thriftily


از روی صرفه جویی یاعقل معاش، باامساک

جمله های نمونه

1. We should run all undertakings industrially and thriftily.
[ترجمه گوگل]ما باید همه کارها را صنعتی و مقرون به صرفه اداره کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید همه کارای industrially و thriftily رو انجام بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Glory in living thriftily and struggling ; take sybaritism to be a disgrace.
[ترجمه گوگل]شکوه در زندگی صرفه جویی و مبارزه ; سیباریت را مایه شرمساری بدانیم
[ترجمه ترگمان]به افتخار زندگی کردن و تقلا کردن و تقلا کردن به این که مایه ننگ و رسوایی به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Xie Jin lives before death thriftily, after dying, also conforms to simplicity the ceremony.
[ترجمه گوگل]شی جین قبل از مرگ با صرفه جویی زندگی می کند، پس از مرگ نیز با سادگی مراسم مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]Xie جین پیش از مرگ، پس از مرگ، زندگی می کند و با سادگی این مراسم هم خوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The houses are thriftily built.
[ترجمه گوگل]خانه ها با صرفه جویی ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]خانه ها ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Resolutely implementing the guidelines of self - dependence, fighting our way, and building country thriftily.
[ترجمه گوگل]اجرای قاطعانه رهنمودهای وابستگی به خود، جنگیدن در راه خود و ساختن کشور مقرون به صرفه
[ترجمه ترگمان]Resolutely دستورالعمل های مربوط به وابستگی خود را اجرا می کنند، راه خود را در پیش می گیرند، و thriftily سازی کشور را می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• economically, frugally, parsimoniously

پیشنهاد کاربران

بپرس