tapestry

/ˈtæpəstri//ˈtæpɪstri/

معنی: پرده نقش دار
معانی دیگر: (معمولا به صورت اسم مفعول) فرشینه پوش کردن، با پروز آذین کردن، (از ریشه ی فارسی: تافته یا تافتن)، فرشینه، پروز، پارچه ی رومبلی، پرده قالیچه نما، ملیله دوزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: tapestries
(1) تعریف: a piece of heavy fabric on which a design or representation has been woven with colored threads, usu. by hand, used as a wall hanging or for other decorative purposes.

(2) تعریف: something that presents a varied and complex image.

- the tapestry of history
[ترجمه Fatemeh] پرده ای از تاریخ
|
[ترجمه .] ملیله کاری
|
[ترجمه .] ملیله کاری از دوران قدیم
|
[ترجمه گوگل] ملیله تاریخ
[ترجمه ترگمان] پرده تاریخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tapestries, tapestrying, tapestried
• : تعریف: to put or use tapestry on.

- The walls were tapestried with historic scenes.
[ترجمه گوگل] دیوارها با مناظر تاریخی پوشیده شده بودند
[ترجمه ترگمان] دیوارها پوشیده از صحنه های تاریخی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. There was a huge tapestry on the furthest wall.
[ترجمه گوگل]روی دورترین دیوار یک ملیله بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]پرده بزرگی روی دیوار سرسرا دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This tapestry is a work of art.
[ترجمه گوگل]این ملیله یک اثر هنری است
[ترجمه ترگمان]این پرده کار هنری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His "An Orkney Tapestry" is still the definitive book on the islands.
[ترجمه گوگل]«ملیله اورکنی» او هنوز هم کتاب قطعی جزایر است
[ترجمه ترگمان]کتاب \"An Orkney\" هنوز آخرین کتاب در این جزایر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tapestry is still valuable in spite of its worn condition.
[ترجمه گوگل]ملیله با وجود فرسودگی هنوز ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]به رغم وضع فرسوده آن، پرده دیوارکوب هم با ارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hedgerows and meadows are thick with a tapestry of wild flowers.
[ترجمه گوگل]پرچین ها و مراتع ضخیم با ملیله ای از گل های وحشی است
[ترجمه ترگمان]Hedgerows و مرغزارهای پوشیده از پرده گل وحشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although this tapestry was commissioned by a commercial company, it is an idea that could easily be tried at home.
[ترجمه گوگل]اگرچه این ملیله به سفارش یک شرکت تجاری ساخته شده است، اما ایده ای است که به راحتی می توان آن را در خانه امتحان کرد
[ترجمه ترگمان]اگرچه این قالیچه توسط یک شرکت تجاری سفارش داده شده بود، اما این ایده ای است که می توان به راحتی در خانه امتحان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our boys would have weaved a rich tapestry in attack-not appeared as losers in one in Bayeux.
[ترجمه گوگل]پسران ما می‌توانستند ملیله‌ای غنی در حمله ببافند، نه اینکه در بایو به عنوان بازنده ظاهر شوند
[ترجمه ترگمان]بچه های ما اگر به عنوان بازنده در سال Bayeux به عنوان بازنده شناخته نمی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He began tearing off the old, almost ragged, tapestry and prising out tacks.
[ترجمه گوگل]او شروع به پاره كردن مليله هاى قديمى و تقريباً كهنه و گرانبها كرد
[ترجمه ترگمان]شروع کرد به کندن کهنه و پاره شدن پرده و جدا شدن از آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She had no idea there was a tapestry plaque made by the parishioners.
[ترجمه گوگل]او نمی دانست که یک پلاک ملیله ساخته شده توسط اهل محله وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هیچ نظری نداشت که یک پلاک مصنوعی از اعضای کلیسا ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Displays include Eyemouth tapestry, history of Berwickshire fanning and fishing, and the wheelhouse of a modern fishing boat.
[ترجمه گوگل]نمایش‌ها شامل ملیله Eyemouth، تاریخچه بادکش و ماهیگیری در Berwickshire، و چرخ‌خانه یک قایق ماهیگیری مدرن است
[ترجمه ترگمان]نمایش ها شامل Eyemouth، تاریخ باد زدن و ماهیگیری و خانه چرخ دار یک قایق ماهیگیری مدرن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Surely Miss Dersingham's tapestry had shown the arms in a lozenge?
[ترجمه گوگل]حتماً ملیله خانم درسینگهام بازوها را در لوزی نشان داده بود؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که پرده نقاشی خانم Dersingham به شکل لوزی the را نشان داده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A design for a tapestry by Rubens set a record when it sold for £74000.
[ترجمه گوگل]طراحی یک ملیله توسط روبنس با فروش 74000 پوندی رکوردی را به نام خود ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]طرحی برای یک فرشینه که توسط روبنس نوشته شده بود، زمانی که قیمت آن به قیمت ۷۴۰۰۰ پوند فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The priceless tapestry was unharmed, nothing was taken off the altar, nothing was moved or misplaced that he could see.
[ترجمه گوگل]ملیله گرانبها آسیبی ندید، چیزی از محراب برداشته نشد، چیزی جابجا نشد یا جابجا شد که او بتواند ببیند
[ترجمه ترگمان]این قالیچه گران بها آسیبی ندیده بود، هیچ چیز از محراب ربوده نشده بود، هیچ چیز تکان نخورده بود و چیزی گم نشده بود که او بتواند آن را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One tapestry, for instance, shows an Elf and a Dwarf in animated discussion.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک ملیله یک جن و یک کوتوله را در بحث متحرک نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]برای مثال یکی از قالیچه های یک الف و دو رف را در بحث animated نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرده نقش دار (اسم)
tapestry

تخصصی

[نساجی] پرده دیوار کوب - پرده قالیچه نما - پارچه رو مبلی یا پرده ای نقش دار ژاکارد باف - نوعی ماشین بافندگی پارچه مبلی - ملیله دوزی

انگلیسی به انگلیسی

• heavy woven cloth that is used as a decorative wall-hanging or as a cover for furniture
a tapestry is a piece of heavy cloth with a picture or pattern sewn on it.
you can refer to something as a tapestry when it is made up of many varied types of people or things; a literary use.

پیشنهاد کاربران

چهارچوب
tapestry: فرشینه، گوبلن
پرده نگاره
تابلو
- فرشینه
( فرهنگ معاصر هزاره )
- پرده ضخیم نقشدار، دیوار پارچه ای نقشدار جداکننده ی فضا
- تجیر
( این واژه را مرحوم رحمت الهی در ترجمه رمان "نازنین و بوبوک" اثر داستایوسکی به کار برده بود، که به نظر به مفهوم tapestry نزدیک است )
فرهنگ دهخدا: تجیر=دیوار کرباسی خانه
کلاف ( مجازی )
used in reference to an intricate or complex sequence of events.
"the loopiness of the Commons adds to life's rich tapestry"
۱ - تابلو فرش ( کوبلن؟؟ )
a decorative rug you hang on the wall with detailed images or designs
۲ - چیزی که از چندین جزء متفاوت و متنوع تشکیل شده. something made up of many varied types of things or people
From across the water came an interwoven
. tapestry of alarms and sirens.
تار و پود
به نظرم مفهوم ترین معادل برای این کلمه البته طبق استراتژی domestication تابلوفرش است. محمدرضا ایوبی صانع
a heavy handwoven reversible textile used for hangings, curtains, and upholstery and characterized by complicated pictorial designs. Mer
تاپستری ( اثری هنری است که در آن طرح ها و یا تصاویر مختلف روی پارچه ای ضخیم بافته می شوند و کاربرد تزئینی یا ثبت واقعه ای تاریخی و یا فرهنگی دارد )
سراپرده
( the tapestry of human history:
سراپرده تاریخ بشری )
سامانه پالایش مشارکتی دستی
تابلوفرش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس