talent scout

/ˈtæləntˈskaʊt//ˈtæləntskaʊt/

(به ویژه در تئاتر) مامور یافتن اشخاص هنرمند و پر استعداد، کسیکه اشخاص لایق وذیفن را برای کار مخصوصی کشف واستخدام کند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who searches for and recruits persons of superior ability or talent in a certain field, such as acting, sports, or business.

جمله های نمونه

1. As a bandleader, songwriter, and talent scout, Otis was a real force in the Los Angeles scene.
[ترجمه گوگل]اوتیس به عنوان یک رهبر گروه، ترانه سرا و استعدادیابی، یک نیروی واقعی در صحنه لس آنجلس بود
[ترجمه ترگمان]اوتیس به عنوان یک bandleader، ترانه سرا و استعداد، یک نیروی واقعی در صحنه لس آنجلس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wilson's reputation as a talent scout ensured that she was not out in the cold for long.
[ترجمه گوگل]شهرت ویلسون به عنوان یک استعدادیاب تضمین کرد که او برای مدت طولانی در سرما بیرون نرود
[ترجمه ترگمان]شهرت ویلسون به عنوان یک زرنگ، مطمئن بود که او مدت زیادی از سرما بیرون نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A talent scout heard him sing - actually it was at that performance at the Hall.
[ترجمه گوگل]یک استعدادیاب آواز او را شنید - در واقع در آن اجرا در سالن بود
[ترجمه ترگمان]در واقع این نمایش در سرسرای بزرگ اجرا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Krause has always fancied himself a keen talent scout first.
[ترجمه گوگل]کراوز همیشه ابتدا خود را یک استعدادیاب مشتاق تصور می کرد
[ترجمه ترگمان]Krause همیشه فکر می کرد که scout زرنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With Simmons handling business matters, Rubin acted as talent scout -- and what talent he found!
[ترجمه گوگل]وقتی سیمونز به امور تجاری رسیدگی می کرد، روبین به عنوان استعدادیاب عمل کرد - و چه استعدادی که پیدا کرد!
[ترجمه ترگمان]در حالی که سیمونز از مسائل تجاری استفاده می کرد، روبین در مورد استعداد یابی و چه استعدادی که پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is Hanhan's "Lottery Agency" a talent scout or merely the commercial speculation?
[ترجمه گوگل]آیا "آژانس لاتاری" هانان استعدادیاب است یا صرفاً یک گمانه زنی تجاری؟
[ترجمه ترگمان]آیا این \"آژانس بلیط لاتاری\" (Hanhan's \")\" \" یک هنر استعداد است و یا صرفا یک گمانه زنی تجاری است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I just hope that talent scout fella's in a good mood.
[ترجمه گوگل]فقط امیدوارم که استعدادیاب حال خوبی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]من فقط امیدوارم که اون زرنگ talent حال و حوصله داشته با شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sasselov is the ultimate talent scout for a problem like this.
[ترجمه گوگل]ساسلوف استعدادیاب نهایی برای چنین مشکلی است
[ترجمه ترگمان]Sasselov برای یه همچین مشکلی برای یه همچین مشکلی وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The EA Talent Scout campaign is back!
[ترجمه گوگل]کمپین EA Talent Scout بازگشته است!
[ترجمه ترگمان]کمپین راه اندازی استعداد الکترونیک دوباره باز می گردد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was talent I-Ded [spotted by a talent scout] when I was 16 but it wasn't until I won the World Championships for the first time in 2005 that I realised I was any good.
[ترجمه گوگل]زمانی که 16 ساله بودم استعداد I-Ded [توسط یک استعدادیاب شناسایی شد] بودم، اما تا اینکه در سال 2005 برای اولین بار در مسابقات جهانی قهرمان شدم، متوجه شدم که خیلی خوب هستم
[ترجمه ترگمان]من استعداد داشتم - Ded [ که توسط یک هنر استعداد شناسایی شد ] زمانی که من ۱۶ سال داشتم، اما تا زمانی که برنده مسابقات جهانی شدم برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ که متوجه شدم که خوب هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Is Hanhan's "Lottery Agency" a talent scout or merely the commercial speculation? What is your opinion?
[ترجمه گوگل]آیا "آژانس لاتاری" هانان استعدادیاب است یا صرفاً یک گمانه زنی تجاری؟ نظر شما چیه؟
[ترجمه ترگمان]این آژانس بلیط بخت آزمایی Hanhan یا فقط زمین خواری است؟ نظر تو چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 194 she came to the attention of talent scout Ben Lyon.
[ترجمه گوگل]در سال 194 او مورد توجه استعدادیاب بن لیون قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این موقع، به اسکات لیون لیون توجه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Arnesen has been given the role of head talent scout, in charge of uncovering football talents.
[ترجمه گوگل]به آرنسن نقش استعدادیاب، مسئول کشف استعدادهای فوتبال داده شده است
[ترجمه ترگمان]Arnesen به عنوان رئیس اداره استعداد، مسئول کشف استعدادهای فوتبال، به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Now one angry talent scout for the transition says, "The FBI f-ed her. "
[ترجمه گوگل]اکنون یک استعدادیاب عصبانی برای انتقال می گوید: "اف بی آی از او حمایت کرد "
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر یک استعداد عصبانی برای گذار این گذار می گوید: \" اف بی آی او را اخراج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] مسؤول کشف استعداد [بازیگران جدید]

انگلیسی به انگلیسی

• one who seeks out new people who have skills in particular areas (e.g. singers, sports players, etc.)
a talent scout is someone whose job is to go around looking for people who have talent as actors, dancers, footballers, comedians, and so on in order to offer them work.

پیشنهاد کاربران

بپرس