tape measure

/ˈteɪpˈmeʒər//teɪpˈmeʒə/

نوار مدرج (برای متر کردن و اندازه گیری)، متر (tapeline هم می گویند)، measure tape متر مخصوص اندازه گیری، نوار متر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a long strip of cloth or flexible metal having units such as inches, feet, centimeters, or meters marked on it, used for measuring.

جمله های نمونه

1. Use a steel tape measure to measure the dimensions of the room.
[ترجمه Amir] برای اندازه گیری ابعاد اتاق از نوار فلزی استفاده کنید
|
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری ابعاد اتاق از یک متر استیل استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری ابعاد اتاق از یک متر استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Square the frame by pulling a tape measure from corner to corner to check diagonal measurements.
[ترجمه گوگل]با کشیدن یک متر نوار از گوشه ای به گوشه دیگر کادر را مربع کنید تا اندازه های مورب را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]این چارچوب را با کشیدن یک متر مربع از گوشه به گوشه برای چک کردن اندازه گیری مورب تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Santa's first shock came from the tape measure - the Claus tum measured a bloated 47 inches.
[ترجمه گوگل]اولین شوک بابانوئل از متر نوار بود - کلاوس توم 47 اینچ پف کرده بود
[ترجمه ترگمان]اولین شوک سانتا از اندازه گیری نوار به دست آمد - the Claus یک ۴۷ اینچ بلندتر را اندازه گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You all saw that to begin with the tape measure stretched across from one side to the other, exactly.
[ترجمه گوگل]همه شما دیدید که برای شروع، متر نواری دقیقاً از یک طرف به طرف دیگر کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]همه شما دیدید که با نوار چسب از یک طرف به طرف دیگر کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tape measure is perfectly all right.
[ترجمه گوگل]متر نوار کاملا سالم است
[ترجمه ترگمان]اندازه نوار بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tape measure is a much more accurate way of assessing your progress.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری نوار روش بسیار دقیق تری برای ارزیابی پیشرفت شما است
[ترجمه ترگمان]اندازه نوار روش دقیق تر برای ارزیابی پیشرفت شما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When you have guessed all these, get a tape measure and find the real sizes.
[ترجمه گوگل]وقتی همه این ها را حدس زدید، یک متر نوار بگیرید و اندازه های واقعی را پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی همه این چیزها را حدس زده اید یک نوار بگیرید و اندازه واقعی را پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tape Measure: smooth - surfaced, clearly marked with centimeters as well as inches.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری نوار: صاف - سطح، به وضوح با سانتی متر و همچنین اینچ مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]نوار اندازه گیری: سطح صاف، به وضوح با سانتی متر و اینچ اینچ مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wrap a tape measure around your waist at the level of your navel.
[ترجمه گوگل]یک متر نواری را در سطح ناف دور کمر خود بپیچید
[ترجمه ترگمان]یک اندازه دور کمر خود را در سطح ناف خود ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The company is the leading manufacture of tape measure, of largest production scale and market share.
[ترجمه گوگل]این شرکت پیشرو در تولید متر نوار، با بیشترین مقیاس تولید و سهم بازار است
[ترجمه ترگمان]این شرکت سازنده leading متر و بزرگ ترین سهم بازار و سهم بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Place a tape measure around your bare abdomen just above your hipbone.
[ترجمه گوگل]یک متر را دور شکم برهنه خود درست بالای استخوان لگن قرار دهید
[ترجمه ترگمان]یه نوار دور شکم لخت تو درست بالای استخوان لگن نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I brought along a tape measure to the furniture store.
[ترجمه گوگل]یک متر نواری به مبلمان فروشی آوردم
[ترجمه ترگمان]من یه مقدار نوار چسب به انبار وسایل آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wrist circumference was calculated using a cloth tape measure, and 51 of the children also underwent imaging tests to precisely measure wrist bone vs. wrist fat.
[ترجمه گوگل]دور مچ دست با استفاده از نوار پارچه‌ای محاسبه شد و 51 نفر از کودکان نیز تحت آزمایش‌های تصویربرداری قرار گرفتند تا دقیقاً استخوان مچ دست در مقابل چربی مچ اندازه‌گیری شود
[ترجمه ترگمان]محیط Wrist با استفاده از یک خط کش پارچه ای محاسبه شد و ۵۱ کودک نیز تحت آزمایش ها تصویربرداری قرار گرفتند تا استخوان مچ دست را دقیقا اندازه گیری کنند چربی مچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The carpenter should have used his tape measure.
[ترجمه گوگل]نجار باید از مترش استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]نجار باید از نوار خود استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] متر خیاطی

انگلیسی به انگلیسی

• long flexible strip used to measure distances
a tape measure is a strip of plastic or cloth marked with centimetres or inches, which is used for measuring.

پیشنهاد کاربران

ابزار آلات مختلف به انگلیسی:
toolbox = جعبه ابزار
bolt = پیچ 🔩
screw = پیچ
❗️نکته: هم screw و هم bolt به معنای پیچ هستند اما تفاوت آنها در این است که bolt به مهره و واشر برای سفت شدن نیاز دارد اما screw بدون مهره و واشر سفت می شود
...
[مشاهده متن کامل]

nut = مهره
nail = میخ
washer = واشر
screwdriver = پیچ گوشتی 🪛
Philips screwdriver = پیچ گوشتی چهارسو
flathead screwdriver / slotted screwdriver / flat blade screwdriver = پیچ گوشتی دو سو
bradawl = درفش
wrench ( American ) / spanner ( British ) = آچار
adjustable spanner ( British ) / monkey wrench ( American ) = آچار فرانسه
pipe wrench = آچار شلاقی
hammer = چکش 🔨
claw = میخ کشِ چکش
mallet = پتک
saw / handsaw = اره 🪚
chainsaw = اره برقی
circular saw = اره گرد، اره چرخی
hacksaw = اره آهن بُر
coping saw = اره مویی
two man saw = اره دو دست
ax / axe =تبر 🪓
wirecutter = سیم چین
pliers = انبردست
needle - nose pliers / long - nose pliers / snipe - nose pliers = دَم باریک
angle grinder = سنگ فرز
drill = درل
electric drill = دریل برقی
bit = مته
paint roller = غلطک رنگ زنی
utility knife = کاتر، تیغ موکت بری
file = سوهان
flashlight = چراغ قوه 🔦
plastering trowel = ماله گچ کاری، ماله کشته کشی
trowel = بیلچه
shovel = بیل
spade = بیل
❗️تفاوت بین spade و shovel را با یه سرچ ساده در گوگل می توانید مشاهده کنید
plane = رنده نجاری
spirit level = تراز، تراز سنج
vice ( British ) / vise ( American ) = گیره
❗️این گیره با گیره های معمولی که به طور روزمره از آنها استفاده می کنیم فرق دارد. عکس های آن را با سرچ در گوگل مشاهده کنید
tape measure = متر ( نواری )
rake = چنگک
wheelbarrow / barrow = فرغون

noun
a length of tape or thin flexible metal, marked at graded intervals for measuring
◀️ What are you measuring with that tape measure ?
متر نواری
متر نواری
متر _ وسیله اندازه گیری
متر
وسیله اندازه گیری
متر
متر - وسیله اندازه گیری

بپرس