tasks

جمله های نمونه

1. hard tasks that vex our quiet days
کارهای دشواری که روزهای پرآرامش ما را آشفته می کند

2. herculean tasks
کارهای طاقت فرسا

3. household tasks
کارهای خانه

4. impossible tasks
کارهای نشدنی (غیرممکن)

5. irksome tasks
کارهای رنج آور

6. the tasks that were set for chemistry students
تکالیفی که برای دانشجویان شیمی تعیین شده بود

7. the tasks which they expected me to perform
کارهایی که انتظار داشتند من انجام دهم.

8. the ordinary tasks of a housewife
کارهای روزمره ی یک کدبانو

9. a farmer's diurnal tasks
کارهای روزمره ی یک کشاورز

10. he performed his tasks with expedition
او کارهای خود را با سرعت انجام داد.

11. neurotics who turn simple daily tasks into rituals
روان رنجورانی که کارهای ساده ی روزانه را تبدیل به تشریفات می کنند

12. this machine can perform a multitude of tasks
این دستگاه می تواند وظایف زیادی را انجام بدهد.

پیشنهاد کاربران

مشاغل
مالیات
وظایف
تکالیف
وظایف، تکالیف
کار های مهم، تکالیف

بپرس