testate

/ˈtesteɪt//ˈtesteɪt/

معنی: شاهد، مورث، وصیت کرده، دارای وصیت، شهادت دادن، وصیت کردن
معانی دیگر: شخص متوفی که دارای وصیت نامه است، شخص وصیت کرده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: having made, before dying, a legally valid will. (Cf. intestate.)

جمله های نمونه

1. Succession system included in testate succession and succession by testament.
[ترجمه گوگل]سیستم جانشینی شامل جانشینی وصیت و جانشینی با وصیت می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم جانشینی شامل جانشینی و جانشینی وصیت نامه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Declaration of death and testate succession are two kinds of legal system about death.
[ترجمه گوگل]اعلام مرگ و جانشینی وصیت دو نوع نظام حقوقی در مورد مرگ هستند
[ترجمه ترگمان]اعلام مرگ و جانشینی دو نوع سیستم قانونی در مورد مرگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Europe of Middle Ages is after accepting the testate succession system of ancient Rome, to its development to some extent.
[ترجمه گوگل]اروپای قرون وسطی پس از پذیرش نظام جانشینی وصیتی روم باستان، تا حدودی توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]اروپا در قرون وسطی، پس از پذیرش نظام پادشاهی روم باستان، تا حدودی توسعه آن را پذیرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The third deals with testate succession, i. e. the rules relative to the making, interpretation, and enforcement of wills.
[ترجمه گوگل]سوم به جانشینی وصیت می پردازد، i ه قوانین مربوط به تنظیم، تفسیر و اجرای وصیت نامه
[ترجمه ترگمان]سومین معامله با توالی testate، i ای قوانین مربوط به ساخت، تفسیر، و اعمال اراده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Do he die testate ?
[ترجمه گوگل]آیا او وصیت می میرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا او هم می میرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The large climatic gradient and diversity of habitats in China are ideal for the studies of testate amoebae biogeography, ecology, and paleoenvironmental reconstructions .
[ترجمه گوگل]شیب اقلیمی زیاد و تنوع زیستگاه ها در چین برای مطالعات جغرافیای زیستی آمیب بیضه، اکولوژی و بازسازی های دیرینه محیطی ایده آل است
[ترجمه ترگمان]گرادیان آب و هوای بسیار زیاد و گوناگونی زیستگاه در چین برای مطالعات of amoebae، بوم شناسی، و بازسازی paleoenvironmental ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Profound researches carried out in European anti North American countries have demonstrated that testate amoebae are excellent indicators for paleoenvironmental changes.
[ترجمه گوگل]تحقیقات عمیق انجام شده در کشورهای اروپایی ضد آمریکای شمالی نشان داده است که آمیب های بیضه شاخص های عالی برای تغییرات دیرینه محیطی هستند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات عمیقی که در کشورهای مخالف آمریکای شمالی انجام شده نشان داده اند که testate amoebae شاخص های خوبی برای تغییرات paleoenvironmental هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاهد (اسم)
instance, affiant, witness, testator, testimonial, testifier, testate, looker on, theme, voucher, warranter

مورث (اسم)
testator, testate

وصیت کرده (صفت)
testate

دارای وصیت (صفت)
testate

شهادت دادن (فعل)
affirm, evidence, witness, testify, attest, testate, voucher

وصیت کردن (فعل)
will, testate

تخصصی

[حقوق] متوفای با وصیت نامه

انگلیسی به انگلیسی

• one who has made a valid will
of one who has died and left a valid will

پیشنهاد کاربران

با سلام فکر نمیکنم testate فعل باشه. ممکنه بررسی بفرمایین؟ ممنون
هو
موصی، کسیکه دارای وصیت باشد.

بپرس