take out

/teɪk aʊt//teɪk aʊt/

1- کسر کردن، کاستن 2- درآوردن، کشیدن (بیرون) 3- (با پر کردن درخواست و غیره وام و غیره) گرفتن، به دست آوردن 4-(عامیانه) همراهی کردن، (به محلی) بردن، عمل در آوردن یا بیرون آوردن، بردنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to prepared food that is consumed off the premises.

- a takeout meal
[ترجمه مُهنّا فرزین] غذای بیرون بر . سفارشی برای درب منزل
|
[ترجمه تمنا] یک وعده غذایی
|
[ترجمه گوگل] یک غذای بیرون بری
[ترجمه ترگمان] یه غذای سالم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- the takeout counter
[ترجمه ترگمان] روی پیشخوان آن
|
[ترجمه گوگل] پیشخوان بیرون آوردن
[ترجمه ترگمان] روی پیشخوان آن،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: the fact or act of taking out.

(2) تعریف: something that is, or is made to be taken out, such as prepared food in a restaurant.

جمله های نمونه

1. Don't forget to take out the garbage.
[ترجمه مریم] فراموش نکنی که اشغال ها رو به بیرون ببری
|
[ترجمه MOHAMMAD] به هیچ وجه یادت نره که زباله ها را بیرون ببری
|
[ترجمه rasool] فراموش نکن که زباله هارا بیرون ببری
|
[ترجمه علی] یادت نره که آشغال ها را به بیرون میبری
|
[ترجمه پارسا] یادتون نره که زباله ها و آشغاله ها را به بیرون ببرید.
|
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که زباله ها را بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]یادت نره آشغال ها رو ببری بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Take out accident insurance before you go on your trip.
[ترجمه سپند] فراموش نکن که پیش از رفتن به سفر ، بیمه تصادف روهمراه ببری.
|
[ترجمه بات] آشپزی رو فراموش کن بیا از بیرون غذا بگیریم
|
[ترجمه babak_ri] قبل از سفر رفتنت با بیمه تصادف قرارداد ببند
|
[ترجمه محدثه فرومدی] بیخیال آشپزی، بیا بریم غذای بیرون بر بگیریم
|
[ترجمه پیمان مرادی] قبل از اینکه بری سفر بیمه حوادثو با خودت ببر
|
[ترجمه حسن زاده] قبل از سفر ، بیمه حوادث بگیر
|
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به سفر بروید، بیمه حوادث بگیرید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بری تو سفر، بیمه تصادف رو در نظر بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is strongly advised that you take out some form of medical insurance.
[ترجمه سپند] سفارش بسیار ( توصیه اکید ) می شود که برخی از بیمه های درمانی را تهیه کنید
|
[ترجمه گوگل]اکیداً توصیه می شود که از نوعی بیمه درمانی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]به شدت توصیه می شود که یک فرم از بیمه پزشکی بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I had to take out a loan to buy my car.
[ترجمه مرجان فلاح] برای خرید یک اتومبیل ، مجبور به گرفتن یک وام شدم.
|
[ترجمه Reza] برای خرید اتومبیل مجبور شدم وام بگیرم. لایک کنید
|
[ترجمه گوگل]مجبور شدم برای خرید ماشینم وام بگیرم
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم یه وام بگیرم تا ماشینم رو بخرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's your turn to take out the garbage.
[ترجمه Komak] نوبت تو هست آشغال هارو ببری بیرون
|
[ترجمه گوگل]نوبت شماست که زباله ها را بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]نوبت توئه که آشغال ها رو ببری بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do you wish to take out a full twelve-month subscription to the journal?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک اشتراک دوازده ماهه کامل در مجله بگیرید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید اشتراک کامل دوازده ماه را به دفتر یادداشت کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Will someone take out the trash ?
[ترجمه لیلی] آیا کسی سطل زباله رو می بره بیرون؟
|
[ترجمه گوگل]آیا کسی زباله ها را بیرون می آورد؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه نفر سطل آشغال رو برداره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She had to take out a bridging loan until she could sell her house.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد تا زمانی که بتواند خانه‌اش را بفروشد، وام بین‌المللی می‌گرفت
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود تا زمانی که بتواند خانه اش را بفروشد باید از او وام بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can use petrol to take out that stain.
[ترجمه Amir] تو می توانی از بنزین برای از بین بردن لکه ها استفاده کنی
|
[ترجمه گوگل]برای از بین بردن آن لکه می توانید از بنزین استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از بنزین برای گرفتن این لکه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When you edit the tape you can take out the giggles.
[ترجمه گوگل]وقتی نوار را ویرایش می کنید، می توانید قهقهه ها را حذف کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی که اون نوار رو تدوین کنی میتونی هر giggles رو برداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An incision was made into his hand to take out the splinter.
[ترجمه گوگل]برای بیرون آوردن ترکش، برشی روی دستش ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]یک شکاف در دستش ساخته شده بود تا آن تراشه را بیرون بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Can you take out the clear bulb and put a pearl one in?
[ترجمه M] بسیاری از مردم چین غذا های بیرون رابرا خوردن میپسندند
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانید لامپ شفاف را بیرون بیاورید و یک مروارید در آن قرار دهید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی یه لامپ روشن کنی و یه مروارید هم توش بذاری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We recommend that you take out travel insurance on all holidays.
[ترجمه گوگل]توصیه می کنیم در تمام روزهای تعطیل از بیمه مسافرتی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]توصیه می کنیم که در تمام تعطیلات بیمه مسافرتی را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We'll have to take out a second mortgage to pay for this holiday!
[ترجمه گوگل]برای پرداخت این تعطیلات باید وام مسکن دوم بگیریم!
[ترجمه ترگمان]ما باید یه رهن دیگه برای این تعطیلی داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The restaurant started as a small takeout place.
[ترجمه houman] این رستوران به عنوان یک بیرون بر کوچک آغاز شد
|
[ترجمه گوگل]این رستوران به عنوان یک مکان کوچک برای بیرون آوردن غذا شروع شد
[ترجمه ترگمان]رستوران بعنوان یه رستوران کوچیک شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Will you make it for takeout?
[ترجمه گوگل]آیا آن را برای بیرون‌بر درست می‌کنید؟
[ترجمه ترگمان]غذا رو آماده می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. What are you going to do about takeout?
[ترجمه گوگل]می خواهید در مورد بیرون بری چه کاری انجام دهید؟
[ترجمه ترگمان]غذا رو میخوای چیکار کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Forget the cooking, let's go get takeout.
[ترجمه N.n.m] آشپزی را فراموش کن، بیا برویم بیرون
|
[ترجمه گوگل]آشپزی را فراموش کن، بیا بریم بیرون بریم
[ترجمه ترگمان]آشپزی رو فراموش کن، بریم بیرون غذا بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. We arrived at our takeout point around 30 and the van was waiting.
[ترجمه گوگل]حوالی ساعت 30 به نقطه تحویل خود رسیدیم و ون منتظر بود
[ترجمه ترگمان]ما به نقطه takeout نزدیک ۳۰ رسیدیم و ماشین منتظره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. World Report was planning to run a major takeout in its next issue.
[ترجمه گوگل]ورلد ریپورت قصد داشت در شماره بعدی خود یک برنامه مهم را اجرا کند
[ترجمه ترگمان]گزارش جهانی در حال برنامه ریزی برای اجرای یک takeout بزرگ در مساله بعدی خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Let's get Chinese takeout tonight.
[ترجمه گوگل]بیایید امشب غذای چینی بگیریم
[ترجمه ترگمان]بیا بریم غذای چینی بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Most of the time, I just buy takeout at Starbucks.
[ترجمه گوگل]بیشتر اوقات، من فقط از استارباکس می‌خرم
[ترجمه ترگمان]بیشتر اوقات، قهوه خونه \"استارباکس\" رو می خرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. We just stayed in, ordered takeout, watched a bunch of movies.
[ترجمه گوگل]ما فقط در آنجا ماندیم، غذای بیرون را سفارش دادیم، یک سری فیلم تماشا کردیم
[ترجمه ترگمان]ما همین جا موندیم، سفارش غذا دادیم یه عالمه فیلم تماشا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. You order takeout and the deliveryman leaves you with white plastic bag.
[ترجمه گوگل]شما سفارش می‌دهید و تحویل‌دهنده کیسه‌های پلاستیکی سفید را به شما می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]تو سفارش غذا دادی و پیک هم تو رو با کیسه پلاستیکی تنها میذاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Unidentified items - What is THAT in that takeout box? Toss.
[ترجمه گوگل]موارد ناشناس - آن جعبه بیرون‌بر چیست؟ پرتاب
[ترجمه ترگمان]اقلام ناشناس - چه چیزی در این جعبه takeout وجود دارد؟ بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. You're already forgoing restaurant takeout and bagging it.
[ترجمه گوگل]شما در حال حاضر از غذای بیرون‌بر رستوران صرف نظر کرده‌اید و آن را چمدان می‌کنید
[ترجمه ترگمان]تو همین الانش هم یه رستوران جمع و جور می کنی و کیسه رو جمع می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. They began to offer takeout food, and other restaurants followed suit.
[ترجمه گوگل]آن‌ها شروع به ارائه غذای بیرون‌بر کردند و رستوران‌های دیگر نیز از این روند پیروی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به عرضه غذای takeout و رستوران های دیگر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Therefore, many Chinese people like takeout food.
[ترجمه گوگل]بنابراین، بسیاری از مردم چین غذای بیرون بری را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بسیاری از مردم چین مانند takeout غذا می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• remove; acquire; open in a hurry; escort on a date; take away, buy food at an eating establishment to be eaten in a different location; (slang) destroy, kill
take away food, food bought an eating establishment to be eaten in a different location
food that is prepared and packaged to be consumed elsewhere (especially from a restaurant); restaurant or store which prepares food that is taken and consumed elsewhere; act of taking out; newspaper section intended to be removed intact

پیشنهاد کاربران

معانی مختلفی دارد:
1. عقد قرارداد ( منعقد کردن ) با شرکت یا بانک جهت دریافت وام و تسهیلات و غیره
2. مهمان کردن کسی به رستوران ، سینما ، تئاتر و . . .
3. برداشت پوا از حساب بانکی که مترادف آن می شود: withdraw
...
[مشاهده متن کامل]

4. امانت گرفتن کتاب از کتابخانه
5. بیرون بردن ، کشیدن ( مثل کشیدن دندان ) ، به بیرون انتقال دادن
6. معنای غیررسمی: کسی را کشتن یا چیزی را خراب کردن

۱. غذای بخر و ببر ۲. رستوران بخر و ببر ۳. {غذا و رستوران} بخر و ببر. بیرون بر
مثال:
Do you ever have take - out food? What kind?
تا حالا غذای بیرون بر خوردی؟ چه نوعی؟
قرض گرفتن کتاب از کتابخانه هم میشه با توجه ب دیکشنری لانگمن
ّیرون اوردن، بیرون کشیدن
If you take something out, you remove it permanently from its place
اگر چیزی را بیرون بیاورید، آن را برای همیشه از جای خود خارج می کنید.
I got an abscess so he took the tooth out
من آبسه گرفتم و او دندان را بیرون آورد
غذای آماده که از بیرون میخریم
We took out soleimani : ما سلیمانی را کشتیم
Trump said 2023, october
کشتن کسی
نابودن کردن چیزی
منعقد گردد
رستوران هایی که غذا رو بیرون می برند
خیلیا نوشتن گرفتن غذا از رستوران و بردن خونه یا جای دیگه و خوردن، تو دیکشنری که من دارم take out اصلا به این معنی نیست ، take out کلا 5 تا معنی داره :
1 - کسی رو مهمون کردن
take somebody ↔ out: to take someone as your
...
[مشاهده متن کامل]

guest to a restaurant, cinema, club etc
take somebody ↔ out for
2. take something ↔ out to make a financial or legal arrangement with a bank, company, law court etc
take out a policy/injunction/loan etc
انجام یک توافق مالی یا حقوقی با بانک و شرکت و یا دادگاه حقوقی
3. take something ↔ out to get money from your bank account Synonym : withdraw:
برداشتن پول از حساب
4. take something ↔ out to borrow books from a library:
گرفتن کتاب از کتابخونه
5. take somebody/something ↔ out informal to kill someone or destroy something:
کشتن کسی و یا داغون کردن چیزی
حالا take away یکی از معانیش میشه :
take away ( British English ) :if you buy food to take away, you buy cooked food from a restaurant and take it outside to eat it somewhere else

بیرون انداختن
مثلا: خودت میری بیرون یا بگم سکیوریتی بندازتت بیرون
You can leave yourselves or I can have security take you out.
کشیدن ( دندان )
از پا درآوردن
معنی take out masket raider with a hhead shot
1. to remove something from somewhere : , حذف و جدا کردن
◀️ They had to take out two of his teeth
2. to kill someone or destroy something : کشتن و داغون کردن
◀️ The soldiers said that they were trying to take out the snipers
◀️ David Taylor does it again. Takes out Hasan Yazdani
حساب چیزی رو رسیدن�thake sth out�
درآوردن چیزی
اکثرا برای لباس بکار میرود
1 - کشتن 2 - نابود کردن
از دستگاه عابر بانک پول دراوردن
از بیغبردن، بیرون کشیدن، نابود کردن، زائل کردن
to destroy something by attacking it with weapons
The night bombing raid took out the bridge.
خراب کردن، منهدم کردن، نابود کردن
منابع• https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/take-out
Take out و get out باهم سینونیم میشن ؟؟؟
take - out containers
ظروف بیرون بر
قرار داد بستن
take somebody out
My grandparents took us out for dinner and a movie.
حساب کردن کسی که با تو بیرون امده . ( مادر خرج شدن )
برداشت پول

غذای بیرون بر=take away
a meal that you buy at a shop or restaurant to eat at home
e. g. : let's have some Spanish take - out and get something to eat
بیرون بردن، یا میشه گفت رستوران هایی که قابلیت غذای بیرون بر رو دارند.
گاهی وقت ها به معنی شلیک کردن هست. take out the pilot خلبان رو بزن

جدا کردن یا اختصاص دادن مثلا زمان برای اعضای خانواده
درآوردن،
بیرون کشیدن
They took the unusual step of taking out newspaper advertisements
منظور همان غذای بیرون بر هست
Let's order take out Italian food ! : for exm
ثبت نام کردن یا عضو شدن.
She took out a quarter, dropped it into the slot machine, and pulled the lever
خانمه یه سکه ۲۵ سنت ای درآورد و انداخت تو دستگاه و اهرم رو کشید
[Phrasal Verb]
take somebody out
✔️​to go to a restaurant, theatre, club, etc. with somebody you have invited
...
[مشاهده متن کامل]

take somebody/something out
✔️informal ) to kill somebody or destroy something
E. g. They took out two enemy bombers
take something out
✔️1 ) to remove something from inside somebody’s body, especially a part of it
E. g. How many teeth did the dentist take out?
✔️2 ) to obtain an official document or service
E. g. to take out an insurance policy/a mortgage/a loan
E. g. to take out an ad in a newspaper
✔️3 ) ​ ( North American English )
( British English take something away )
to buy cooked food at a restaurant and carry it away to eat, for example at home
take something out ( against somebody )
✔️​to start legal action against somebody by means of an official document
E. g. The police have taken out a summons against the driver of the car
take something out ( of something )
✔️​to obtain money by removing it from your bank account
✔️​to remove an amount of money from a larger amount, especially as a payment
E. g. The fine will be taken out of your wages
take out of himself/herself
take somebody out of himself/herself
✔️​to make somebody forget their worries and become less concerned with their own thoughts and situation
[Noun]
✔️ ( North American English )
( British English takeaway )
( also carry - out US English, Scottish English )
a restaurant that cooks and sells food that you take out and eat somewhere else
E. g. We can get something to eat from the Chinese takeout
✔️ ( North American English )
( British English takeaway )
( also carry - out US English, Scottish English )
a meal that you buy at this type of restaurant
Let's have a takeout tonight
Oxford Dictionary@

meal that you buy at a restaurant to eat at home
غذایی که در رستوران میخرید تا در خانه بخورید
بیرون بر
بیرون بردن
a meal that you buy at restaurant to eat at home or somewhere
رستوران پیکی ( بخر ببر )
بیرون بر
البته این کلمه در Reach 1 هم آمده است. 😊 🐼
کندن چیزی مثلا کندن برچسب
a bid ( in a different suit ) made in response to a bid or double by one's partner.
بیرون بر، غذای بیرون بر
کشتن
غذای بگیر و ببر ( در غذا خوری ها )
منتقل کند
بیرون آوردن مثلا اگ بخوایم بگیم مدادا رو بیرون بیارید میگیم
Take out your pencil
یعنی مدادا رو ببرو ن بیاورید پس take out ب معنی
بیرون آوردن میشه این معنی کاملا صحیح
اومید وارم این معنی ب شما کمکی بکوند
GOOD
بیون بردن چیزی
در اوردن چیزی

رستوران بیرون بر
غذای خریدنی و آماده
Take out
دور ریز
I save my take_out clothes
من لباسای دور ریزمو نگه میدارم ( ذخیره میکنم )
To save صرفه جویی کردن
بیرون کشیدن
در آوردن
( مثلا زمانی که میخواین وسیله ای رو از توی کیف یا جیب در بیارین از این فعل استفاده میشه )
معنی کم کردن یا کاستن رو هم میده
In order to take out unaffordable loan
a meal buy at restaurant to eat at home
borrow from library
درو کردن
بیرون غذا خوردن
غذای بیرون بر
فاکتور گرفتن
رستوران بخر ببر.
i can order takeout food
من می توانم غذای بیرون ( بیرون بر ) سفارش بدهم
غذای آماده ( که از بیرون از خانه خریداری می شود )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
prepared food packaged to be consumed away from its place of sale
A rstaurant that sells food wich you eat somewhere else is a takeout
چیزی را به خود اختصاص دادن
مثلا :
ادیسون حق ثبت الکتریسیته را به خود اختصاص داد
Edison took out a patent for electricit

Restaurant that sells food which you eat somewhere else
I took her out to a restaurant last night
از بین بردن، نابود کردن، پاک کردن، حذف کردن
بیرون بر.
A restaurant that sells food which you eat some where else is a take out
بیرون بردن
رستوران مرکزی که غذا سرو نمی کند و باید غذا را بخریم و بیرون ببریم
نکته مهمی برای take out on
چیزی را سر کسی خالی کر دن
To treat somebody badly because you are upset or angry, even if they have done nothing wrong.
مثال
I know you've had a bad day, but you don't have to take it out on me!
بیرون از
بردن غذا به بیرون از طرف رستوران

A restaurant that sells food which you eat some where else is a take out
پرداختن
خارج کردن
علاوه بر معنی اصلی آن به معنی "پرداختن" هم استفاده میشه.
Would you like to take out accident insurance?
آیا میخواهید بیمه تصادف را بپردازید?
به پیک غذا هم گفته میشود
از تن در آوردن
Take out restaurant
رستوران بیرون بر
Takeout با همه، جدا ننوشته که takeout
Take. Sb out دور کردن کسی از
یکی از معانی مهم و نکته های کنکوری این کلمه که شایع هم هست:بیرون آوردن=استخراج کردن است یعنی معادل:extract
it is more difficult way to extract ( or= take out ) energy
. . . . این نحوه ی استخراج ( حاصل کردن ) انرژی بسیار مشکل ( دشوار ) است!
بیرون کشیدن. مثلا کاغذ از دفترچه
حذف کردن ( معادل کلمه remove )
بیرون کشیدن
نابود کردن

یکی از معانی این کلمه علاوه بر معانی مذکور در نظرات دوستان
در بیرون غذا خوردن است
He takes me out every fridays for dinner
او هر جمعه مرا برای شام بیرون میبرد. .
Lets take out for lunchبیا برا نهار بیرون بریم
یاحق
بیرون انداختن
اشپز خانه مرکزی
بیرون کشیدن. از عهده برآمدن
رستوران مرکزی که غذا سرو نمی کند و باید غذا را بخریم و بیرون ببریم
غذا از بیرون خریدن
قرارداد رسمی بستن ( با بانک، بیمه و . . . )
رستواران هایی که غذا ها را بیرون میبرد
برداشت کردن، بدست آوردن، گرفتن از جایی
نصف کردن یا تقسیم
1. بیرون کشیدن
2. ( پر کردن ) درخواست یا تقاضا به منظور گرفتن وام
به معنای انگلیسی با
take away مطابقت دارد که
همان بیرون کشیدن میشود
To make financial and legal arrangement with a bank or company or law court and etc
به معنای قراردادمالی بستن
رستوران ها یا مکان های که غذا ها را بیرون میبرند

بیرون اوردن

رستوران بیرون بر تقریبا مثل کیترینگ میشه
( آگهی روزنامه و . . . ) گرفتن، رزرو کردن، به خود اختصاص دادن
�برداشتن چیزی از جای خود�
البته معانی دوستان هم درسته ولی در جمله زیر همین که من نوشتم ترجمه مناسب تری است
If you take it out, put it back
یعنی اگر برش داشتی بذارش سر جاش

غذا بیرون بر
بیرون بر
برداشتن
( پول ) برداشتن
بلند شدن
دریافت رسمی از بانک و . . .
بیرون روی
رستوران هایی که می توان غذا را بیرون برد.
بیرون بردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١٣)

بپرس