teaser

/ˈtiːzər//ˈtiːzə/

معنی: ستیزه جو، ستیزه گر، ستیز گر، ستیز جو، اذیت کننده، شانه کننده پشم
معانی دیگر: (شخص یا چیز) سر به سر گذار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a short preview of a film, or a brief scene from an upcoming television show.

(2) تعریف: one who teases, esp. sexually; tease.

جمله های نمونه

1. This one's a real teaser.
[ترجمه گوگل]این یک تیزر واقعی است
[ترجمه ترگمان]این یکی واقعا teaser
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cryptic teaser: Whose Red Army marched on Moscow, then retreated in agony after a shoot-out?
[ترجمه گوگل]تیزر رمزآلود: ارتش سرخ چه کسی به مسکو رفت و پس از تیراندازی با درد و رنج عقب نشینی کرد؟
[ترجمه ترگمان]ارتش سرخ که در مسکو حرکت می کرد، پس از تیراندازی به سوی مسکو عقب نشینی کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A teaser is used to disentangle the fibers.
[ترجمه گوگل]برای جدا کردن الیاف از تیزر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]دست انداختن برای جدا کردن فیبرها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This note is a preview ( a teaser, really ) for that talk.
[ترجمه گوگل]این یادداشت یک پیش نمایش (در واقع یک تیزر) برای آن سخنرانی است
[ترجمه ترگمان]این یادداشت یک پیش نمایش (یک دست انداختن، واقعا)برای آن سخنرانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whether to accept the offer was a teaser.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا این پیشنهاد را بپذیرم یک تیزر بود
[ترجمه ترگمان]این که آیا قبول این پیشنهاد مشکل است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It doesn't pay to invite a teaser like that.
[ترجمه گوگل]دعوت از چنین تیزری به صرفه نیست
[ترجمه ترگمان]این پول برای دعوت کردن از دست انداختن خود، پول نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Similar brain - teaser programs are available on home computers, sometimes free of charge.
[ترجمه گوگل]برنامه‌های بازی فکری مشابه در رایانه‌های خانگی در دسترس هستند، گاهی اوقات رایگان
[ترجمه ترگمان]برنامه های مشابه مغز - انداختن نیز در کامپیوترهای خانگی و گاهی اوقات بدون هزینه در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please release that pleasant peasant teaser who brings us plenty of pleasure.
[ترجمه گوگل]لطفا آن تیزر دهقانی دلپذیر را منتشر کنید که برای ما لذت فراوانی به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]لطفا آن مرد روستایی را آزاد کنید که ما را بسیار خرسند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The teaser two exercise in Pilates requires balance on the tail bone and strong abdominal strength.
[ترجمه گوگل]تمرین تیزر دو در پیلاتس به تعادل در استخوان دم و قدرت شکم قوی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]دومین ورزش کردن دو تمرین در پیلاتس نیازمند تعادل بین استخوان دم و قدرت قوی شکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A delicate dance of teaser diplomacy has begun between Iran and the Obama administration.
[ترجمه گوگل]رقص ظریف دیپلماسی تیزر بین ایران و دولت اوباما آغاز شده است
[ترجمه ترگمان]رقص ظریف دیپلماسی تازه، بین ایران و دولت اوباما آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Well, we saw the teaser in terms of that animation that suggests this merge sort algorithm when implemented by a computer is absolutely faster.
[ترجمه گوگل]خوب، ما تیزر را از نظر آن انیمیشن دیدیم که نشان می‌دهد این الگوریتم مرتب‌سازی ادغام هنگام پیاده‌سازی توسط رایانه کاملاً سریع‌تر است
[ترجمه ترگمان]خوب، از نظر آن انیمیشن که پیشنهاد می کند که این الگوریتم مرتب سازی ادغام زمانی که توسط یک کامپیوتر اجرا شود کاملا سریع تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How New Ways With Eyeshadow turn a housewife to a teaser.
[ترجمه گوگل]چگونه روش های جدید با سایه چشم یک خانم خانه دار را به یک تیزر تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]چند روش جدید برای تبدیل شدن به یک زن خانه دار برای انداختن دست انداختن خود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The next example is the catchy syncopated intro riff taken from the single Teaser.
[ترجمه گوگل]مثال بعدی ریف مقدماتی جذاب و جذاب است که از تک تیزر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]مثال بعدی is catchy intro است که از تک teaser گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tim donned the Father Christmas outfit to join in the festive fun . . . and give everyone another teaser.
[ترجمه گوگل]تیم لباس کریسمس پدر را پوشید تا به جشن جشن بپیوندد و به همه یک تیزر دیگر بدهید
[ترجمه ترگمان]تیم لباس پدر کریسمس را بر تن کرد تا در جشن شاد شرکت کند و دست خود را به دست دیگر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستیزه جو (اسم)
contestant, ass, bullhead, barrator, bullet head, hector, pettifogger, rooster, teaser, mule

ستیزه گر (اسم)
barrator, hector, teaser

ستیز گر (اسم)
ass, bullhead, barrator, bullet head, hector, pettifogger, rooster, teaser

ستیز جو (اسم)
barrator, hector, pettifogger, rooster, teaser

اذیت کننده (اسم)
teaser, persecutor

شانه کننده پشم (اسم)
teaser

تخصصی

[علوم دامی] تی زر ؛ حیوانی که برای مشخص کردن حیوانات فحل بکار برده شده و یا حیوانی که برای تحریک جنسی حیوان نر در زمان اسپرم گیری بکار می رود .
[سینما] برنامه آینده - پخش خلاصه شده آنونس ها - اولین کناره
[نساجی] شانه پشم - شانه کننده پشم

انگلیسی به انگلیسی

• one who mocks or taunts; tantalizing and difficult problem or riddle
a teaser is a difficult question, especially one in a quiz or competition; an informal use.
a teaser is also someone who makes fun of people in a slightly cruel way.

پیشنهاد کاربران

دامپزشکی و علوم دامی
حیوان فحل یاب
فردی که دیگران را مورد تمسخر قرار میدهد
teaser ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: آگهی تلویزیونی
تعریف: آگهی کوتاه تبلیغاتی که ویژگی های جذاب کالا یا برنامه‏ای را در تلویزیون به نمایش گذارد
اعلان
آگهی
خبر
خبر تبلیغاتی
بازی فکری، معما
پیام بازرگانی نمایشی ، پیام بازرگانی تلویزیونی
آگهی نمایشی ، آگهی تلویزیونی
[سینما و فیلم]
پیش پرده ، پیش نمایش ، پیش نمایش کوتاه ، آگهی کوتاه فیلم ، تبلیغات کوتاه فیلم

بپرس