touch wood

پیشنهاد کاربران

Knock on the wood
بزنم به تخته
Syn: knock on wood
بزنم به تخته
بزنم به تخته ؛ گوش شیطون کر
بزنم به تخته ( یک اصطلاحه )
He said 'touch wood' it will remain good for time.
بزنم به تخته
ضربه زدن به تخته

بپرس