theoretically

/ˌθiəˈretɪkəli//θɪəˈretɪkl̩i/

موافق علم نظری، ار لحاظ فر­ عملی

جمله های نمونه

1. it is theoretically possible
از نظر تئوری (دیدمان) امکان پذیر است.

2. Theoretically he had control over more than $400 million in US accounts. But, in fact, it was the US Treasury and State Department who controlled those accounts.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری، او بیش از 400 میلیون دلار در حساب های ایالات متحده کنترل داشت اما در واقع این خزانه داری و وزارت امور خارجه آمریکا بودند که این حساب ها را کنترل می کردند
[ترجمه ترگمان]از لحاظ نظری، بیش از ۴۰۰ میلیون دلار در حساب های ایالات متحده در اختیار داشت اما در حقیقت، وزارت خزانه داری آمریکا و وزارت امور خارجه آمریکا بودند که این حساب ها را کنترل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Theoretically, a line can extend into infinity.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری، یک خط می تواند تا بی نهایت گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری، یک خط می تواند تا بی نهایت امتداد یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Theoretically, Damian's the boss, but I coordinate the team on a day-to-day basis.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری، دامیان رئیس است، اما من تیم را به صورت روزانه هماهنگ می کنم
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری، (دیمین)، (دیمین)، اما من تیم را به طور روز به روز هماهنگ می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The debits and credits should theoretically balance out within a month.
[ترجمه گوگل]بدهی ها و اعتبارات از نظر تئوری باید ظرف یک ماه باقی بماند
[ترجمه ترگمان]بدهکار و بستانکار از لحاظ نظری باید در عرض یک ماه تعادل خود را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Theoretically we could still win, but it's very unlikely.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری هنوز هم می‌توانستیم برنده شویم، اما بعید است
[ترجمه ترگمان]از نظر تئوری، ما هنوز می توانیم پیروز شویم، اما خیلی بعید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Theoretically, the price is supposed to be marked on the shelf.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری، قرار است قیمت در قفسه مشخص شود
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری قیمت باید روی قفسه مشخص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Theoretically, it's a good idea to live without a car, but practically speaking, it would be difficult to manage without one.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری، زندگی بدون ماشین ایده خوبی است، اما از نظر عملی، مدیریت بدون ماشین دشوار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری، این ایده خوبی است که بدون یک اتومبیل زندگی کنید، اما عملا صحبت کردن بدون آن مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is theoretically possible for computers to be programmed to think like humans.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری این امکان وجود دارد که کامپیوترها طوری برنامه ریزی شوند که مانند انسان فکر کنند
[ترجمه ترگمان]از لحاظ نظری این امکان وجود دارد که کامپیوترها برنامه ریزی شوند تا مانند انسان ها فکر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's theoretically possible, but highly unlikely ever to happen.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری امکان پذیر است، اما احتمال وقوع آن بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]از لحاظ نظری امکان پذیر است، اما بعید است که این اتفاق بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is theoretically possible for him to overrule their decision, but highly unlikely.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری ممکن است که او تصمیم آنها را رد کند، اما بسیار بعید است
[ترجمه ترگمان]از لحاظ نظری برای او امکانپذیر است که تصمیم خود را تغییر دهد، اما بسیار بعید به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Western cars, holidays, consumer goods and lifestyles are theoretically within their reach, although in practice quite beyond it.
[ترجمه گوگل]خودروهای غربی، تعطیلات، کالاهای مصرفی و سبک زندگی از نظر تئوری در دسترس آنها هستند، اگرچه در عمل بسیار فراتر از آن هستند
[ترجمه ترگمان]خودروهای غربی، تعطیلات، کالاهای مصرفی و سبک زندگی از لحاظ نظری در دسترس خود قرار دارند، اگر چه در عمل کاملا فراتر از آن عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Stigler admitted that, theoretically speaking, monopolies were usually bad for society.
[ترجمه گوگل]استیگلر اعتراف کرد که از نظر تئوریک، انحصارها معمولاً برای جامعه بد هستند
[ترجمه ترگمان]Stigler اعتراف کرد که به لحاظ نظری، انحصار برای جامعه بد بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is theoretically possible that this activity could trigger an eruption, but highly unlikely, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که از نظر تئوری ممکن است که این فعالیت بتواند باعث فوران شود، اما بسیار بعید است
[ترجمه ترگمان]او گفت: از لحاظ نظری این امکان وجود دارد که این فعالیت می تواند منجر به فوران شود، اما بسیار بعید به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hypothetically, abstractly, speculatively
you use theoretically to say that although something is supposed to happen or to be the case, it may not in fact happen or be the case.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : theorize
✅️ اسم ( noun ) : theory / theorist / theorizing
✅️ صفت ( adjective ) : theoretical
✅️ قید ( adverb ) : theoretically
روی کاغذ - - - مثال: روی کاغذ این روش بهتره
از نظر علمی/ نظری
به لحاظ علمی / نظری
ار منظر تئوری
به لحاظ/به طور نظری
به لحاظ/به طور تئوری
نظری، به صورت نظری
قاعدتا
از دید تئوری
به لحاظ تئوری

بپرس