survival of the fittest

/sərˈvaɪvələvðəˈfɪtəst//səˈvaɪvələvðəˈfɪtɪst/

بقای اصلح، پایست بهتران، بهپایست، انتخاب طبیعت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in biology, the evolutionary principle that only the forms of plants or animals best suited to or most easily able to adapt to existing conditions will survive, while other less suited forms will become extinct. (See natural selection.)

جمله های نمونه

1. He mistakenly ascribes the expression "survival of the fittest" to Charles Darwin.
[ترجمه گوگل]او به اشتباه تعبیر «بقای شایسته ترین ها» را به چارلز داروین نسبت می دهد
[ترجمه ترگمان]او به اشتباه این عبارت \"بقای مناسب ترین\" را برای چارلز داروین قایل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The law of the survival of the fittest was not made by man.
[ترجمه گوگل]قانون بقای توانا توسط انسان ساخته نشده است
[ترجمه ترگمان]قانون زنده ماندن توسط انسان ساخته نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Survival of the fittest Firms unable to compete in the new marketplace will fail.
[ترجمه گوگل]بقای قوی ترین شرکت هایی که قادر به رقابت در بازار جدید نیستند شکست خواهد خورد
[ترجمه ترگمان]بقای مناسب ترین شرکت ها که قادر به رقابت در بازار جدید نیستند شکست خواهند خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is survival of the fittest out there and if I had to do it again I believe I would.
[ترجمه گوگل]این بقای قوی ترین هاست و اگر مجبور باشم دوباره این کار را انجام دهم، معتقدم که انجام می دهم
[ترجمه ترگمان]اگر مجبور بودم دوباره این کار را انجام دهم، نجات پیدا می کردم و اگر مجبور بودم دوباره این کار را انجام دهم، فکر می کنم که این کار را می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They call it survival of the fittest, although it's their own survival they are now worried about.
[ترجمه گوگل]آن‌ها آن را بقای بهترین‌ها می‌نامند، هرچند که اکنون نگران بقای خودشان هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها بقای مناسب ترین را حفظ می کنند، اگر چه بقای خود آن ها در حال حاضر نگران آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Skiing involves the survival of the fittest.
[ترجمه گوگل]اسکی مستلزم بقای بهترین هاست
[ترجمه ترگمان]اسکی شامل بقای شایسته ترین فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The society is the reality brutal survival of the fittest.
[ترجمه گوگل]جامعه واقعیت بقای بی رحمانه ترین هاست
[ترجمه ترگمان]جامعه بقای وحشیانه اصلح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Survival of the fittest, this one is the law of competition the market.
[ترجمه گوگل]بقای بهترین ها، این قانون رقابت در بازار است
[ترجمه ترگمان]بقای شایسته ترین، این یکی قانون رقابت در بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our philosophy is: the survival of the fittest - only suitable for the design and marketing strategy.
[ترجمه گوگل]فلسفه ما این است: بقای بهترین ها - فقط برای استراتژی طراحی و بازاریابی مناسب است
[ترجمه ترگمان]فلسفه ما عبارت است از: بقا of - تنها برای طراحی و استراتژی بازاریابی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The British philosopher Herbert Spencer described this struggle as "survival of the fittest. " But biologists use the term "natural selection" to describe the evolutionary process.
[ترجمه گوگل]هربرت اسپنسر، فیلسوف بریتانیایی، این مبارزه را "بقای شایسته ترین ها" توصیف کرد اما زیست شناسان از اصطلاح "انتخاب طبیعی" برای توصیف روند تکاملی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]هربرت اسپنسر فیلسوف انگلیسی این مبارزه را \"بقای مناسب ترین\" توصیف کرد، اما زیست شناسان از عبارت \"انتخاب طبیعی\" برای توصیف روند تکاملی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sometimes we have to obey the theory of survival of the fittest.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات باید از نظریه بقای بهترین ها تبعیت کنیم
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات ما باید از نظریه بقای شایسته ترین فرد پیروی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Isn't our business about the survival of the fittest?
[ترجمه گوگل]آیا کسب و کار ما در مورد بقای بهترین ها نیست؟
[ترجمه ترگمان]کار ما در مورد بقا و بقا نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The survival of the fittest is the rule of the game.
[ترجمه گوگل]بقای بهترین ها قاعده بازی است
[ترجمه ترگمان]بقای شایسته ترین قانون بازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fourth the survival of the fittest also give high - quality business opportunities.
[ترجمه گوگل]چهارم، بقای بهترین ها نیز فرصت های تجاری با کیفیت بالا را به شما می دهد
[ترجمه ترگمان]چهارم بقای اصلح نیز به فرصت های کسب وکار با کیفیت بالا می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• natural selection, theory that species that can overcome difficulties will survive

پیشنهاد کاربران

بقای اصلح ( بقای شایسته ترین ها ) .
قانون جنگل=بکش یا کشته شو
بقای اصلح
بقا در قدرت است
مهارتهایی از مردم کسانی که دارای اندام قوی هوش زیاد یا استعداد خاص دارن یا مجهز به امکانات به روزی هستن موفق میشوند در حالی که دیگران شکست میخورند
اصل بقای اصلح
بقای اصلح و اقوی
بقای انسب
قانون جنگل

بپرس