sympatric


(زیست بوم شناسی) همبوم، هم بوم، هم ناحیه، هم شخصیت

جمله های نمونه

1. The most widely accepted example of sympatric speciation is that of the cichlids of LakeNabugabo in East Africa, which is thought to be due to sexual selection.
[ترجمه گوگل]پذیرفته‌شده‌ترین نمونه از گونه‌زایی سمپاتری سیکلیدهای دریاچه نابوگابو در شرق آفریقا است که تصور می‌شود به دلیل انتخاب جنسی باشد
[ترجمه ترگمان]رایج ترین گونه زایی به طور گسترده پذیرفته شده از گونه زایی (sympatric)مربوط به نوع زایی در آفریقای شرقی است که تصور می شود به دلیل انتخاب جنسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In sympatric speciation, species diverge while inhabiting the same place.
[ترجمه گوگل]در گونه زایی سمپاتریک، گونه ها در حالی که در همان مکان زندگی می کنند، از هم جدا می شوند
[ترجمه ترگمان]در گونه زایی (گونه زایی)، گونه ها از هم جدا می شوند در حالی که ساکن یک مکان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Host plants differentiation accelerates sympatric speciation.
[ترجمه گوگل]تمایز گیاهان میزبان باعث تسریع زاییده شدن سمپاتریک می شود
[ترجمه ترگمان]تمایز گیاهان میزبان گونه زایی را سرعت می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These results show that ACB and ECB are sympatric in the Zhangjiakou area of Hebei Province and it is very likely that a small number of ECB coexist with ACB on corn plants.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که ACB و ECB در منطقه Zhangjiakou در استان هبی همدل هستند و به احتمال زیاد تعداد کمی از ECB با ACB در گیاهان ذرت همزیستی دارند
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهد که هیات کریکت افغانستان و بانک مرکزی اروپا در منطقه Zhangjiakou از استان Hebei قرار دارند و احتمال دارد که تعداد کمی از بانک مرکزی اروپا با هیات کریکت افغانستان در زمینه گیاهان ذرت وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Habitat selection by the sympatric species, Giant panda and Red panda was studied in Yele Natural Reserve, Mianning County of Sichuan province from 1994 to 199
[ترجمه گوگل]انتخاب زیستگاه توسط گونه‌های همپا، پاندا غول‌پیکر و پاندای قرمز در منطقه حفاظت‌شده طبیعی Yele، شهرستان Mianning استان سیچوان از سال 1994 تا 199 مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]پاندا و پاندا از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹ در بخش sympatric طبیعی، بخش Mianning از استان سیشوان در سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹ مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this review, we compare the habits of sympatric tiger and leopard and summarize the important differences between them that allow coexistence.
[ترجمه گوگل]در این بررسی، ما عادات ببر و پلنگ دلسوز را با هم مقایسه کرده و تفاوت های مهم بین آنها را که امکان همزیستی را فراهم می کند، خلاصه می کنیم
[ترجمه ترگمان]در این بررسی، ما عادات ببر و پلنگ را مقایسه می کنیم و تفاوت های مهم بین آن ها را خلاصه می کنیم که امکان هم زیستی را فراهم می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Often cited examples of sympatric speciation are found in insects which become dependent on different host plants in the same area.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی که اغلب ذکر شده از گونه زایی سمپاتریک در حشراتی یافت می شود که به گیاهان میزبان مختلف در یک منطقه وابسته می شوند
[ترجمه ترگمان]اغلب موارد ذکر شده از گونه زایی در حشراتی که به گیاهان مختلف میزبان در همان ناحیه وابسته می شوند، یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Is there competition between sympatric jaguar Panthera onca and puma Puma concolor?
[ترجمه گوگل]آیا بین جگوار سمپاتری پانترا اونکا و پوما پوما کانکلور رقابت وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا بین sympatric jaguar onca و پوما Puma وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This can result in sympatric speciation, in which new species arise even though no geographical isolation has taken place.
[ترجمه گوگل]این می تواند منجر به گونه زایی سمپاتری شود که در آن گونه های جدید حتی با وجود هیچ انزوای جغرافیایی ایجاد می شوند
[ترجمه ترگمان]این می تواند منجر به گونه زایی sympatric شود که در آن گونه های جدید حتی با وجود هیچ انزوای جغرافیایی رخ نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The reproductive isolation among sympatric Pedicularis species is influenced by the differences of pollinator behavior and floral form via ethological isolation and mechanical isolation.
[ترجمه گوگل]جداسازی تولیدمثلی در میان گونه‌های سمپاتریک Pedicularis تحت تأثیر تفاوت‌های رفتار گرده‌افشان و شکل گل از طریق جداسازی اتولوژیک و جداسازی مکانیکی است
[ترجمه ترگمان]انزوای باروری در میان گونه های Pedicularis Pedicularis تحت تاثیر تفاوت رفتار pollinator و شکل گل از طریق انزوای ethological و انزوای مکانیکی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Plant secondary substances determine diet breadth to a great extent. They play a significant role in speciation, especially the sympatric speciation.
[ترجمه گوگل]مواد ثانویه گیاهی تا حد زیادی وسعت جیره را تعیین می کنند آنها نقش بسزایی در گونه زایی، به ویژه گونه زایی سمپاتریک دارند
[ترجمه ترگمان]مواد ثانویه گیاه میزان رژیم غذایی را تا حد زیادی تعیین می کنند آن ها نقش مهمی در گونه زایی، به ویژه گونه زایی sympatric ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The study results are helpful to identify resource use traits and niche differentiation of sympatric species and to the biodiversity conservation of a region.
[ترجمه گوگل]نتایج مطالعه برای شناسایی صفات استفاده از منابع و تمایز طاقچه گونه‌های همپا و برای حفاظت از تنوع زیستی یک منطقه مفید است
[ترجمه ترگمان]نتایج مطالعه برای شناسایی ویژگی های استفاده از منابع و تمایز niche گونه ها و حفاظت از تنوع زیستی یک منطقه مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Peacock discovered very different strategies of adaptation to the same climatic trends in the two sympatric legumes of North and South America.
[ترجمه گوگل]طاووس استراتژی های بسیار متفاوتی برای سازگاری با روندهای اقلیمی یکسان در دو حبوبات سمپاتریک آمریکای شمالی و جنوبی کشف کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر پیکاک استراتژی های بسیار متفاوتی از سازگاری با رونده ای آب و هوایی مشابهی را در دو legumes sympatric آمریکای شمالی و جنوبی کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This finding indicated that WBPH resistance genes were retained in sympatric japonica landraces in China.
[ترجمه گوگل]این یافته نشان داد که ژن های مقاومت به WBPH در توده های بومی ژاپنی سمپاتریک در چین حفظ شده است
[ترجمه ترگمان]این یافته نشان داد که ژن های مقاومت WBPH در sympatric japonica landraces در چین حفظ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

sympatric ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: همجا
تعریف: ویژگی گونه های یک محیط جغرافیایی
هم زیستگاه ، هم زیست بوم
هم میهن

بپرس