thence

/ˈðens//ðens/

معنی: پس از ان، دیگر، از انجا، از ان زمان، از ان جهت
معانی دیگر: از آن جا، ازآن مکان، (قدیمی)، بنابراین، به آن دلیل، از آن روی، از آن هنگام، از آن وقت

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: from that time on; thenceforth.

(2) تعریف: from that cause or source; therefrom.

جمله های نمونه

1. thence they went by train
از آنجا با ترن رفتند.

2. You don't study hard, thence no good mark.
[ترجمه گوگل]شما سخت مطالعه نمی کنید، پس نمره خوبی ندارید
[ترجمه ترگمان]تو سخت مطالعه نمی کنی، از آنجا هم نشانه خوبی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He went to London, and thence to Paris.
[ترجمه گوگل]او به لندن و از آنجا به پاریس رفت
[ترجمه ترگمان]به لندن رفت و از آنجا به پاریس رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We made our way to the coast and thence by sea to France.
[ترجمه گوگل]ما به سمت ساحل و از آنجا از طریق دریا به فرانسه رفتیم
[ترجمه ترگمان]راه خود را در ساحل فرانسه و از آنجا به فرانسه باز کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was promoted to manager, thence to a partnership in the firm.
[ترجمه گوگل]او به سمت مدیر ارتقا یافت و از آنجا به شراکت در شرکت رسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا به مدیر ارتقا یافت و از آنجا به شراکت در شرکت پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We went to Trieste, and thence by train to Prague.
[ترجمه گوگل]به تریست رفتیم و از آنجا با قطار به پراگ رفتیم
[ترجمه ترگمان]به تریست رفتیم و از آنجا با قطار به پراگ رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They travelled by rail to the coast and thence by boat to America.
[ترجمه گوگل]آنها با راه آهن به ساحل و از آنجا با قایق به آمریکا رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها با راه آهن به ساحل و از آنجا با قایق به آمریکا سفر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We travelled to my parents' home and thence to my sister's.
[ترجمه گوگل]ما به خانه پدر و مادرم و از آنجا به خانه خواهرم رفتیم
[ترجمه ترگمان]به خانه پدر و مادرم سفر کردیم و از آنجا به خانه خواهرم رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was isolated, yet close to Rouen and thence to Paris.
[ترجمه گوگل]منزوی بود، اما نزدیک به روئن و از آنجا به پاریس
[ترجمه ترگمان]از آنجا دور بود، اما به روان و از آنجا به پاریس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From thence he progressed into Formula Ford, with an Alexis that he bought on the never-never.
[ترجمه گوگل]از آنجا به فرمول فورد پیشرفت کرد، با یک الکسیس که در هرگز-هرگز خرید
[ترجمه ترگمان]از آنجا به یک سوپر مارکت رفت، با an که هرگز در آن خرید نکرده بود - هرگز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They discharge into downpipes and thence into gullies, traps and drains.
[ترجمه گوگل]آنها به لوله های پایین و از آنجا به خندق ها، تله ها و زهکش ها تخلیه می شوند
[ترجمه ترگمان]از آنجا به downpipes و از آنجا به گودال ها، سدها و فاضلاب تخلیه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We traveled to Cape Town, and thence to India via Madagascar.
[ترجمه گوگل]ما به کیپ تاون و از آنجا از طریق ماداگاسکار به هند سفر کردیم
[ترجمه ترگمان]ما به کیپ تا ون سفر کردیم و از آنجا از طریق ماداگاسکار به هند رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It collects in a pool near the gate, thence it trickles down the road.
[ترجمه گوگل]در حوضچه ای نزدیک دروازه جمع می شود و از آنجا در جاده می ریزد
[ترجمه ترگمان]در یک استخر نزدیک دروازه جمع می شود و از آنجا پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From thence He shall come to judge the living and the dead.
[ترجمه گوگل]از آنجا او برای داوری زندگان و مردگان خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]از آنجا می آید تا درباره زندگان و مردگان قضاوت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The goods are to be shipped to Vancouver, thence via Overland to Montreal.
[ترجمه گوگل]کالاها باید به ونکوور، از آنجا از طریق زمینی به مونترال ارسال شوند
[ترجمه ترگمان]این کالاها قرار است از طریق Overland تا مونترال از آنجا به ونکوور حمل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پس از ان (قید)
away, afterward, afterwards, thereupon, thereafter, thence

دیگر (قید)
again, thence, else, anymore

از انجا (قید)
away, thence, therefrom

از ان زمان (قید)
away, thence

از ان جهت (قید)
thence

انگلیسی به انگلیسی

• from that place, from that time, thenceforth; therefore
thence means from the place that has just been mentioned; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

سپس
از آن باز. [ اَ ] ( ق مرکب ) از آن وقت. از آن زمان. من ذلک الزمان.

بپرس