tachypnea

جمله های نمونه

1. Physical examination revealed tachypnea; tachycardia, and cyanosis.
[ترجمه گوگل]معاینه فیزیکی تاکی پنه را نشان داد تاکی کاردی و سیانوز
[ترجمه ترگمان]معاینه فیزیکی افزایش تپش قلب، افزایش تپش قلب و مقدار کبودی رو نشون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cough, tachypnea and rales were the main clinical manifestations. Digestive system was also vulnerable by CT.
[ترجمه گوگل]سرفه، تاکی پنه و رال تظاهرات بالینی اصلی بودند دستگاه گوارش نیز توسط CT آسیب پذیر بود
[ترجمه ترگمان]هه، هه، هه، هه، هه، هه، هه، هه! دستگاه گوارش او نیز در برابر CT آسیب پذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is sudden onset of tachypnea dyspnea, and tachycardia.
[ترجمه گوگل]شروع ناگهانی تنگی نفس تاکی پنه و تاکی کاردی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه هجوم ناگهانی از dyspnea dyspnea و تپش قلب وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Advaced systolic pressure, sinus tachycardia and tachypnea are found in attack phase.
[ترجمه گوگل]فشار سیستولیک پیشرفته، تاکی کاردی سینوسی و تاکی پنه در مرحله حمله دیده می شود
[ترجمه ترگمان]فشار systolic systolic، سینوس tachycardia و tachypnea در مرحله حمله یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dyspnea, tachypnea and pleuritic chest pain are classic characteristics of pulmonary embolism. The diagnosis is facilitated when a patient with a risk factor presents with classic symptoms and signs.
[ترجمه گوگل]تنگی نفس، تاکی پنه و درد قفسه سینه پلوریتیک از ویژگی های کلاسیک آمبولی ریه هستند تشخیص زمانی تسهیل می شود که بیمار با یک عامل خطر با علائم و نشانه های کلاسیک مراجعه کند
[ترجمه ترگمان]Dyspnea، tachypnea و pleuritic درده ای قفسه سینه، ویژگی های کلاسیک of ریوی هستند این تشخیص هنگامی تسهیل می شود که یک بیمار با یک فاکتور ریسک، علایم و علائم کلاسیک را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The presence of fever along with cough, tachypnea, or an abnormal chest examination suggests lower tract disease and argues against proceeding in patients who present for elective surgery.
[ترجمه گوگل]وجود تب همراه با سرفه، تاکی پنه یا معاینه غیرطبیعی قفسه سینه نشان‌دهنده بیماری دستگاه تحتانی است و در بیمارانی که برای جراحی انتخابی مراجعه می‌کنند مخالفت می‌کند
[ترجمه ترگمان]حضور تب همراه با سرفه، tachypnea، یا آزمایش سینه غیر عادی، بیماری tract پایینی را نشان می دهد و در مقابل پیش رفتن در بیمارانی که برای جراحی انتخابی حضور دارند بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. However, many of the classic signs and symptoms of deep-vein thrombosis and pulmonary embolism, including leg swelling, tachycardia, tachypnea, and dyspnea, may be associated with a normal pregnancy.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از علائم و نشانه های کلاسیک ترومبوز ورید عمقی و آمبولی ریه، از جمله تورم پا، تاکی کاردی، تاکی پنه و تنگی نفس، ممکن است با بارداری طبیعی مرتبط باشند
[ترجمه ترگمان]با این حال، بسیاری از علائم کلاسیک و علائم of ریوی و embolism ریوی، از جمله ورم پا، tachycardia، tachypnea و dyspnea ممکن است با یک بارداری طبیعی مرتبط باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After measurement of airway pressure, airway flow, and esophageal pressure, tachypnea was proved to be caused by ventilator auto triggering as a result of cardiogenic oscillation.
[ترجمه گوگل]پس از اندازه گیری فشار راه هوایی، جریان راه هوایی و فشار مری، ثابت شد که تاکی پنه در اثر تحریک خودکار ونتیلاتور در نتیجه نوسانات قلبی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از اندازه گیری فشار راه تنفسی، جریان راه تنفسی، و فشار esophageal، ثابت شد که توسط تریگر کردن خودکار دستگاه تنفس در نتیجه نوسان cardiogenic ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The clinical manifestation appeared to be atypical, with post-exercising tachypnea, cough, chest pain and apnea at rest dominated.
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی غیر معمول به نظر می رسد، با تاکی پنه پس از ورزش، سرفه، درد قفسه سینه و آپنه در حالت استراحت غالب بود
[ترجمه ترگمان]ظهور بالینی غیر معمول به نظر می رسید، با ورزش پس از ورزش، سرفه، درد سینه و نفس کشیدن در بقیه نقاط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rapid breathing (medicine)

پیشنهاد کاربران

تاکی پنه ( تنفس سریع و کم عمق )
تنفس سریع ، تنفس تند ، نفس تندی
tachypnea ( پزشکی )
واژه مصوب: تنددَمی
تعریف: نفس کشیدن سریع تر از معمول
abnormally rapid breathing

افزایش سرعت تنفس
تند دمی/تند نفسی

بپرس