symptoms

جمله های نمونه

1. hysterical symptoms commonly serve to insulate the patient
نشانه های مرض هیستری معمولا به انزوای بیمار کمک می کند.

2. the symptoms of that ailment are irritation, anxiousness, and restlessness
علائم آن بیماری زودرنجی،اضطراب و بی قراری است.

3. withdrawal symptoms
نشانه های ترک اعتیاد

4. to recognize symptoms
نشانه های بیماری را تشخیص دادن

5. a triad of symptoms
نشانگان سه گانه،سه نشانه ی بیماری

6. patients who present symptoms of malaria
بیمارانی که دارای علایم مالاریا هستند

7. the doctor's interpretation of the symptoms of a disease
تفسیر نشانه های بیماری توسط دکتر

پیشنهاد کاربران

در روان شناسی: ویژگی های جسمی یا روانی که نشان دهنده یک بیماری و یا موقعیت نامطلوب هستند. به عبارتی = نشانه ها، نشانگان، علائم
معمولا عبارت sign and symptoms را در کنار هم زیاد می بینیم
فرق این دو در آن است که symptom ظهور بیماری به گونه ای هست که خود فرد بیمار بتواند متوجه آن گردد. برای مثال جوش های روی بدن و عطسه و سرفه هنگام سرما خوردگی.
...
[مشاهده متن کامل]

اما sign را فقط پزشک می تواند ببیند. مثل توموری غیرفعال که فرد بیمار خود از وجود آن ناآگاه است یا در واقع، هیچ symptom خاصی در فرد بیمار به وجود نیاورده است

نشانه ها = تنها توسط فرد بیمار قابل گزارش و تعریف است
For examole : Signs for an ailment
علایم بیماری از دید بیمار و sings علایم بیماری از دید پزشک است.
Symptoms means=علائم or we can say Ailments

نشانگان
Signs of deasses
علایم، نشانه ها
علامت ها. . . . نشانه ها
signs of illness
علائم
نشانه ها
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس