theology

/θiˈɑːlədʒi//θɪˈɒlədʒi/

معنی: الهیات، خدا شناسی، یزدان شناسی، حکمت الهی، علم دین، لا هوتی
معانی دیگر: معقول و منقول

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: theologies
(1) تعریف: the study of religion, esp. the relations between God and the universe as expressed in religious doctrine, revelation, and scripture.

- His interest in religious questions led him to focus on theology at the university.
[ترجمه گوگل] علاقه او به مسائل دینی باعث شد که در دانشگاه روی الهیات متمرکز شود
[ترجمه ترگمان] علاقه او به مسائل مذهبی باعث شد که وی بر روی الهیات دانشگاه تمرکز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a particular system of religious belief and doctrine.
مشابه: religion

جمله های نمونه

1. rigid on points of theology
غیر قابل انعطاف درباره ی (نکات) الهیات

2. they enlisted in the argument raging between science and theology
آنان در مباحثه ای که با شور و هیجان درباره ی علوم و الهیات جریان داشت شرکت کردند.

3. he was an expert both in manipulating the dialectic processes and in applying them to theology
او در پردازش فرآیندهای دیالکتیکی و همچنین در به کار زدن آنها در الهیات استاد بود.

4. In the Middle Ages, philosophy and theology were inextricable.
[ترجمه خسرو] در قرون وسطی، فلسفه و الهیات غیر قابل تفکیک بودند.
|
[ترجمه گوگل]در قرون وسطی، فلسفه و الهیات غیرقابل تفکیک بودند
[ترجمه ترگمان]در قرون وسطی، فلسفه و الاهیات inextricable بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According to Muslim theology there is only one God.
[ترجمه گوگل]بر اساس الهیات مسلمانان تنها یک خدا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با توجه به الهیات اسلامی فقط یک خدا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm doing a theology degree by distance learning.
[ترجمه گوگل]من مدرک الهیات را با آموزش از راه دور می گذرانم
[ترجمه ترگمان]من با یادگیری از راه دور یک مدرک الهیات دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He studied theology at college.
[ترجمه گوگل]او در کالج الهیات خواند
[ترجمه ترگمان]او به تحصیل الاهیات در کالج پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But the Princeton theology has also had a much wider influence among more conservative Christians to the present day.
[ترجمه گوگل]اما الهیات پرینستون تا به امروز در میان مسیحیان محافظه‌کارتر نیز نفوذ بسیار گسترده‌تری داشته است
[ترجمه ترگمان]اما الاهیات پرینستون نیز نفوذ بیشتری در میان مسیحیان محافظه کار در روز حاضر داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Disorganized though it always was, classical theology centered upon a single, often irresponsible but always dominant figure.
[ترجمه گوگل]الاهیات کلاسیک هر چند که همیشه بی نظم بود، بر یک شخصیت واحد و اغلب غیرمسئول اما همیشه مسلط متمرکز بود
[ترجمه ترگمان]هر چند که همیشه چنین بود، الاهیات کلاسیک متمرکز بر یک شخصیت واحد، غالبا غیر مسئول، اما همیشه غالب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The liberal theology of a figure like Adolf von Harnack represents the genre in its virtually pure form.
[ترجمه گوگل]الاهیات لیبرال شخصیتی مانند آدولف فون هارناک این ژانر را تقریباً به شکل خالص آن نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]الاهیات لیبرال یک شخصیت مانند آدولف فون Harnack سبک عملا خالص آن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Theology must somehow be playing on a different pitch, with revelation determining the rules and faith the outcome.
[ترجمه گوگل]الهیات باید به نحوی در زمین دیگری بازی کند، با وحی که قوانین را تعیین می کند و ایمان نتیجه را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]الهیات باید به گونه ای در یک گام متفاوت بازی کند، که در تعیین قواعد و ایمان نتیجه را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But in theology we commit enormous howlers.
[ترجمه گوگل]اما در الهیات ما زوزه های عظیمی مرتکب می شویم
[ترجمه ترگمان]اما در الهیات، ما مرتکب اشتباه بزرگی می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This theology slipped over the iron hand of the capitalist market like a silk glove.
[ترجمه گوگل]این الهیات مانند دستکش ابریشمی از روی دست آهنین بازار سرمایه داری لغزید
[ترجمه ترگمان]این الاهیات از دست آهنین بازار سرمایه داری مانند یک لنگه دستکش ابریشمی لیز خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The theology of the Exposition was anything but subtle.
[ترجمه گوگل]الهیات نمایشگاه هر چیزی جز ظریف بود
[ترجمه ترگمان]الاهیات نمایشگاه چیزی جز زیرکانه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الهیات (اسم)
divinity, theology

خدا شناسی (اسم)
theology, theosophy, theism

یزدان شناسی (اسم)
theology

حکمت الهی (اسم)
theology, theosophy

علم دین (اسم)
theology

لاهوتی (اسم)
theology

انگلیسی به انگلیسی

• study of religions and religious teachings
theology is the study of religion and ideas about god.
see also liberation theology.

پیشنهاد کاربران

الهیات . یزدان شناسی، علم دین، حکمت الهی، خدا شناسی، روانشناسی: الهیات
شریعت
theology: در س معار ف، الهیات
الٰهیات
مثال در جمله:
In Great Britain, the philosophy of natural theology remained influential.
مذهبی
مثال در جمله:
She pictured them together, in dark sepulchral rooms with heavy velvet drapes, discussing theology.
...
[مشاهده متن کامل]

عقاید
مثال در جمله:
I went half a dozen times to hear him preach and got very well acquainted with his theology.
خداشناسی
مثال در جمله:
His theology was conservative, s o were his ethics;
خداشناسی او همچون اخلاقیاتش محافظه کارانه بود

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : theologize
✅️ اسم ( noun ) : theology / theologian
✅️ صفت ( adjective ) : theological
✅️ قید ( adverb ) : theologically
Theology : الهیات
Theocracy : حاکمیت دینی - دین سالاری
الهیات - خدا و یزدان شناسی
همون هدیه های آسمانی دوران مدرسمونه دیگه 😄
noun
1 [noncount] : the study of religious faith, practice, and experience : the study of God and God's relation to the world
...
[مشاهده متن کامل]

◀️He has an interest in theology and pastoral work
2 [count] : a system of religious beliefs or ideas
◀️Christian/Muslim/Jewish theology
◀️The bishop was opposed to the group's theology.

الهیات
نظام اعتقادی

بپرس