thoroughfare

/ˈθɜːroˌfer//ˈθʌrəfeə/

معنی: شاهراه، راه عبور، شارع عام
معانی دیگر: راه اصلی، گذرگاه عمومی، خیابان (به ویژه اگر اصلی و شلوغ باشد)، معبر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a street that opens at both ends into other streets.
مترادف: avenue, boulevard, concourse, road, street
مشابه: artery, highway, pike, roadway, strip, thruway, turnpike

(2) تعریف: a passage or way through from one place to another.
مترادف: passage, way
مشابه: alley, canal, channel, conduit, corridor, hall, passageway, path, trail, waterway

جمله های نمونه

1. Don't park your car on a busy thoroughfare.
[ترجمه گوگل]ماشین خود را در یک خیابان شلوغ پارک نکنید
[ترجمه ترگمان]ماشینت رو تو جاده شلوغ پارک نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We walked down Patrick Street, Cork's main thoroughfare.
[ترجمه گوگل]در خیابان پاتریک، شاهراه اصلی کورک قدم زدیم
[ترجمه ترگمان]ما از راه اصلی شهر \"پاتریک Street\" رفتیم پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The motel was off the main thoroughfare .
[ترجمه گوگل]متل خارج از گذرگاه اصلی بود
[ترجمه ترگمان]مسافر از خیابان اصلی خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Snows Ride, a local thoroughfare, was in all probability named in his dubious honour.
[ترجمه گوگل]برف راید، یک گذرگاه محلی، به احتمال زیاد به افتخار مشکوک او نامگذاری شد
[ترجمه ترگمان]Snows سواری، یک خیابان محلی، در همه احتمالات به افتخار او معروف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Peachtree Street, the main shopping thoroughfare, links the mostly white side of town with the mostly black side.
[ترجمه گوگل]خیابان هلو، گذرگاه اصلی خرید، قسمت عمدتا سفید شهر را به قسمت عمدتا سیاه‌پوست متصل می‌کند
[ترجمه ترگمان]خیابان پیچ تری در خیابان پیچ تری، قسمت اعظم شهر را به رنگ سیاه و تقریبا سیاه متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their motel was off from the main thoroughfare, protected by trees and woodsy seclusion.
[ترجمه گوگل]متل آنها از گذرگاه اصلی دور بود و درختان و خانه های جنگلی از آن محافظت می کردند
[ترجمه ترگمان]motel از خیابان اصلی خارج شده بود و از درختان و seclusion محافظت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Up ahead, a thoroughfare Traffic was going across the intersection at a good clip in both directions.
[ترجمه گوگل]در جلوتر، یک معبر ترافیک در سراسر تقاطع در یک کلیپ خوب در هر دو جهت می رفت
[ترجمه ترگمان]از جلو، ترافیک یک خیابان در هر دو طرف از تقاطع عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A main thoroughfare had been created through the centre of that office with the screens.
[ترجمه گوگل]یک گذرگاه اصلی از وسط آن دفتر با نمایشگرها ایجاد شده بود
[ترجمه ترگمان]یک مسیر اصلی از طریق مرکز این دفتر با the ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Constable was walking along a busy thoroughfare when a crowd assembled owing to the breakdown of a motor car.
[ترجمه گوگل]پاسبان در امتداد یک شاهراه شلوغ قدم می زد که جمعیتی به دلیل خرابی یک خودروی موتوری جمع شدند
[ترجمه ترگمان]کانستبل در یک خیابان شلوغ راه می رفت که جمعیتی به علت خرابی یک ماشین موتوری تشکیل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Running parallel to Princes Street, this narrow thoroughfare is a convivial haunt full of pubs of character, boutiques and restaurants.
[ترجمه گوگل]این گذرگاه باریک که به موازات «خیابان پرنسس» امتداد دارد، مکانی دلپذیر و مملو از میخانه‌های شخصیت‌ها، بوتیک‌ها و رستوران‌ها است
[ترجمه ترگمان]دویدن موازی با خیابان شاهزادگان، این خیابان باریک، پاتوق خوبی است که پر از pubs، boutiques و رستوران ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Waterways provide the main thoroughfare in the Upper Mazaruni and many of these are already blocked.
[ترجمه گوگل]آبراه ها گذرگاه اصلی در مزارونی علیا را فراهم می کنند و بسیاری از آنها در حال حاضر مسدود شده اند
[ترجمه ترگمان]راه های آبی، شاهراه اصلی در the علیا را تامین می کنند و بسیاری از آن ها هم اکنون مسدود شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Corbett relaxed, the thoroughfare was busy as carts, traders and farmers trudged home.
[ترجمه گوگل]کوربت آسوده شد، گذرگاه شلوغ بود در حالی که گاری‌ها، تاجران و کشاورزان به خانه می‌رفتند
[ترجمه ترگمان]Corbett آرام گرفت، خیابان شلوغ بود و گاری ها، تجار و کشاورزان به راه خود به سوی خانه می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Broadway is York's most famous thoroughfare.
[ترجمه گوگل]برادوی مشهورترین گذرگاه یورک است
[ترجمه ترگمان]خیابان برادوی مشهورترین خیابان یورک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Jiujiang is the thoroughfare connecting Yangtze River's north and south.
[ترجمه گوگل]جیوجیانگ گذرگاهی است که شمال و جنوب رودخانه یانگ تسه را به هم متصل می کند
[ترجمه ترگمان]Jiujiang در شمال و جنوب رودخانه Yangtze قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These houses were strung along the thoroughfare.
[ترجمه learner] این خانه ها در امتداد شاهراه بودند . گذشته string along
|
[ترجمه گوگل]این خانه ها در امتداد گذرگاه طناب دار بودند
[ترجمه ترگمان]این خانه ها در خیابان پیچیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاهراه (اسم)
autobahn, highway, freeway, superhighway, lifeline, thoroughfare, turnpike

راه عبور (اسم)
thoroughfare, transit

شارع عام (اسم)
thoroughfare

انگلیسی به انگلیسی

• highway, road, connecting pass
a thoroughfare is a main road in a town or city; a formal word.

پیشنهاد کاربران

A thoroughfare is a primary passage or way as a transit route through regularly trafficked areas, whether by road on dry land or, by extension, via watercraft or aircraft
گذرگاه یا معبر ( به انگلیسی: Thoroughfare ) یک عبارت عام برای توصیف راه یا مسیری است که دو نقطه جغرافیایی یا مکان مختلف را به هم متصل می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

عام ، اصل
( Arabic Hadith Translation of the Commonwealth ( Original
ترجمه حدیث عربی حوزه مشترک المنافع ( اصل )
Translation of the Hadith of Arabic Societies
ترجمه کردن زبان حدیث عربی جوامع عام ( اصل )

بپرس