test pilot

/ˈtestˈpaɪlət//testˈpaɪlət/

(خلبانی که هواپیمای آزمایشی یا نوساز را به پرواز در می آورد) خلبان آزمونگر، خلبان آزمایشگر، خلبان ازمایش کننده هواپیما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pilot who flies new or experimental aircraft to examine their conformity to design standards and ascertain their fitness for use.

جمله های نمونه

1. The test pilot quietly waiting, literally for the paint to dry.
[ترجمه گوگل]خلبان آزمایشی بی سر و صدا منتظر بود، به معنای واقعی کلمه برای خشک شدن رنگ
[ترجمه ترگمان]خلبان آزمایشی به آرامی منتظر می ماند تا رنگ خشک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In March the manufacturer's test pilot flew the aircraft for its annual inspection check flight.
[ترجمه گوگل]در ماه مارس، خلبان آزمایشی سازنده، هواپیما را برای پرواز بازرسی سالانه خود به پرواز درآورد
[ترجمه ترگمان]در ماه مارس، خلبان آزمایشی این شرکت هواپیمایی را برای بررسی پرواز بازرسی سالیانه خود به پرواز در آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is a former test pilot and qualified on the Boeing 70
[ترجمه گوگل]او یک خلبان آزمایشی سابق است و در بوئینگ 70 واجد شرایط است
[ترجمه ترگمان]او یک خلبان آزمایشی است و به بویینگ ۷۰ صلاحیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The owner pilot accompanied the test pilot on this flight, but acted only as an observer.
[ترجمه گوگل]خلبان مالک در این پرواز خلبان آزمایشی را همراهی می کرد اما تنها به عنوان ناظر عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]خلبان در این پرواز آزمایشی آزمایشی را همراهی کرد، اما تنها به عنوان ناظر عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I set off as a television test pilot and have ended up with my best-ever chance of winning the race.
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک خلبان آزمایشی تلویزیونی شروع به کار کردم و در نهایت بهترین شانس خود را برای برنده شدن در مسابقه داشتم
[ترجمه ترگمان]من به عنوان یک خلبان آزمایشی تلویزیون شروع به کار کردم و با بهترین شانس برنده شدن در مسابقه خاتمه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Being a test pilot is an inherently very risky business.
[ترجمه گوگل]خلبان آزمایشی بودن ذاتاً یک تجارت بسیار پرخطر است
[ترجمه ترگمان]بودن یک خلبان آزمایشی یک کار ذاتا خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Right after Rick graduated from test pilot school, I miscarried.
[ترجمه گوگل]درست بعد از اینکه ریک از مدرسه خلبانی آزمایشی فارغ التحصیل شد، سقط کردم
[ترجمه ترگمان]درست بعد از این که ریک از مدرسه آزمایشی آزمایشی فارغ التحصیل شد، من شکست خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In October 192 NACA test pilot Paul King poses with a Vought VE-7 "Bluebird" biplane, typically used as an advanced trainer, before taking flight.
[ترجمه گوگل]در اکتبر 192، خلبان آزمایشی ناکا، پل کینگ، قبل از پرواز با هواپیمای دوبال Vought VE-7 "Bluebird" که معمولاً به عنوان یک مربی پیشرفته استفاده می شود، عکس می گیرد
[ترجمه ترگمان]در اکتبر ۱۹۲ آزمایشی تست NACA پل کینگ با یک Vought VE - ۷ \"Bluebird\" (biplane \")، که معمولا به عنوان مربی پیشرفته پیش از پرواز استفاده می شود، ژست می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neil Armstrong was working as a test pilot when NASA chose him to become an astronaut.
[ترجمه گوگل]نیل آرمسترانگ به عنوان خلبان آزمایشی کار می کرد که ناسا او را برای فضانورد شدن انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]نیل آرمسترانگ به عنوان یک خلبان آزمایشی کار می کرد، زمانی که ناسا او را برای تبدیل شدن به یک فضانورد انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was once described as a fussily accurate test pilot.
[ترجمه گوگل]زمانی از او به عنوان یک خلبان آزمایشی بسیار دقیق توصیف شد
[ترجمه ترگمان]او یکبار به عنوان یک خلبان آزمایشی دقیق توصیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was released from the RAF on the understanding that he joined Vickers-Armstrong as a test pilot on V bombers.
[ترجمه گوگل]او با این درک که به عنوان خلبان آزمایشی در بمب افکن های V به ویکرز-آرمسترانگ پیوست، از RAF آزاد شد
[ترجمه ترگمان]او از RAF که به عنوان خلبان آزمایشی در مورد بمب گذاران ۵ به عنوان خلبان آزمایشی به Vickers - آرمسترانگ پیوست، آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She became an Air Force flier after graduating from the Syracuse ROTC program, and she steadily rose to join the male-dominated ranks of the Air Force Test Pilot School in 198
[ترجمه گوگل]او پس از فارغ التحصیلی از برنامه سیراکیوز ROTC پروازکننده نیروی هوایی شد و به طور پیوسته در سال 198 به رده های مردسالار مدرسه خلبانی آزمایشی نیروی هوایی پیوست
[ترجمه ترگمان]او پس از فارغ التحصیلی از برنامه ROTC Syracuse به یک مسافر نیروی هوایی تبدیل شد و او به طور پیوسته از جا برخاست تا به صفوف male در سال ۱۹۸ بپیوندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Admiral Denton has also served as a flight instructor and naval test pilot.
[ترجمه گوگل]دریاسالار دنتون همچنین به عنوان مربی پرواز و خلبان آزمایش نیروی دریایی خدمت کرده است
[ترجمه ترگمان]آدمیرال دنتون بعنوان مربی پرواز و خلبان تست نیروی دریایی خدمت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In Lubbock today they're thinking back to the Eagle Scout who became a distinguished Naval officer and a fearless test pilot.
[ترجمه گوگل]امروز در Lubbock آنها به پیشاهنگ عقاب فکر می کنند که یک افسر برجسته نیروی دریایی و یک خلبان آزمایشی بی باک شد
[ترجمه ترگمان]در \"Lubbock\" امروز آن ها دوباره به جیپ عقاب که یک افسر نیروی دریایی مشهور و یک خلبان آزمایشی بی باک شد، فکر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He continued flying F-15s in the Tactical Air Command (now Air Combat Command) until 1990 at which time he attended Test Pilot School at Edwards.
[ترجمه گوگل]او تا سال 1990 به پرواز با F-15 در فرماندهی هوایی تاکتیکی (در حال حاضر فرماندهی جنگ هوایی) ادامه داد و در آن زمان به مدرسه خلبانی آزمایشی در ادواردز رفت
[ترجمه ترگمان]او به پرواز F - ۱۵ در فرماندهی تاکتیکی تاکتیکی (که اکنون فرمان مبارزه با نیروی هوایی)است ادامه داد، تا سال ۱۹۹۰ که در آن زمان او در مدرسه آزمایشی آزمایشی ادواردز شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pilot who tests a new airplane
a test pilot is a pilot who flies aircraft of a new design in order to test their performance.

پیشنهاد کاربران

test pilot ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: خلبان آزمایشگر
تعریف: خلبانی که هواگَرد را پس از تولید یا تعمیرات زمان‏بندی‏شده آزمایش کند

بپرس