tinned


(انگلیس) قوطی کرده، توی قوطی، کنسرو شده، قلع پوش، دارای روکش قلع

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: coated, plated, or covered with tin.

جمله های نمونه

1. tinned soup
سوپ تو قوطی (کنسروی)

2. Tinned fruit usually has a lot of syrup with it.
[ترجمه گوگل]میوه های کنسرو شده معمولاً شربت زیادی به همراه دارند
[ترجمه ترگمان]میوه Tinned معمولا حاوی مقدار زیادی شربت با آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The strawberries should be stemmed before they are tinned.
[ترجمه گوگل]توت فرنگی ها را باید قبل از کنسرو کردن دم کرده باشند
[ترجمه ترگمان]The باید قبل از این که they شوند، ریشه بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We have a large stock of tinned fruit.
[ترجمه گوگل]ما انبار زیادی از میوه های کنسرو شده داریم
[ترجمه ترگمان]ما یه عالمه میوه کنسرو داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This brand of tinned food does not contain artificial coloring.
[ترجمه گوگل]این برند غذای کنسرو شده حاوی رنگ مصنوعی نیست
[ترجمه ترگمان]این نوع از غذاهای کنسروی، حاوی رنگ مصنوعی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tinned milk could store well.
[ترجمه گوگل]شیر کنسرو شده می تواند به خوبی ذخیره شود
[ترجمه ترگمان]قوطی کنسرو شده می توانست خوب ذخیره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Recently there's been a movement away from tinned food towards fresh food.
[ترجمه گوگل]اخیراً حرکتی از غذاهای کنسرو شده به سمت غذاهای تازه وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]اخیرا یک حرکت از غذاهای کنسروی به غذای تازه صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He stocked his shop with tinned goods.
[ترجمه گوگل]او مغازه اش را با اجناس کنسرو شده پر کرد
[ترجمه ترگمان]او مغازه خود را با قوطی کنسرو پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This brand of tinned beans contains no artificial colouring.
[ترجمه گوگل]این برند لوبیای کنسرو شده فاقد رنگ مصنوعی است
[ترجمه ترگمان]این نوع لوبیا، رنگ مصنوعی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. People bought in stocks of tinned goods in anticipation of a famine year.
[ترجمه گوگل]مردم در انتظار یک سال قحطی در انبار کالاهای کنسرو خرید کردند
[ترجمه ترگمان]مردم کالاهای tinned را با پیش بینی خشکسالی سال قحطی خریداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I don't like tinned tomatoes/spaghetti/milk.
[ترجمه گوگل]من گوجه فرنگی/اسپاگتی/شیر کنسرو شده را دوست ندارم
[ترجمه ترگمان]من tomatoes tinned \/ اسپاگتی \/ شیر را دوست ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We bought in large stocks of tinned goods for the tour.
[ترجمه گوگل]ما در انبارهای بزرگ کالاهای کنسرو شده برای تور خریدیم
[ترجمه ترگمان]ما سهام بزرگی از کالاهای tinned را برای این سفر خریدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We found a huge hoard of tinned food in the basement.
[ترجمه گوگل]انبار بزرگی از غذای کنسرو شده را در زیرزمین پیدا کردیم
[ترجمه ترگمان]ما یه عالمه غذای کنسرو داریم تو زیر زمین پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He lived on a diet of water and tinned fish.
[ترجمه گوگل]او با رژیم غذایی حاوی آب و ماهی کنسرو شده زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]او در رژیم غذایی ماهی و ماهی tinned زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Preservative is usually added to tinned meat.
[ترجمه گوگل]مواد نگهدارنده معمولاً به گوشت کنسرو شده اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]preservative معمولا به گوشت tinned اضافه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tinned food has been preserved by being sealed in a tin.

پیشنهاد کاربران

کمپود یا کنسرو
مثال:
Tinned fruit juice
کمپوت آب میوه
Tinned vegetables
کنسرو سبزیجات

بپرس