take a shot at

انگلیسی به انگلیسی

• attempt, try

پیشنهاد کاربران

اصطلاح )
1 - شلیک کردن، با گلوله زدن، تیر زدن!
He took a shot at deer
او به گوزن شلیک کرد.
2 - زدن، تلاش برای زدن ( به کسی یا چیزی )
Mike took a shot at the window with a snowball and ran away
...
[مشاهده متن کامل]

مایک با یک گلوله برفی به پنجره زد و فرار کرد!
3 - تلاش برای انجام موفقیت آمیز یک کاری، یک چیز یا کار سختی را امتحان کردن، ( خودمانی، برای انجامش یه نگاه بهش انداختن و شانس مون رو امتحان کردن ) !
Take a shot at the math problem
یک تلاشی برای ( حل ) مسأله ریاضی بکن/ برای حل مسأله ریاضی، یک امتحانی بکن/ یه نگاه بهش بنداز!
I've never changed a tire before, but I'll take a shot at it
من تا بحال هرگز تایری را عوض نکرده ام اما شانسمو امتحان میکنم! /تلاشم را خواهم کرد!
4 - سرزنش کردن، انتقاد شدید کردن، تیکه انداختن، زخم زبون یا نیش زبان زدن ( به کسی ) !
I feel like you've been taking shots at me all day—what's your problem?
من احساس می کنم کل روز رو داری بهم تیکه میندازی! مشکلت چیه؟
5 - ( در ورزش ها ) شوت زدن، توپ را شوت کردن! ( البته بدون at، چون با at کمی معنی فرق میکند و مشابه با تعاریف 1 و 2 خواهد شد. )
He took a shot and scored
او توپ رو شوت کرد و گل کرد!
6 - take a shot of
یک عکسی گرفتن از،
Take a shot of this beautiful view
از این منظره زیبا یک عکس بگیر.

بپرس