swatter

/ˈswɑːtər//ˈswɒtə/

معنی: مگس کش، ضربت سخت زننده
معانی دیگر: (شخص) ضربه زننده، تند کوب

جمله های نمونه

1. he swiped at the fly with the fly swatter
با مگس کش زد به مگس.

2. She flipped at the fly with a swatter.
[ترجمه گوگل]او با یک سنگ شکن به سمت مگس چرخید
[ترجمه ترگمان]با a به پرواز در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mouse controls a fly swatter.
[ترجمه گوگل]ماوس یک مگس کوب را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]موش یک مگس مگس را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But by the time the swatter contact, the fly has usually flown.
[ترجمه گوگل]اما در زمان تماس سواتر، مگس معمولاً پرواز کرده است
[ترجمه ترگمان]اما زمانی که تماس swatter برقرار می شود، مگس معمولا پرواز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The man flipped at a fly with a fly swatter.
[ترجمه گوگل]مرد با مگس کوب به سمت مگس تلنگر زد
[ترجمه ترگمان]مرد با مگسی پرید و به پرواز درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Blessed with nearly 360 degree vision, the fly first gauges the position of the swatter, then prepares an escape within 200 milliseconds.
[ترجمه گوگل]مگس با دید نزدیک به 360 درجه، ابتدا موقعیت سواتر را اندازه گیری می کند، سپس در عرض 200 میلی ثانیه برای فرار آماده می شود
[ترجمه ترگمان]این مگس که ۳۶۰ درجه دید دارد، ابتدا موقعیت of را ارزیابی می کند و سپس به عرض ۲۰۰ میلی ثانیه فرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Have two children come to the front and each one is armed with a fly swatter .
[ترجمه گوگل]از دو کودک بخواهید به جبهه بیایند و هر کدام به یک مگس کوب مسلح باشند
[ترجمه ترگمان]دو کودک به جبهه می آیند و هر یک از آن ها مسلح به مگس مگس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Using high-speed, digital imaging of fruit flies (Drosophila melanogaster) faced with a looming swatter, Dickinson and graduate student Gwyneth Card determined the secret to a fly's crafty behaviour.
[ترجمه گوگل]دیکینسون و دانش‌آموز فارغ‌التحصیل گوئینت کارت، با استفاده از تصویربرداری دیجیتالی با سرعت بالا از مگس‌های میوه (Drosophila melanogaster) در مواجهه با مگس‌ها، راز رفتار حیله‌گر مگس را مشخص کردند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سرعت بالا، تصویر برداری دیجیتال از مگس های میوه ها (Drosophila melanogaster)با یک swatter در حال ظهور روبرو شدند، Card دیکنسون و دانشجوی کارشناسی ارشد Gwyneth کارت راز رفتار crafty را تعیین کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "It is best not to swat at the fly's starting position, but rather to aim a bit forward of that to anticipate where the fly is going to jump when it first sees your swatter, " suggested Dickinson.
[ترجمه گوگل]دیکینسون پیشنهاد کرد: «بهتر است که در موقعیت شروع مگس نکوبید، بلکه کمی جلوتر از آن هدف بگیرید تا پیش‌بینی کنید که مگس در اولین باری که مگس پرنده شما را می‌بیند کجا می‌پرد»
[ترجمه ترگمان]دیکینسون پیشنهاد کرد: \" بهتر است در موقعیت شروع پرواز به سوات ضربه بزنید، اما به جای آن کمی به سمت جلو حرکت کنید تا پیش بینی کنید در کجا پرواز می کند وقتی که اولین بار swatter را می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Senioritis is an affliction that can treat college and high school seniors the way a fly swatter treats flies.
[ترجمه گوگل]سالخوردگی یک بیماری است که می تواند با سالمندان کالج و دبیرستان همانطور رفتار کند که مگس کش با مگس ها رفتار می کند
[ترجمه ترگمان]Senioritis یک affliction است که می تواند با دانش آموزان دبیرستان و دبیرستان برخورد کند، طوری که مگس مگس مگس ها را درمان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Let's not behave like a fly and a fly swatter.
[ترجمه گوگل]مثل مگس و مگس کش رفتار نکنیم
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید مثل یک مگس و یک مگس میوه رفتار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Laundry-room storage organizes not only cleaning essentials but also easy-to-misplace items like a fly swatter.
[ترجمه گوگل]انباری در اتاق لباسشویی نه تنها وسایل ضروری تمیز کردن را سازماندهی می کند، بلکه وسایلی را که به راحتی قابل جابجایی هستند مانند مگس انداز نیز سازماندهی می کند
[ترجمه ترگمان]انبار کردن اتاق نه تنها لوازم ضروری را تمیز می کند بلکه اقلام قابل تعویض را نیز مانند مگس مگس آسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And the daughter said, "Yes, mother, I did filter the tea leaves. But I couldn't find the tea strainer,so I used the fly swatter. "
[ترجمه گوگل]و دختر گفت: "بله مادر، من برگهای چای را صاف کردم اما صافی چای را پیدا نکردم، بنابراین از مگس کوب استفاده کردم "
[ترجمه ترگمان]و دختر گفت: \" بله، مادر، من برگ های چای را فیلتر کردم اما من نمی توانستم the [ strainer ] را پیدا کنم، بنابراین از the fly استفاده کردم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مگس کش (اسم)
flapper, swatter

ضربت سخت زننده (اسم)
swatter

انگلیسی به انگلیسی

• fly swatter, stick with a wide plastic end used to kill flies or other insects

پیشنهاد کاربران

بپرس