take aback

جمله های نمونه

1. I was taken aback by the news of his death.
[ترجمه گوگل]از خبر مرگ او متحیر شدم
[ترجمه ترگمان]از شنیدن خبر مرگش یکه خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was a little taken aback at the directness of the question.
[ترجمه گوگل]از صریح بودن سوال کمی متعجب شدم
[ترجمه ترگمان]از صراحت این سوال کمی یکه خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was taken aback by her son's strong opposition to her remarriage.
[ترجمه گوگل]او از مخالفت شدید پسرش با ازدواج مجدد او شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]او از مخالفت شدید پسرش با ازدواج مجدد او یکه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was somewhat taken aback by the news that the police intended to arrest him.
[ترجمه گوگل]او از این خبر که پلیس قصد دستگیری او را دارد تا حدودی متحیر شده بود
[ترجمه ترگمان]او تا حدی یکه خورد که پلیس می خواهد او را دستگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Roland was taken aback by our strength of feeling.
[ترجمه گوگل]رولند از قدرت احساس ما غافلگیر شد
[ترجمه ترگمان]Roland از قدرت ما یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cross was a little taken aback by her abrupt manner.
[ترجمه گوگل]کراس از رفتار ناگهانی او کمی متحیر شده بود
[ترجمه ترگمان]از رفتار ناگهانی او اندکی یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was completely taken aback by his anger.
[ترجمه گوگل]او کاملاً از عصبانیت او غافلگیر شده بود
[ترجمه ترگمان]از خشم او یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The manager was taken aback by his directness.
[ترجمه گوگل]مدیر از صراحت او غافلگیر شد
[ترجمه ترگمان]مدیر از صراحت خود یکه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jenny was taken aback by some of the portraits.
[ترجمه گوگل]جنی از برخی از پرتره ها غافلگیر شد
[ترجمه ترگمان]جنی از بعضی از عکس ها یکه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was taken aback by his rudeness.
[ترجمه گوگل]از بی ادبی او متحیر شدم
[ترجمه ترگمان]از بی ادبی او یکه خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We were all taken aback by the news of the Chairman's resignation.
[ترجمه گوگل]خبر استعفای رئیس جمهور همه ما را متحیر کرد
[ترجمه ترگمان]همه ما از خبر استعفای رئیس جا خورده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I was rather taken aback by her honesty.
[ترجمه گوگل]من از صداقت او غافلگیر شدم
[ترجمه ترگمان]من از صداقت او کمی یکه خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Saying that Joan was taken aback is to put it mildly. She was completely flabbergasted.
[ترجمه گوگل]گفتن اینکه جوآن غافلگیر شده است به بیان ملایم است او کاملا متحیر شده بود
[ترجمه ترگمان]پس از گفتن این جمله، جون سخت یکه خورد حسابی هاج و واج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was taken aback by what I saw.
[ترجمه گوگل]از چیزی که دیدم غافلگیر شدم
[ترجمه ترگمان]از آنچه دیدم یکه خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• surprise, astound; confuse, bewilder

پیشنهاد کاربران

غافلگیر شدن
یکه خوردن
تعجب کردن
جا خوردن
شوکه شدن
Another friend told me she was taken aback when her daughter informed that their religion
. was a cult
بهش بربخوره با یه انتقاد
Was he taken aback by the criticism? Not at all.
✔️to shock or surprise somebody very much
. E. g
Brendan was taken aback by her sudden question
تحت تاثیر قرار گرفتن
be surprised
be shocked
شکه شدن و غافلگیر شدن از شنیدن یا دیدن چیزی
جا خوردن

بپرس