telephonist

/tɪˈlefənɪst//tɪˈlefənɪst/

معنی: تلفن چی
معانی دیگر: (انگلیس) تلفنچی

جمله های نمونه

1. Firstly the telephonist denied the existence of anyone of the name of Azadi.
[ترجمه گوگل]اولاً تلفنچی وجود شخصی به نام آزادی را تکذیب کرد
[ترجمه ترگمان]در ابتدا the وجود هر کسی از نام آزادی را انکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hospital telephonist eventually gets hold of the surgical registrar.
[ترجمه گوگل]تلفنچی بیمارستان در نهایت مسئول ثبت جراحی را بدست می آورد
[ترجمه ترگمان]بیمارستان telephonist در نهایت مسئول ثبت نام جراحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Telephonists, receptionists, porters as well as professional staff are the people who create the public image of the local service.
[ترجمه گوگل]تلفن‌ها، مسئولین پذیرش، باربرها و همچنین کارکنان حرفه‌ای افرادی هستند که تصویر عمومی خدمات محلی را ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]Telephonists، receptionists، باربران و کارکنان حرفه ای افرادی هستند که تصویر عمومی خدمات محلی را خلق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Before you make reservation, please tell the hotel telephonist that you are the attendees of ESIAT200 If not, you cannot get the reduced price.
[ترجمه گوگل]قبل از رزرو، لطفاً به تلفنکار هتل بگویید که شرکت کنندگان ESIAT200 هستید، در غیر این صورت، نمی توانید قیمت کاهش یافته را دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که رزرو کنید، لطفا به هتل hotel بگویید که شما شرکت کنندگان of هستید اگر نه، نمی توانید قیمت کاهش یافته را به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Subscriber can live record three sections of computer telephonist reminder tone.
[ترجمه گوگل]مشترک می تواند ضبط زنده سه بخش از زنگ تلفن یادآور کامپیوتر
[ترجمه ترگمان]مشترک می تواند سه بخش از لحن یادآور telephonist کامپیوتر را ثبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Telephonist: Sure. Its to raise money for the homeless.
[ترجمه گوگل]تلفنچی: حتما این برای جمع آوری پول برای بی خانمان ها است
[ترجمه ترگمان]Telephonist: البته پول جمع کردن پول برای بی خانمان ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The telephonist asked the caller to hold on while she connected him.
[ترجمه گوگل]تلفن‌کار از تماس‌گیرنده خواست تا زمانی که او را وصل می‌کند، دستش را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]telephonist از the دعوت کرده بود تا وقتی که او را به هم وصل می کرد، گوشی را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Telephonist: Sure. And theater is located on Liberty Avenue, just opposite the biggest guitar store. Can I have your name?
[ترجمه گوگل]تلفنچی: حتما و تئاتر در خیابان آزادی، درست روبروی بزرگترین فروشگاه گیتار واقع شده است می تونم اسم شما را بدونم؟
[ترجمه ترگمان] حتما و تئاتر در خیابان آزادی واقع در مقابل بزرگ ترین فروشگاه گیتار قرار دارد میتونم اسمتون رو بپرسم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tom: Have you worked as a telephonist before?
[ترجمه گوگل]تام: آیا قبلاً به عنوان تلفنی کار کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]قبلا به عنوان یه telephonist کار کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Telephonist: Oh, its a reserved opera named "The Monkey Creaters Havoc in Heaven".
[ترجمه گوگل]تلفن شناس: اوه، این یک اپرای محفوظ به نام "ویرانی سازندگان میمون در بهشت"
[ترجمه ترگمان]Telephonist: اوه، یک اپرای reserved به نام \"میمون Creaters Havoc در بهشت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Telephonist: Yes, we have subtitles both in Chinese and English on the big-screen just beside the stage.
[ترجمه گوگل]کارشناس تلفن: بله، ما زیرنویس هایی به زبان چینی و انگلیسی روی صفحه نمایش بزرگ در کنار صحنه داریم
[ترجمه ترگمان]Telephonist: بله، ما هم در چینی و هم انگلیسی بر روی صفحه بزرگ درست کنار صحنه subtitles داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Telephonist:Mr Smith is out. Would you like to speak to Mr John?
[ترجمه گوگل]تلفن شناس: آقای اسمیت بیرون است آیا می خواهید با آقای جان صحبت کنید؟
[ترجمه ترگمان]Telephonist: آقای اسمیت بیرون است می خواهید با آقای جان صحبت کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Telephonist: The price varies according to the seats. 300 for the front, 200 for the middle, and 50 for the back.
[ترجمه گوگل]تلفنی: قیمت با توجه به صندلی ها متفاوت است 300 برای جلو، 200 برای وسط و 50 برای عقب
[ترجمه ترگمان]Telephonist: قیمت با توجه به صندلی ها فرق می کند ۳۰۰ برای جلو، ۲۰۰ برای متوسط و ۵۰ برای پشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Telephonist: Oh, it's a reserved opera named "The Monkey Creates Havoc in Heaven".
[ترجمه گوگل]تلفن شناس: اوه، این یک اپرای محفوظ است به نام "میمون در بهشت ​​ویران می کند"
[ترجمه ترگمان]Telephonist: اوه، این یک اپرا محافظه کارانه است که به نام \"میمون در آسمان ایجاد می کند\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلفن چی (اسم)
operator, telephonist

انگلیسی به انگلیسی

• telephone switchboard operator
a telephonist is someone who works in a telephone exchange, or whose job is to answer the telephone for a business or other organization.

پیشنهاد کاربران

بپرس