turntable

/ˈtɜːrnˌtebl̩//ˈtɜːnteɪbl̩/

معنی: پشتک، صفحه گردونه، سکوب چرخنده
معانی دیگر: (گرامافون) گردونه (صفحه ی فلزی که صفحه ی گرامافون روی آن قرار می گیرد)، میز تراش، میز خراطی، معلق، درراه اهن صفحه گردنده، لوکوموتیوگردان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the round, flat, rotating plate that holds the record on a record player or phonograph.

(2) تعریف: a round rotating platform with sections of railroad track on it, used for turning locomotives and other railroad cars.

(3) تعریف: any of various other rotating plates or platforms.

جمله های نمونه

1. Many households have dispensed with their old-fashioned vinyl turntable.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خانواده ها از صفحه گردان وینیل قدیمی خود صرف نظر کرده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خانواده ها از صفحه turntable vinyl old صرف نظر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The mechanism that revolves the turntable is broken.
[ترجمه گوگل]مکانیزمی که صفحه گردان را می چرخاند خراب است
[ترجمه ترگمان]مکانیسمی که روی صفحه گردان می چرخد شکسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And the introduction of a turntable means that food is cooked evenly.
[ترجمه گوگل]و معرفی صفحه گردان به این معنی است که غذا به طور یکنواخت پخته می شود
[ترجمه ترگمان]و معرفی یک گردان به این معنی است که غذا به طور مساوی پخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Turntable is recessed into oven floor, so it's less likely to be knocked as dishes are put into the oven.
[ترجمه گوگل]میز گردان در کف فر فرو رفته است، بنابراین با قرار دادن ظروف در فر، احتمال کوبیدن آن کمتر است
[ترجمه ترگمان]turntable در کف کوره قرار داده می شود، بنابراین احتمال آن که غذاها در داخل فر قرار داده شوند کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Simulator A land-based board mounted on a turntable device which is used to teach the basics before going on to the water.
[ترجمه گوگل]شبیه ساز یک تخته زمینی نصب شده بر روی یک دستگاه گردان که برای آموزش اصول اولیه قبل از رفتن به آب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Simulator یک تخته بر روی زمین نصب شده بر روی یک صفحه گردان که برای آموزش اصول اولیه قبل از رفتن به آب استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To stop the turntable behaving like a seismograph, it is suspended on isolating springs.
[ترجمه گوگل]برای اینکه صفحه گردان مانند لرزه نگار عمل نکند، آن را روی فنرهای جداکننده آویزان می کنند
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از رفتار صفحه گردان مثل a، در چشمه های isolating به حالت تعلیق در می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She placed the record on the turntable and the muted trumpet of Jonah Jones softly assailed the room.
[ترجمه گوگل]او رکورد را روی صفحه گردان گذاشت و ترومپت خاموش جونا جونز به آرامی اتاق را مورد حمله قرار داد
[ترجمه ترگمان]گرامافون را روی صفحه گرامافون گذاشت و صدای شیپور آرام یونس را آهسته به داخل اتاق پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both the projector and the turntable were powered by the same motor to ensure they ran at the same speed.
[ترجمه گوگل]پروژکتور و میز گردان هر دو از یک موتور تغذیه می کردند تا اطمینان حاصل شود که با سرعت یکسانی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]هم پروژکتور و هم turntable با همان موتور کار می کردند تا مطمئن شوند که با سرعت یک سان می دویدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A sure-fire hit on your turntable.
[ترجمه گوگل]ضربه ای مطمئن به صفحه گردان شما
[ترجمه ترگمان]یه ضربه محکم روی صفحه گردان - ت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Here he had control of the turntable, which was on a table next to him.
[ترجمه گوگل]در اینجا او کنترل میز گردان را داشت که روی میزی کنارش قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در اینجا او صفحه گرامافون را که روی می زی کنار او قرار داشت کنترل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some ovens have a turntable and wave stirrers.
[ترجمه گوگل]برخی از اجاق ها دارای میز گردان و همزن موجی هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از کوره ها یک صفحه گردان و stirrers موج دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Turntable fastness, replacing simply and convenient.
[ترجمه گوگل]استحکام صفحه گردان، جایگزینی ساده و راحت
[ترجمه ترگمان]استحکامات turntable و جایگزینی ساده و راحت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dual operation function of platform and turntable . Turntable Console can transcend platforms, which ensure operation safe and reliable.
[ترجمه گوگل]عملکرد دوگانه پلت فرم و صفحه گردان کنسول Turntable می‌تواند از پلتفرم‌ها فراتر رود که عملکرد ایمن و قابل اعتماد را تضمین می‌کند
[ترجمه ترگمان]عملکرد دوگانه عملکرد سکو و صفحه گردونه کنسول turntable می تواند از سیستم عامل فراتر برود، که عملیات ایمن و قابل اعتماد را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even if I had a turntable it's completely unplayable, because the cover it came in is made of sandpaper, which scratched the record inside to bits.
[ترجمه گوگل]حتی اگر من یک صفحه گردان داشته باشم کاملاً غیرقابل پخش است، زیرا روکشی که در آن آمده از کاغذ سنباده ساخته شده است که رکورد داخل آن را خراش داده است
[ترجمه ترگمان]حتی اگر صفحه گردان را هم داشته باشم، چون پوششی که از کاغذ سمباده کشیده شده است از سنباده ساخته شده که رکورد آن را خراش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Is this what women became if afforded the luxury of turned tables?
[ترجمه گوگل]آیا این همان چیزی است که زنان در صورت داشتن میزهای برگردانده شده به آنها تبدیل می شوند؟
[ترجمه ترگمان]آیا این همان چیزی بود که زن ها به صورت شیک بودن میزها می شدند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Wait and see, he will turn table some day.
[ترجمه گوگل]صبر کنید و ببینید، او یک روز میز را می چرخاند
[ترجمه ترگمان]صبر کن و ببین، او روزی سر میز حاضر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Then we turn table from there, in our work . . .
[ترجمه گوگل]سپس میز را از آنجا در کارمان می چرخانیم
[ترجمه ترگمان]بعدش میز رو از اونجا دور می کنیم … توی کار خودمون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Turn table is an important ground simulation equipment used in aeronautic and astronautic industry.
[ترجمه گوگل]میز چرخشی یکی از تجهیزات مهم شبیه‌سازی زمین است که در صنعت هوانوردی و فضانوردی مورد استفاده قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]جدول چرخش یک تجهیزات شبیه سازی زمین مهم است که در صنعت aeronautic و astronautic مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. This method was compared with the dynamic test turn table method based on the principles of the gyroscope detection method.
[ترجمه گوگل]این روش با روش میز چرخشی تست دینامیکی بر اساس اصول روش تشخیص ژیروسکوپ مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]این روش با روش ورق برگشت دینامیک براساس اصول روش تشخیص ژیروسکوپ مقایسه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Turn table soft start and stops.
[ترجمه گوگل]شروع و توقف نرم میز را بچرخانید
[ترجمه ترگمان] میز رو روشن کن و تمومش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Provided is a turn table for conveying folders capable of rapidly performing corresponding against variation of various folder dimensions.
[ترجمه گوگل]یک جدول چرخشی برای انتقال پوشه ها ارائه شده است که قادر به انجام سریع متناظر در برابر تغییرات ابعاد مختلف پوشه است
[ترجمه ترگمان]در صورتی که جدولی برای انتقال پوشه ها به سرعت در برابر تغییر ابعاد مختلف پوشه وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The principle design ofthe turn table and the special drive system and positioner are presented.
[ترجمه گوگل]طراحی اصلی میز چرخش و سیستم درایو ویژه و موقعیت دهنده ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]طراحی اصل این جدول و سیستم محرک خاص و positioner ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. It consists of a two axis turn table and an air pressure printhead.
[ترجمه گوگل]از یک میز چرخشی دو محوره و یک هد چاپ فشار هوا تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]آن شامل یک جدول چرخش دو محور و یک فشار هوای آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. His whole mind was concentrated on one thing only -- how to turn table on the enemy.
[ترجمه گوگل]تمام ذهن او فقط روی یک چیز متمرکز بود - اینکه چگونه میز را بر روی دشمن بچرخاند
[ترجمه ترگمان]تمام ذهن او روی یک چیز متمرکز شده بود که چگونه میز را روی دشمن متمرکز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Cutting tools of the rig are driven by a turn table.
[ترجمه گوگل]ابزارهای برش دکل توسط یک میز چرخشی هدایت می شوند
[ترجمه ترگمان]ابزار برش و برش به وسیله یک جدول چرخشی به حرکت در می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. I was shocked that my retirement income was only a Fraction of my regular income working as a Turn Table Operator in a Factory .
[ترجمه گوگل]من شوکه شدم که درآمد بازنشستگی من فقط کسری از درآمد معمولی من بود که به عنوان اپراتور میز چرخشی در یک کارخانه کار می کردم
[ترجمه ترگمان]من شوکه شده بودم که درآمد بازنشستگی من فقط یک کسر درآمد معمولی من بود که بعنوان یک اپراتور جدول Turn در یک کارخانه کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. According to the compose movement of position axis and direction axis, the turn table can achieve the two-dimension movement control.
[ترجمه گوگل]با توجه به حرکت ترکیبی محور موقعیت و محور جهت، میز چرخش می تواند به کنترل حرکت دو بعدی دست یابد
[ترجمه ترگمان]با توجه به حرکت ترکیب بندی محور موقعیت و محور جهت، جدول چرخش می تواند به کنترل حرکت دو بعدی دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Scientists invented marvelous means of music transmission, beginning from the earliest mechanical record turn table to today's many kinds of electronic media.
[ترجمه گوگل]دانشمندان ابزارهای شگفت انگیزی را برای انتقال موسیقی اختراع کردند، از اولین جدول مکانیکی رکورد گرفته تا بسیاری از انواع رسانه های الکترونیکی امروزی
[ترجمه ترگمان]دانشمندان روش های شگفت انگیز انتقال موسیقی را ابداع کردند که از اولین رکورد مکانیکی برای بسیاری از انواع رسانه های الکترونیکی آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پشتک (اسم)
somersault, somerset, summersault, turntable

صفحه گردونه (اسم)
turntable

سکوب چرخنده (اسم)
turntable

تخصصی

[سینما] گرام
[عمران و معماری] صفحه چرخان - صفحه گردان - حلقه چرخان
[برق و الکترونیک] گرامافون صفحه گردان موتوری که صفحه های شلاک یا وینیلی را در هنگام پخش نگه می دارد . گرامافون محصول الکترونیکی تجاری است که بخش از سیستم استریو است . از انواع دیگر آن در استودیوها برای ساخت صفحه ها در فرایند ضبط استفاده می شود.
[زمین شناسی] صفحه چرخان، صفحه گردان حلقه چرخان

انگلیسی به انگلیسی

• platform for turning vehicles around (railroads); rotating plate upon which a phonograph record sits; rotating platter (lazy susan), rotating platform
a turntable is the flat, round part of a record player on which the record is put.

پیشنهاد کاربران

صفحه گردان
turntable ( حمل‏ونقل ریلی )
واژه مصوب: سینی دوّار
تعریف: صفحه‏ای برای تغییر جهت لوکوموتیو یا انتقال آن به خطوط مختلف
برگرداندن ورق - تغییر شرایط - از فرش به عرش رسیدن

میتونه معنی انتقام گرفتم یا عوض کردن بازی رو داشته باشه ، مثلا بگیم اونی که خیلی ضعیف بوده حالا بازی عوض شده و قدرتمند شده
ترن تیبل، صفحه دایره ای شکل ( مخصوص دستگاه های اجرای موسیقی )

بپرس