thunderstruck

/ˈθʌndərˌstrək//ˈθʌndəstrʌk/

تندر زده، رعد زده، گیج، هاج و واج، رعدزده، صاعقه زده، مات، مبهوت، حیرت زده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: amazed, awed, or stunned.
مترادف: amazed, astonished, astounded, stunned
مشابه: aghast, awe-struck, awed, shocked, surprised

جمله های نمونه

1. Ruth was thunderstruck when he presented her with an engagement ring.
[ترجمه گوگل]وقتی روت حلقه نامزدی را به او هدیه داد، رعد و برق گرفت
[ترجمه ترگمان]وقتی او را با حلقه نامزدی معرفی کرد روت از تعجب خشکش زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was thunderstruck to hear the news.
[ترجمه seta] او از شنیدن اخبار حیرت زده شد
|
[ترجمه گوگل]او از شنیدن این خبر غافلگیر شد
[ترجمه ترگمان]مات یلدا مات و مبهوت مانده بود که این خبر را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jeff looked thunderstruck when he saw me.
[ترجمه گوگل]جف با دیدن من رعد و برق به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]جف وقتی مرا دید، مات و مبهوت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Contrary to popular myth Darwin was not thunderstruck by the theory of evolution during his voyage on the Beagle.
[ترجمه گوگل]برخلاف افسانه رایج، داروین در طول سفر خود با کشتی بیگل، تحت تأثیر نظریه تکامل قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]برخلاف افسانه مشهور داروین از نظریه تکامل در طول سفر خود به the، مبهوت نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They were thunderstruck by this revelation.
[ترجمه گوگل]آنها از این وحی غافلگیر شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها از این کشف متعجب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By all accounts he was thunderstruck when he received it.
[ترجمه گوگل]به هر حال وقتی آن را دریافت کرد، رعد و برق زده شد
[ترجمه ترگمان]با این همه، وقتی آن را دریافت، مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was thunderstruck to find out he had been lying the whole time.
[ترجمه گوگل]رعد و برق گرفتم که فهمیدم او تمام مدت دروغ گفته است
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت مانده بودم بفهمم که تمام مدت دروغ گفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He fell thunderstruck on a seat.
[ترجمه گوگل]رعد و برق روی صندلی افتاد
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت روی صندلی افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her fans were thunderstruck when she appeared on stage dressed in nothing but feathers.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او با لباسی جز پر روی صحنه ظاهر شد، هواداران او غرق در غمگین شدند
[ترجمه ترگمان]طرفدارانش وقتی بر روی صحنه ظاهر شدند که جز پر زرق و برق نداشتند، بهت زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Describing my feeling, upon seeing it, as thunderstruck would be an understatement.
[ترجمه گوگل]توصیف احساس من، با دیدن آن، به عنوان رعد و برق، دست کم گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]از دیدن آن در حالی که از دیدن آن وحشت زده بودم، به نظر می رسید که از این موضوع اندکی ناراحت می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We were thunderstruck by the death of the President.
[ترجمه گوگل]ما از مرگ رئیس جمهور غافلگیر شدیم
[ترجمه ترگمان]ما از مرگ رئیس جمهور مبهوت شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hallward was thunderstruck. He looked at Dorian Gray in absolute amazement.
[ترجمه گوگل]هالوارد رعد و برق زده شد او با حیرت مطلق به دوریان گری نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]Hallward مات و مبهوت مانده بود به دوریان گری نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Petra : We were all thunderstruck when we heard the news.
[ترجمه گوگل]پترا: وقتی این خبر را شنیدیم همه ما غرق رعد و برق شدیم
[ترجمه ترگمان]وقتی اخبار رو شنیدیم هممون مبهوت شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She thunderstruck to hear the news.
[ترجمه گوگل]از شنیدن این خبر رعد و برق زد
[ترجمه ترگمان]مات یلدا مات و مبهوت مانده بود که این خبر را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• awe-struck, astounded, stunned
if you are thunderstruck, you are very surprised or shocked; a literary word.

پیشنهاد کاربران

مبهوت. مات. گیج
مثال:
When they will be thunderstruck.
زمانی که آنها مبهوت خواهند بود
شوکه، مات و مبهوت، برق گرفتگی!. . مردم ازین افشاگری شوکه شدن!!
در شوک فرو رفته

بپرس