sweetie

/ˈswiːti//ˈswiːti/

معنی: عزیزم، مامانی
معانی دیگر: (عامیانه) رجوع شود به: sweetie pie) sweetheart هم می گویند)، در صحبت خودمانی عزیزم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) sweetheart.
مشابه: dear, sweet, sweetheart

جمله های نمونه

1. Our love grows stronger with every passing year. Happy Valentine's Day,sweetie.
[ترجمه آناهید] هر سال که میگذره، عشق ما مستحکم تر میشه. عزیزم، ولنتاین مبارک.
|
[ترجمه .] عشق ما هر سال محکم تر میشه ، ولنتاین مبارک عزیزم
|
[ترجمه کبری] عشق هر سال بیشتر بیشتر میشه ولنتاین مبارک
|
[ترجمه گوگل]عشق ما هر سال که می گذرد قوی تر می شود ولنتاین مبارک عزیزم
[ترجمه ترگمان]عشق ما در هر سال هر سال قوی تر می شود روز ولنتاین مبارک عزیزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I want to hold your hand on Valentine's Day. Happy Valentine's Day,sweetie.
[ترجمه گوگل]می خوام روز ولنتاین دستت رو بگیرم ولنتاین مبارک عزیزم
[ترجمه ترگمان] میخوام دستت رو توی روز ولنتاین نگه دارم روز ولنتاین مبارک عزیزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Be a sweetie and carry this for me.
[ترجمه گوگل]عزیزم باش و این را برای من حمل کن
[ترجمه ترگمان] عزیزم باش و اینو به خاطر من بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you ask me, sweetie, you're making a big mistake.
[ترجمه گوگل]اگر از من بپرسی عزیزم، داری اشتباه بزرگی می کنی
[ترجمه ترگمان] اگه از من بپرسی، عزیزم، داری اشتباه بزرگی می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thanks for helping, you' re a sweetie.
[ترجمه گوگل]ممنون از کمکت، تو عزیزی
[ترجمه ترگمان] ممنون که کمک کردی، تو یه sweetie
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Guy's father is such a sweetie.
[ترجمه سمیرا] پدر گای مرد دوست داشتنی هست.
|
[ترجمه نگین] پدر گای مرد عزیزی هست.
|
[ترجمه گوگل]پدر گای خیلی نازنین است
[ترجمه ترگمان]پدر اون مرد خیلی شیرینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tessa sweetie, be firm with him.
[ترجمه گوگل]تسا عزیزم، باهاش ​​محکم باش
[ترجمه ترگمان] تسا عزیزم، با اون محکم باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's better not to use such terms of endearment as "sweetie" on the first date.
[ترجمه سمیرا] بهتر است در اولین قرار ملاقات، از القاب غیر رسمی مانند عزیزم یا دوست داشتنی استفاده نکنیم .
|
[ترجمه گوگل]بهتر است در اولین قرار ملاقات از اصطلاحات دوست داشتنی مانند "عزیزان" استفاده نکنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است که در تاریخ اول از چنین اصطلاحاتی به عنوان \"شیرینی\" استفاده نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's a real sweetie.
[ترجمه گوگل]او یک شیرین واقعی است
[ترجمه ترگمان]او یک جیگر واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Oh, you are a sweetie pie.
[ترجمه گوگل]اوه، شما یک پای شیرین هستید
[ترجمه ترگمان] اوه، تو یه کیک عسلی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rows of sweetie jars lined the shelves.
[ترجمه گوگل]ردیفی از شیشه های شیرینی روی قفسه ها قرار گرفته بودند
[ترجمه ترگمان]دور قفسه ها ردیف چیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You know we love you, sweetie.
[ترجمه گوگل]میدونی دوستت داریم عزیزم
[ترجمه ترگمان] میدونی که ما دوستت داریم، عزیزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No need to beat about the bush sweetie.
[ترجمه گوگل]نیازی به ضرب و شتم در مورد بوش عزیزم
[ترجمه ترگمان]لازم نیست در مورد بوته زاری بزنی، عزیزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Between the sweetie shop and Sadie's earnings in the hosier's they barely managed.
[ترجمه گوگل]بین مغازه شیرینی فروشی و درآمد سادی در جوراب بافی، آنها به سختی موفق شدند
[ترجمه ترگمان]از مغازه شیرینی فروشی و درآمد سیدی به ندرت موفق می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sweetie, let me kiss you.
[ترجمه گوگل]عزیزم بذار ببوسمت
[ترجمه ترگمان] عزیزم، بذار بوست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عزیزم (اسم)
my darling, my love, sweetie, my dear one

مامانی (اسم)
sweetheart, sweetie

انگلیسی به انگلیسی

• lover; sweetheart
you call someone sweetie if you are fond of them, especially if they are younger than you are; an informal word.
if you say that someone is a sweetie, you mean that they are kind, pleasant, and lovable; an informal word.
children or adults speaking to children sometimes call sweets sweeties; an informal word.

پیشنهاد کاربران

مامانی ، عزیزم
عسلم، نازنین، عشقم.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sweeten
✅️ اسم ( noun ) : sweet / sweetie / sweetness / sweetener
✅️ صفت ( adjective ) : sweet / sweetish
✅️ قید ( adverb ) : sweetly
Youre my sweetie pie تو جیگرمی
عزیز دلم، دل انگیز، جیگر، جیگرطلا، جگرگوش هم
دختر ، دوست دختر, sweetheart
عزیزم:/
عزیزم ، مامانی
مشابه: honey, my dear, dear
جیگر
عزیزم. مامانی

بپرس