thank

/ˈθæŋk//θæŋk/

معنی: سپاسگزاری، تشکر، تقدیر، سپاس، اظهار تشکر، تشکر کردن، تقدیر کردن، سپاسگزاری کردن
معانی دیگر: سپاس کردن (رجوع شود به: thanks)، مسئول دانستن، مقصر شناختن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: thanks, thanking, thanked
(1) تعریف: to express gratitude or appreciation to.

(2) تعریف: to credit with blame or responsibility.

- We have him to thank for our misfortune.
[ترجمه گوگل] ما باید از او برای بدبختی خود تشکر کنیم
[ترجمه ترگمان] باید از بدبختی مون تشکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. thank god, all my children are speeding well
خدا را شکر فرزندانم همه کامیاب هستند.

2. thank you for the wrinkle about writing that note
از راهنمایی شما درباره ی نوشتن آن یادداشت متشکرم.

3. thank you for your help
از کمک شما سپاسگزارم.

4. thank you muchly
بسیار سپاسگزارم.

5. thank you, ma'am!
سپاسگزارم خانم !

6. thank one's (lucky) stars
خدا را شکر کردن،از بخت خوب خود شاکر بودن

7. thank you!
(مخفف: i thank you) متشکرم !،سپاسگزارم !،سپاس !

8. we didn't thank him adequately
به اندازه ی کافی از او سپاسگزاری نکردیم.

9. i want to thank all of you, in particular iraj and naheed
می خواهم از همه ی شما سپاسگزاری کنم به ویژه از ایرج و ناهید

10. we have them to thank for our failure
آنان مسئول شکست ما هستند.

11. he is keeping quite well, thank you
حال او خیلی خوب است،متشکرم.

12. . . . and lastly, i would like to thank all those who helped me with this project
. . . و در خاتمه می خواهم از همه ی کسانی که مرا در این کار یاری داده اند سپاسگزاری کنم.

13. i would like to take the occasion to thank my kind hosts
می خواهم از فرصت استفاده کرده و از میزبانان مهربانم سپاسگزاری کنم.

14. on behalf of the bride and the groom, i wish to thank all the guests
به نمایندگی عروس و داماد از همه ی مهمانان تشکر می کنم.

15. Thank you all for your kind gifts.
[ترجمه Aysan] از همه شما برای هدیه های مختلف ، انواع هدیه ها تشکر میکنم
|
[ترجمه Kimia] برای همه ی هدایای خوبتون ممنون
|
[ترجمه گوگل]از همه شما به خاطر هدایای محبت آمیز شما سپاسگزارم
[ترجمه ترگمان]از همه gifts ممنونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. We thank u for your cooperation and. . .
[ترجمه گوگل]از همکاری و همکاری شما سپاسگزاریم
[ترجمه ترگمان]ما از شما برای هم کاری و تشکر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Thank you I can not live in your eyes, you can hold you back.
[ترجمه گوگل]ممنون من نمی توانم در چشمان تو زندگی کنم، تو می توانی جلوی تو را بگیری
[ترجمه ترگمان]مرسی که نمی تونم تو چشمات زندگی کنم، می تونی تو رو نگه داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Thank you for your smile, once panic over my time.
[ترجمه گوگل]از لبخندت ممنونم، یک بار در زمان من وحشت کن
[ترجمه ترگمان] ممنون که لبخند زدی، یه بار از زمان من وحشت زده بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. A joyful date to keep in mind and make a note of, is when a birthday comes around to you. Thank you for your love which makes our home warm and beautiful. It is only with you that I find true contentment. Nothing will ever come between us. Happy birthday to you!
[ترجمه گوگل]تاریخ شادی که باید در ذهن داشته باشید و یادداشت برداری کنید، زمانی است که یک روز تولد به سراغ شما می آید ممنون از محبت شما که خانه ما را گرم و زیبا می کند فقط با توست که من رضایت واقعی را می یابم هیچ وقت هیچ چیز بین ما نخواهد آمد تولدت مبارک!
[ترجمه ترگمان]یک قرار شادی بخش برای ادامه دادن در ذهن و نوشتن یک یادداشت، این است که روزی یک تولد به شما می رسد از عشق شما که خانه ما را گرم و زیبا می سازد متشکرم فقط با تو هستم که رضایت واقعی رو پیدا می کنم هیچ اتفاقی بین ما نمی افته! تولدت مبارک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سپاسگزاری (اسم)
acknowledgment, thank, gratitude, thanksgiving, gratuity

تشکر (اسم)
acknowledgment, thank, gratitude

تقدیر (اسم)
thank, allotment, destiny, destination, dispensation, appreciation, fate, commendation, predestination, ordinance, foredoom, predetermination

سپاس (اسم)
thank

اظهار تشکر (اسم)
thank

تشکر کردن (فعل)
thank

تقدیر کردن (فعل)
appreciate, thank, foreordain

سپاسگزاری کردن (فعل)
thank, give thanks, return thanks

انگلیسی به انگلیسی

• express gratitude
you say thanks or thank you to express your gratitude when someone does something for you or gives you something.
when you thank someone, you express your gratitude to them for something.
when you express your thanks to someone, you express your gratitude to them for something.
you say `thank god', `thank goodness', or `thank heavens' when you are very relieved about something.
if one thing happens thanks to another thing or a person, that thing or person caused it to happen.
you say `thanks all the same' when you are thanking someone for an offer that you are refusing.

پیشنهاد کاربران

سپاس، قدردانی
مثال: She sent him a thank - you card for the gift.
او یک کارت سپاس گزاری به او برای هدیه ارسال کرد.
تشکر کردن
تلفظ Thank مانند "ث" در عربی.
تلفظ Than مانند "ذ" در عربی.
حال کدام عاقل میتواند ادعاءکند که زبان عربی از لاتین و انگلیسی و. . . ریشه دارد.
بدون علم واطلاع؛ نظر نده وبه دیگران؛ آدرس را اشتباه نده!
این واژه از - تشکر - عربی به زبان انگلیش رفته
در نتیجه - به واسطه
شُکر کردن

بپرس