timelessness

جمله های نمونه

1. There is, too, a sense of timelessness, stillness and silence which leaves a deep impression on visitors.
[ترجمه گوگل]همچنین احساس بی زمانی، سکون و سکوت وجود دارد که تأثیر عمیقی بر بازدیدکنندگان می گذارد
[ترجمه ترگمان]سکوت ابدی و سکون و سکوتی که بر مهمانان تاثیری عمیق می گذارد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What do kids know of timelessness or flower kisses, fallen heroes and exquisite defeat?
[ترجمه گوگل]بچه ها از بی زمانی یا بوسه های گل، قهرمانان سقوط کرده و شکست بدیع چه می دانند؟
[ترجمه ترگمان]بچه ها از ماچ و بوسه گل، قهرمانان شکست خورده و شکست عالی چه می دانند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For all their aura of timelessness, Tawang's Buddhist clergy are feeling the force for change.
[ترجمه گوگل]روحانیون بودایی تاوانگ با وجود تمام هاله ی بی زمانی خود، نیروی تغییر را احساس می کنند
[ترجمه ترگمان]برای تمامی their of، روحانیان بودایی Tawang، نیروی تغییر را احساس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I used to like the city's timelessness and authenticity.
[ترجمه گوگل]من قبلاً بی زمانی و اصالت شهر را دوست داشتم
[ترجمه ترگمان]من از the و اصالت شهر خوشم می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Glacial in its timelessness, the Tower of Hope is beacon for humanity.
[ترجمه گوگل]یخبندان در بی زمانی خود، برج امید چراغ راه بشریت است
[ترجمه ترگمان]برج امید در timelessness، برج امید برای بشریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Maybe it was the trees that gave this place its atmosphere of mystery and timelessness.
[ترجمه گوگل]شاید این درختان بودند که به این مکان فضای اسرارآمیز و بی زمانی آن را بخشیده اند
[ترجمه ترگمان]شاید تنها درختی بود که به این مکان، فضای مرموز و ابدیت را می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Words are timeless. You should utter them or write them with a knowledge of their timelessness.
[ترجمه گوگل]کلمات بی زمان هستند شما باید آنها را با آگاهی از بی زمانی آنها بیان کنید یا بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلمات بی تو باید آن ها را به زبان timelessness به آن ها بگویی و یا آن ها را با آگاهی از ابدیت آن ها بنویسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I make a wish for time: time, time, time; for timelessness.
[ترجمه گوگل]برای زمان آرزو می کنم: زمان، زمان، زمان برای بی زمانی
[ترجمه ترگمان]من برای همیشه آرزو می کنم: زمان، زمان، زمان، برای ابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her book which is loosely based on Shakespeare's Twelfth Night was described by the judges as a "magical story that brilliantly contrasts the timelessness of romance with the grittiness of reality".
[ترجمه گوگل]کتاب او که بر اساس شب دوازدهم شکسپیر ساخته شده است توسط داوران به عنوان یک داستان جادویی توصیف شد که به طرز درخشانی بی زمانی عاشقانه را با تلخی واقعیت تضاد می کند
[ترجمه ترگمان]کتاب او که بر مبنای شب دوازدهم نوشته شکسپیر است، توسط داوران به عنوان یک \"داستان جادویی\" توصیف شد که به نحو درخشانی در تضاد عشقی با the واقعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Often it is difficult to maintain a state of timelessness in the daily life dream.
[ترجمه گوگل]اغلب حفظ حالت بی زمانی در رویای زندگی روزمره دشوار است
[ترجمه ترگمان]اغلب حفظ وضعیت of در رویای زندگی روزمره دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's hard to say what you'll find most breathtaking about the eternal city - the arrogant opulence of the Vatican or the timelessness of the Forum.
[ترجمه گوگل]سخت است بگوییم چه چیزی در مورد شهر ابدی نفس گیرترین خواهید یافت - مجلل متکبرانه واتیکان یا بی زمانی تالار
[ترجمه ترگمان]گفتنش سخته که چه چیزی در مورد شهر جاودان پیدا می کنی - ثروت arrogant واتیکان یا the فوروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being timeless, quality of being eternal, infiniteness

پیشنهاد کاربران

مطابق با مد روز نبودن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : time
✅️ اسم ( noun ) : time / timelessness / timer / timeliness
✅️ صفت ( adjective ) : timely / timeless
✅️ قید ( adverb ) : timelessly
لازمانی
ابدیت، نامتناهی بودن
جاودانگی، پایداری

بپرس