teleconference

/teləˈkɑːnfrəns//ˈtelikɒnfərəns/

(گردهمایی چند نفر از راه تلویزیون و غیره) کنفرانس از راه دور، هم نشست دور برد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a conference of people in different locations who communicate by telephone, television, computer, or the like.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: teleconferences, teleconferencing, teleconferenced
• : تعریف: to hold or participate in a teleconference.

جمله های نمونه

1. BP's board will a teleconference on Monday to discuss the - second - quarter dividend.
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره BP روز دوشنبه یک کنفرانس تلفنی برای بحث در مورد سود سه ماهه دوم برگزار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره شرکت بی پی در روز دوشنبه جلسه ای برای بحث و تبادل نظر درباره سود سهام دو چهارم نهایی برگزار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After the teleconference, the club directors launched concrete discussing about the concrete work.
[ترجمه گوگل]پس از کنفرانس تلفنی، مدیران باشگاه بحث و گفتگوی مشخصی را در مورد کار بتن آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]بعد از the، مدیران باشگاه شروع به بحث و تبادل نظر در مورد کار بتون کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Speaking in a teleconference with the judge presiding over the case, Gibson asked for the trial to be delayed another week to give negotiators time to strike a definitive out-of-court settlement.
[ترجمه گوگل]گیبسون که در یک کنفرانس تلفنی با قاضی رئیس پرونده صحبت می کرد، خواست تا دادگاه یک هفته دیگر به تعویق بیفتد تا به مذاکره کنندگان فرصت داده شود تا به یک توافق نهایی خارج از دادگاه دست یابند
[ترجمه ترگمان]گیبسون در گفتگویی با رئیس دادگاه در مورد پرونده، درخواست کرد که محاکمه یک هفته دیگر به تعویق بیافتد و به مذاکره کنندگان فرصت دهد تا به حل قطعی و قطعی رسیدگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How about holding a weekly teleconference on this issue?
[ترجمه گوگل]برگزاری یک کنفرانس تلفنی هفتگی با این موضوع چطور؟
[ترجمه ترگمان]چطور یک برنامه هفتگی را در این زمینه برگزار کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We know she was on a teleconference call at that time.
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که او در آن زمان در یک تماس تلفنی بود
[ترجمه ترگمان]ما می دونیم که اون موقع توی راه دور از راه دور از راه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Why don't we use Netmeeting instead of teleconference ? It's free.
[ترجمه گوگل]چرا از Netmeeting به جای کنفرانس تلفنی استفاده نمی کنیم؟ رایگان است
[ترجمه ترگمان]چرا به جای این دور از راه دور از Netmeeting استفاده نکنیم؟ مجانی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He told reporters on a teleconference that regulators and the U.
[ترجمه گوگل]او در یک کنفرانس تلفنی به خبرنگاران گفت که رگولاتورها و ایالات متحده
[ترجمه ترگمان]او به گزارشگران در مورد قانون تنظیم کنندگان و ایالات متحد گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Karen wants to know how long before the teleconference starts?
[ترجمه گوگل]کارن می خواهد بداند چه مدت قبل از شروع کنفرانس تلفنی؟
[ترجمه ترگمان]کارن میخواد بدونه قبل از این که کنفرانس از راه دور شروع بشه چه قدر طول میکشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During the teleconference, Lapp and Keith Collins, the former USDA chief economist, said corn, wheat and soybean supplies would remain tight for the next few years and market prices would be high.
[ترجمه گوگل]لاپ و کیث کالینز، اقتصاددان ارشد سابق وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا، در طول این کنفرانس تلفنی، گفتند که ذرت، گندم و سویا در چند سال آینده کم خواهد ماند و قیمت‌های بازار بالا خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در طول the، Lapp و کیت کالینز، اقتصاددان اصلی وزارت کشاورزی و دامداری ایالات متحده، گفت که ذخایر گندم، گندم و سویا برای چند سال آینده محکم خواهد ماند و قیمت بازار بالا خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Arrange meeting room and teleconference system.
[ترجمه گوگل]ترتیب اتاق جلسه و سیستم کنفرانس تلفنی
[ترجمه ترگمان]اتاق جلسه و سیستم teleconference را مرتب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The traditional video frequency teleconference might the far-end control, perhaps be able to realize under user's control with the actual environment interacts directly.
[ترجمه گوگل]کنفرانس تلفنی فرکانس ویدئویی سنتی ممکن است کنترل دوردست باشد، شاید بتواند تحت کنترل کاربر با محیط واقعی به طور مستقیم در تعامل باشد
[ترجمه ترگمان]فرکانس ویدئوی سنتی ممکن است کنترل نهایی را داشته باشد، شاید بتواند تحت کنترل کاربر با محیط واقعی که به طور مستقیم در تعامل است، درک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How about a weekly teleconference on this issue?
[ترجمه گوگل]در مورد یک کنفرانس تلفنی هفتگی در مورد این موضوع چطور؟
[ترجمه ترگمان]یک برنامه هفتگی در این مورد چطور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This week some 3000 doctors and nurses participate in what is described as an international video teleconference on the subject.
[ترجمه گوگل]این هفته حدود 3000 پزشک و پرستار در آنچه که به عنوان یک کنفرانس ویدئویی بین المللی در مورد این موضوع توصیف می شود، شرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]این هفته حدود ۳۰۰۰ پزشک و پرستار در آنچه که به عنوان یک ویدئوی بین المللی درباره این موضوع توصیف شده است، شرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After all, that was the purpose of the press teleconference with production and talent.
[ترجمه گوگل]به هر حال، این هدف از کنفرانس تلویزیونی مطبوعاتی با تولید و استعداد بود
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این هدف مطبوعات press با تولید و استعداد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If you're writing e-mails or coding during a requirements review meeting or teleconference walk-through, your attention is misplaced.
[ترجمه گوگل]اگر در طول جلسه بررسی الزامات یا کنفرانس تلفنی در حال نوشتن ایمیل یا کدنویسی هستید، توجه شما نادرست است
[ترجمه ترگمان]اگر در طی یک جلسه بازبینی الزامات، ایمیل ها و coding را می نویسید، توجه شما نابجا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] کنفرانس از راه دور .
[برق و الکترونیک] کنفرانس از راه دور - کنفرانس از راه دور کنفرانسی که شرکت کنندگان آن در یک مکان نیستند ولی می توانند با استفاده از خطوط ارتباطی تلفنی، رادیویی و تلویزیونی، یکدیگر را ببینند و با هم گفتگو کنند .

انگلیسی به انگلیسی

• meeting or conference conducted by people located in distant locations using telecommunications equipment

پیشنهاد کاربران

⚫ تعریف:

دورهمایش، همایی یا میزگردی است که افراد بدون حضور در یک مکان، به کمک تجهیزات ویدئویی، صدا و تصویر یکدیگر را دریافت کنند.
دورهمایش
( Durhamāyesh )
�دور� ( tele ) و �همایش� ( conference )
teleconference ( عمومی )
واژه مصوب: دورسخنی
تعریف: فراهمایی یا میزگردی که افراد بدون حضور در یک مکان، به کمک تجهیزات ویدئویی، صدا و تصویر یکدیگر را دریافت کنند
دورهم آیی

بپرس