از ارزش . . . کاستن
من نمی خواهم ارزش پیروزی او کم کنم، اما تعداد شرکت کنندگان بسیار کم بود.
... [مشاهده متن کامل]
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
تباه کرده/ از بین بردن تاثیر یا موفقیت خوبی که چیزی دارد
اختلاف بین این دو نفر نباید دستاوردهای خوب آنها را از بین ببرد/ ضایع کند.
محروم کردن، سلب کردن
صدمه زدن به
خراب کردنِ
ضایع کردن
خراب کردنِ
ضایع کردن
محروم کردن از = they want to take awaye me from helping children
دور کردن از
کاستن از ( ارزش یا میزان موفقیت یا اثر مثبت چیزی )
I don't want to take away from his achievements, but he couldn't have done it without my help.
A few hooligans couldn’t take away from the team’s success.
... [مشاهده متن کامل]
The disagreement between the two men should not take away from their accomplishments.
... [مشاهده متن کامل]
فراگرفتن، آموختن، دستگیر کسی شدن
کاستن از. . .