1. he tipped his head to one side
سرش را به یک سو کج کرد.
2. the champion tipped the scales at two hundred pounds
وزن آن قهرمان دویست پوند بود.
3. the children tipped the table and the cup fell off
بچه ها میز را کج کردند و فنجان افتاد.
4. the natives tipped their arrows with metal
بومیان به پیکان های خود نوک فلزی می زدند.
5. one of the conspirators tipped the police off
یکی از توطئه کنندگان به پلیس اطلاع داد.
6. the boat swayed and tipped
قایق لمبر خورد و واژگون شد.
7. uncle ahmad khan always tipped generously
عمو احمدخان همیشه انعام های سخاوتمندانه می داد.
8. the ball hit the hoop but i tipped it in
توپ به حلقه اصابت کرد ولی من با سرپنجه آن را وارد حلقه ی بسکتبال کردم.
9. the wind was so strong that it tipped the car over
باد آنقدر زور داشت که اتومبیل را چپه کرد.
10. when he sew the ladies, he greeted them and tipped his hat
وقتی که خانم ها را دید سلام کرد و دست به کلاهش زد.
11. Someone unknown tipped off the police about the plan to rob the bank.
[ترجمه گوگل]فردی ناشناس به پلیس در مورد نقشه سرقت از بانک خبر داد
[ترجمه ترگمان]یک نفر از پلیس خبر داشت که قصد سرقت بانک را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک نفر از پلیس خبر داشت که قصد سرقت بانک را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She has been tipped as a future member of the Welsh Assembly.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یکی از اعضای آینده مجلس ولز معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان عضو آینده مجلس ولز شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به عنوان عضو آینده مجلس ولز شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Suddenly the horse jumped up and tipped its rider off.
[ترجمه گوگل]ناگهان اسب از جا پرید و سوارش را نوک داد
[ترجمه ترگمان]ناگهان اسب از جا پرید و سوارش را عقب کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناگهان اسب از جا پرید و سوارش را عقب کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He tipped the contents of the bag onto the table.
[ترجمه گوگل]محتویات کیسه را روی میز گذاشت
[ترجمه ترگمان]او محتویات کیسه را روی میز گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او محتویات کیسه را روی میز گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He sat with his chair tipped up.
[ترجمه گوگل]با نوک صندلی نشست
[ترجمه ترگمان]در حالی که صندلیش را خم کرده بود، نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که صندلیش را خم کرده بود، نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید