top up

جمله های نمونه

1. Shall I top up your drink?
[ترجمه فاطمه] آیا می توانم ( لیوان ) نوشیدنی شما را پرکنم؟
|
[ترجمه معین] ایا میتوانم نوشیدنی شما رو پر کنم؟
|
[ترجمه گوگل]نوشیدنی شما را پر کنم؟
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی میل دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'll just top up the coffee pot.
[ترجمه فاطمه] من فقط قوری قهوه را پر می کنم
|
[ترجمه گوگل]من فقط ظرف قهوه را پر می کنم
[ترجمه ترگمان]من فقط قهوه جوش را بالا خواهم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I want to top up my tan on the sunbed at the gym.
[ترجمه گوگل]من می‌خواهم برنزه‌ام را روی تخت آفتابی در باشگاه اضافه کنم
[ترجمه ترگمان]می خوام tan رو توی باشگاه ورزش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is the easiest way to top up your mobile phone card.
[ترجمه گوگل]این ساده ترین راه برای شارژ کردن کارت تلفن همراه است
[ترجمه ترگمان]این آسان ترین راه برای بالا بردن کارت تلفن همراه شماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Top up the radiator before making a long journey.
[ترجمه جواد] قبل از شروع یک سفر طولانی سر رادیاتور را پر کنید
|
[ترجمه گوگل]قبل از سفر طولانی رادیاتور را شارژ کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که یه سفر طولانی داشته باشیم رادیاتور بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She relies on tips to top up her wages.
[ترجمه جواد] او برای بالا بردن دستمزدش به انعام تکیه میکند
|
[ترجمه گوگل]او برای افزایش دستمزد خود به نکاتی تکیه می کند
[ترجمه ترگمان]او به نکاتی تکیه دارد که دست مزد خود را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Students are able to take out loans to top up their grants.
[ترجمه گوگل]دانشجویان می توانند برای تکمیل کمک هزینه خود وام بگیرند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان قادر به گرفتن وام برای بالا بردن کمک های مالی خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The money will be used to top up its land bank crucial to future house building plans from 000 plots to 20,000.
[ترجمه گوگل]این پول برای تکمیل بانک زمین آن که برای طرح های ساخت خانه های آینده حیاتی است از 000 قطعه به 20000 قطعه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این پول برای بالا بردن سطح زمین برای ساخت برنامه های ساختمان در آینده از ۲۰۰۰ تا ۲۰،۰۰۰ مورد استفاده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So top up when you can, rather than stripping off old varnish and starting again.
[ترجمه گوگل]بنابراین تا زمانی که می توانید، به جای پاک کردن لاک قدیمی و شروع دوباره، آن را شارژ کنید
[ترجمه ترگمان]پس وقتی می توانی بالا بروی بهتر از آن است که varnish کهنه را باز کنی و از نو شروع کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Top up a pension: Make a lump-sum contribution to a pension to benefit from extra tax relief.
[ترجمه گوگل]اضافه کردن حقوق بازنشستگی: برای بهره مندی از معافیت مالیاتی اضافی، مبلغی را به حقوق بازنشستگی اختصاص دهید
[ترجمه ترگمان]بالا گرفتن یک مقرری: مشارکت مبلغ کلانی را به یک مستمری تبدیل کنید تا از کمک های مالی اضافی بهره مند شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Older policyholders can top up their pension by opening another plan.
[ترجمه گوگل]بیمه شدگان مسن می توانند با بازکردن طرح دیگری، مستمری خود را افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]policyholders قدیمی تر می توانند با باز کردن یک برنامه دیگر حقوق بازنشستگی خود را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Councillors have now agreed to top up capital spending on its 700 schools to £15m from council funds.
[ترجمه گوگل]شوراها اکنون موافقت کرده اند که هزینه های سرمایه ای 700 مدرسه خود را به 15 میلیون پوند از بودجه شورا افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]Councillors اکنون بر سر افزایش هزینه سرمایه در ۷۰۰ مدرسه خود به ۱۵ میلیون پوند از صندوق های شورای دولتی توافق کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm going to top up the petrol tank.
[ترجمه گوگل]باک بنزین را شارژ می کنم
[ترجمه ترگمان]به بالای مخزن بنزین می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bulid the vodka and kahlua over ice and top up with cola.
[ترجمه گوگل]ودکا و کاهلو را روی یخ ریخته و کولا را پر کنید
[ترجمه ترگمان]ودکا و ودکا را از روی یخ برداشتم و با کولا بالا رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a top-up is another serving of a drink in the same glass that you have just used.
a top-up loan or sum of money is an amount added to a sum of money in order to bring it up to a required level.

پیشنهاد کاربران

شارژ کردن تلفن برای تماس
نوشیدنی بیشتر
افزایش موجودی
شارژ کردن ( اضافه کردن اعتبار برای رسیدن به مقدار مورد نیاز )
پر کردن
pay more money so that you can make more calls
با پرداخت پول بیشتر تماس های بیشتری میتوان داشت ( نوعی شارژ پولی برای تماس بیشتر )
1 - پر کردن حساب یا کارت اعتباری، شارژ مجدد اعتبار، پر کردن حساب بانکی ( به منظور گرفتن وام و. . . ) ، اضافه کردن مقداری پول یا تسهیلات بیشتر به مقدار پول یا تسهیلات موجود تا به سطح دلخواه افزایش یابد.
مثال:
Don't forget to top up your account regularly, as payments are taken from it automatically
فراموش نکن حسابت رو بطور منظم شارژ کنی چون پرداخت ها از آن، بطور خودکار برداشت میشوند.
اسم ) پول اضافه بر سازمان، یک مقدار اضافه از هر چیزی ( بخصوص پول مبلغی اضافه تر از آنچه که هست )
In addition to his student loan, his parents give him a top - up of �300 a month
علاوه بر وام دانشجویی او، والدینش هر ماه یک مبلغ اضافی تر 300 پوندی بهش می دهند.
A top up loan
یک وام اضافه بر سازمان!
2 - بالا بردن یا افزایش سطح چیزی ( بخصوص درآمد یا حقوق ) !
She tops up her salary with odd jobs on the side
او در کنار شغل اصلیش، با انجام کارهای متفرقه حقوقش را افزایش می دهد.
3 - دوباره پر کردن گیلاس نوشیدنی، پر کردن ظرف ( حاوی مایع یا پودر ) تا لبه ظرف یا سطح دلخواه، فنجان قهوه یا نوشیدنی کسی را مجددا پر کردن یا تازه کردن، پر کردن ظرفی که هنوز جا برای پر کردن دارد یا ظرفی که مقداری از مایع داخل آن استفاده شده است ( مثلا یک فنجان چای که مقداری از خورده شده باشد )
Can I top up your coffee?
میتونم فنجان قهوه شما را مجددا پر کنم؟
I'll just top up the teapot
من الساعه قوری چای را دوباره پر میکنم.
Top up the tank
مخزن رو دوباره پر کن.
Are you ready for a top up?
با یک نوشیدنی دیگه چطوری?
I topped the fish tank up with fresh water
من مخزن آب ماهی ها رو مجددا با آب تازه پر کردم.

the act of adding liquid in order to fill to the top a container that is already partly full
the act of putting more drink into someone's glass or cup
اهمیت دادن
دوباره مملوکردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس