)با استفاده از روش ماتریس انتقال مدل سازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روبنا (اسم)
superstructure

روساخت (اسم)
superstructure

بنای فوقانی (اسم)
superstructure

سازمانهای اداری ومدیریه کشور (اسم)
superstructure

تخصصی

[عمران و معماری] روسازی - سازه روزمینی - سازه فوقانی
[برق و الکترونیک] ابر ساختار نیمرسانای چند ساختاری مرکب از لایه های نازکی با ضخامتهای متفاوت برای رسیدن به ویژگیهای الکتریکی خاص .
[زمین شناسی] روسازی، سازه رو زمینی- سازه فوقانی- رو سازه
[پلیمر] ابرساختار، ساختار مولکولی بزرگ

انگلیسی به انگلیسی

• part of a building located above the foundation; structure that is built on top of another; something that is based upon something else
the superstructure of a building is the part that is above the floor or above the foundations.
the superstructure of a ship is the part that is above the main deck.

پیشنهاد کاربران

نهاد حاکمیتی هم معنی میده که در ایدئولوژی مارکسیستی رواج دارد.
نظام سیاسی و ایدئولوژیک
the ideas and systems of a society or organization that develop from more basic ideas and systems:
...
[مشاهده متن کامل]

According to Marxist theory, a society's superstructure is its legal, social, cultural and political institutions, which are based on its economic systems.
( برگرفته از دیکشنری کمبریج )
In Marxist thought, superstructure refers to the political, legal, religious, and cultural institutions that rest upon and are determined by the economic base, or mode of production.
( برگرفته از دیکشنری آکسفورد )

۱ - روساخت - بَرسازه
۲ - اَبَرسازه
infrastructure: زیرساخت
superstructure ( ریلی )
واژه مصوب: روسازة واگن
تعریف: بخش های سوارشده بر روی زیرسازه شامل دیواره های کناری و دیواره های انتهایی و سقف و درها و کف های شیب دار
سازه فوقانی
روسازه
فوق سازه
فراساختار
سازه بلند ( ابر سازه )
سازه ویژه

بپرس