tainted

جمله های نمونه

1. Baker argues that his trial was tainted by negative publicity.
[ترجمه گوگل]بیکر استدلال می کند که محاکمه او با تبلیغات منفی آلوده شده است
[ترجمه ترگمان]بیکر استدلال می کند که محاکمه وی با تبلیغات منفی لکه دار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His political reputation is tainted by the matter.
[ترجمه گوگل]وجهه سیاسی او با این موضوع خدشه دار شده است
[ترجمه ترگمان]شهرت سیاسی او براثر این موضوع لکه دار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His reputation was permanently tainted by the financial scandal.
[ترجمه Meti] رسوایی مالی شهرت او را برای همیشه تحت الشعاع قرار داد.
|
[ترجمه گوگل]شهرت او برای همیشه توسط رسوایی مالی لکه دار شد
[ترجمه ترگمان]شهرت او برای همیشه از رسوایی مالی لکه دار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Opposition leaders said that the elections had been tainted by corruption.
[ترجمه گوگل]رهبران اپوزیسیون گفتند که انتخابات آلوده به فساد بوده است
[ترجمه ترگمان]رهبران اپوزیسیون گفتند که این انتخابات با فساد آلوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His mind was tainted with evil thoughts.
[ترجمه گوگل]ذهنش آلوده به افکار شیطانی بود
[ترجمه ترگمان]ذهنش با افکار شیطانی آلوده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not a whiff of scandal has ever tainted his private life.
[ترجمه گوگل]هیچ بوی رسوایی هرگز زندگی خصوصی او را آلوده نکرده است
[ترجمه ترگمان]هیچ اثری از رسوایی تا به حال زندگی خصوصیش رو لکه دار نکرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His reputation was tainted by the scandal.
[ترجمه گوگل]شهرت او با این رسوایی لکه دار شد
[ترجمه ترگمان]شهرتش به خاطر رسوایی آلوده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Reading bad books tainted his mind.
[ترجمه گوگل]خواندن کتاب های بد ذهن او را آلوده می کرد
[ترجمه ترگمان]خواندن کتاب های بد ذهن او را لکه دار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The administration was tainted with scandal.
[ترجمه گوگل]دولت آلوده به رسوایی بود
[ترجمه ترگمان]دولت به رسوایی آلوده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He came out only slightly tainted by telling millions of viewers he and his wife had had marital problems.
[ترجمه گوگل]او با گفتن به میلیون ها بیننده که او و همسرش مشکلات زناشویی داشته اند، تنها اندکی آلوده ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]او تنها با گفتن میلیون ها بیننده که او و همسرش مشکلات زناشویی داشتند، تنها اندکی آلوده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The lake water is tainted with chemicals from the factory.
[ترجمه گوگل]آب دریاچه به مواد شیمیایی کارخانه آلوده شده است
[ترجمه ترگمان]آب دریاچه با مواد شیمیایی کارخانه آلوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The water had been tainted with a deadly toxin.
[ترجمه گوگل]آب به یک سم کشنده آلوده شده بود
[ترجمه ترگمان]آب آلوده به سم مرگبار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was considered tainted by association with the corrupt regime.
[ترجمه گوگل]او را آلوده به ارتباط با رژیم فاسد می دانستند
[ترجمه ترگمان]او به خاطر ارتباط با رژیم فاسد در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The human disease occurred after people ate tainted beef products.
[ترجمه گوگل]این بیماری انسانی پس از خوردن محصولات گوشت گاو آلوده به مردم رخ داد
[ترجمه ترگمان]بیماری انسان بعد از خوردن گوشت فاسد گوشت رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Tainted meat and poultry cause thousands of illnesses and hundreds of deaths each year.
[ترجمه گوگل]گوشت و مرغ آلوده سالانه باعث هزاران بیماری و صدها مرگ می شود
[ترجمه ترگمان]خوردن گوشت و ماکیان باعث مرگ هزاران تن و صدها کشته در هر سال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something that is tainted is spoiled because it contains an undesirable quality.

پیشنهاد کاربران

آلوده
فاسد، خراب
ابتلا
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : taint
✅️ اسم ( noun ) : taint
✅️ صفت ( adjective ) : tainted
✅️ قید ( adverb ) : _
خدشه دار
ب معنی ضعیف . کثیف و لکه دار ک در جملات مختلف معنی اون تغییر میکنه .
مثل ی تیکه از اهنگ Criminal ک میگه :
He is a bad boy with a tainted heart
ینی :
اون ی پسر بده با قلبی ضعیف .
اینجا ب معنی " ضعیفه "
لکه دار، مخدوش
لکه دار کرد
آلوده، کثیف

بپرس