technetium


معنی: تکنتیوم
معانی دیگر: (شیمی) تکنسیم (عنصر فلزی و خاکستری رنگ و رادیواکتیو نشان: tc، وزن اتمی: 98/906، شماره ی اتمی: 43، چگالی: 11/5، نقطه ی گداز: 2172 درجه سانتیگراد، نقطه ی جوش: 4877 درجه سانتیگراد)، تکنتیوم عنصر فلزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a synthetic radioactive chemical element that has forty-three protons in each nucleus. (symbol: Tc)

جمله های نمونه

1. They both have practical theory, deep technetium customers to recognize and trust.
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها تئوری عملی دارند، مشتریان تکنسیوم عمیق را می شناسند و به آنها اعتماد می کنند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها دارای تئوری عملی، technetium عمیق برای تشخیص و اعتماد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Can the technetium view of the outside let E people emotional desalt Ma?
[ترجمه گوگل]آیا منظره تکنیتیومی از بیرون می‌تواند به افراد E اجازه دهد که ما را بی‌نظیر کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا نگاه technetium به خارج از خانه اجازه می دهد که ای ای احساساتی برخورد کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Zang filthy technetium agency cypress, technetium fall Ralei, Mi is liar, she is whore.
[ترجمه گوگل]زنگ تکنسیوم کثیف آژانس سرو، تکنسیوم پاییز رالی، می دروغگو، فاحشه است
[ترجمه ترگمان]Zang agency filthy،، fall Ralei دروغگو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. SPECT images were made with Technetium labeled red blood cells.
[ترجمه گوگل]تصاویر SPECT با گلبول های قرمز با برچسب تکنتیوم ساخته شد
[ترجمه ترگمان]تصاویر SPECT با سلول های خونی قرمز برچسب دار ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Road technetium are my own election, there is nobody qualified to judge.
[ترجمه گوگل]تکنسیوم جاده انتخاب خود من است، هیچ کس واجد شرایط قضاوت نیست
[ترجمه ترگمان]انتخابات راه من است، هیچ کس صلاحیت قضاوت در این مورد را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Technetium was discovered in certain cool stars.
[ترجمه گوگل]تکنسیوم در ستارگان سرد خاصی کشف شد
[ترجمه ترگمان]technetium در برخی از ستارگان سرد کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A similar argument applies to the 900 curies of molybdenum and its breakdown into technetium.
[ترجمه گوگل]استدلال مشابهی در مورد 900 کوری مولیبدن و تجزیه آن به تکنسیوم صدق می کند
[ترجمه ترگمان]یک بحث مشابه در مورد ۹۰۰ curies مولیبدونم و تفکیک آن به technetium صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The work has researched in adsorption and desorption of iodine and technetium on brass ore, lead glance, rare-earth hematite, antimony glance, molybdenite and iron pyrites and so on.
[ترجمه گوگل]این کار در مورد جذب و دفع ید و تکنسیم روی سنگ معدن برنج، نگاه سرب، هماتیت خاکی کمیاب، نگاه آنتیموان، مولیبدنیت و پیریت های آهن و غیره تحقیق کرده است
[ترجمه ترگمان]این اثر در جذب و واجذبی ید و اوره در سنگ معدن برنج، نگاه اول، هماتیت، glance، molybdenite، molybdenite و غیره مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکنتیوم (اسم)
technetium

تخصصی

[شیمی] تکنسیم - عنصر فلزى و خاکسترى رنگ و رادیواکتیو

انگلیسی به انگلیسی

• (tc) radioactive element whose chemical behavior is similar to rhenium; used as a diagnostic tool (chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس