toxicant

/ˈtɒksɪkənt//ˈtɒksɪkənt/

معنی: زهر، سم، سمی، مسموم کننده، مسموم، داروی سمی
معانی دیگر: عامل مسموم کننده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: poisonous; toxic.
اسم ( noun )
• : تعریف: a poisonous substance.
مشابه: poison

جمله های نمونه

1. Aim: To prove toxicant effect of the pharmaceutical preparation - Pteroxygonum Burn Tincture and evaluate its clinical effect.
[ترجمه گوگل]هدف: اثبات اثر سمی فرآورده دارویی - تنتور سوختگی Pteroxygonum و ارزیابی اثر بالینی آن
[ترجمه ترگمان]هدف: اثبات اثر toxicant آماده سازی دارویی - Pteroxygonum Burn و ارزیابی تاثیر بالینی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lead is a multitargeted toxicant on organisms, causing effects in mental retardation, low function, hypertension, nephropathy.
[ترجمه گوگل]سرب یک سم سمی چند هدفه بر روی ارگانیسم ها است که باعث ایجاد اثراتی در عقب ماندگی ذهنی، عملکرد پایین، فشار خون بالا، نفروپاتی می شود
[ترجمه ترگمان]سرب یک toxicant multitargeted بر روی موجودات زنده است که باعث ایجاد اثرات عقب ماندگی ذهنی، عملکرد پایین، فشار خون بالا، nephropathy می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The love toxicant, is attractive actually also contaminates violentlypoisonously!
[ترجمه گوگل]ماده سمی عشق، جذاب است، در واقع به شدت سمی را نیز آلوده می کند!
[ترجمه ترگمان]عشق toxicant، واقعا جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Weary is one kind of toxicant phenomenon which in the cell the chemical change derivation causes.
[ترجمه گوگل]خستگی یکی از انواع پدیده های سمی است که در سلول اشتقاق تغییرات شیمیایی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]خستگی یک نوع پدیده toxicant است که در سلول موجب تغییر شیمیایی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dread is toxicant will overspread that like plague.
[ترجمه گوگل]ترس سمی است که مانند طاعون شیوع می یابد
[ترجمه ترگمان]ترس بر این است که او مانند طاعون بر آن چیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His factory is dumping toxicant into the Nigerian river.
[ترجمه گوگل]کارخانه او در حال ریختن مواد سمی به رودخانه نیجریه است
[ترجمه ترگمان]کارخانه اش آتش زدن به رودخانه نیجریه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The techniques include toxicant separation, toxicant concentration, sample fractionation, instrumental analyses, toxicity tracking, correlation ect.
[ترجمه گوگل]این تکنیک ها شامل جداسازی سم، غلظت سم، تقسیم نمونه، آنالیز ابزاری، ردیابی سمیت، همبستگی و غیره است
[ترجمه ترگمان]این تکنیک ها عبارتند از جداسازی toxicant، غلظت toxicant، تحلیل عاملی، آنالیز ابزاری، ردیابی سمیت، همبستگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You are my good medicine. Also is my toxicant.
[ترجمه گوگل]تو داروی خوب منی همچنین سمی من است
[ترجمه ترگمان] تو داروی خوبی منی اونم سم منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The optimal technologic conditions for removing bitterness and toxicant of bitter almond have been chosen by orthogonal test.
[ترجمه گوگل]شرایط تکنولوژیکی بهینه برای حذف تلخی و سم بادام تلخ با آزمایش متعامد انتخاب شده است
[ترجمه ترگمان]شرایط بهینه technologic برای رفع bitterness و toxicant بادام تلخ توسط آزمون متعامد انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The result of toxicant test indicates that burn tincture has only slightly stimulative reaction and allergy.
[ترجمه گوگل]نتیجه آزمایش سم نشان می دهد که تنتور سوختگی فقط کمی واکنش تحریکی و حساسیت دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمون toxicant نشان می دهد که tincture تنها واکنش اندکی نسبت به واکنش نشان می دهد و آلرژی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. ResultsThe dioestrus was prolonged and irregular in toxicant exposure groups.
[ترجمه گوگل]ResultsThe dioestrus طولانی و نامنظم در گروه قرار گرفتن در معرض سموم بود
[ترجمه ترگمان]ResultsThe dioestrus طولانی مدت و بی قاعده در گروه های نوردهی toxicant بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Toxicant eupatorium adenophorum spreng can be used as a feedstuff after methane is fermented.
[ترجمه گوگل]پس از تخمیر متان می توان از سمی eupatorium adenophorum spreng به عنوان خوراک استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]Toxicant eupatorium adenophorum spreng را می توان به عنوان a بعد از تخمیر متان به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Is also, I now under the clothing's { Toxicant.
[ترجمه گوگل]همچنین، من در حال حاضر زیر لباس { سمی است
[ترجمه ترگمان]هم چنین در حال حاضر من تحت لباس { Toxicant } لباس هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Transformation of an organic toxicant does not always result in formation of a less objectionable compound.
[ترجمه گوگل]تبدیل یک سم آلی همیشه منجر به تشکیل یک ترکیب کمتر اعتراض آمیز نمی شود
[ترجمه ترگمان]تبدیل مواد آلی به صورت ارگانیک، همیشه منجر به تشکیل یک ترکیب کم تر قابل ایراد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زهر (اسم)
bane, venom, poison, toxicant

سم (اسم)
hoof, venom, poison, toxicant, nail

سمی (صفت)
noxious, toxicant, venomous, toxic, poisonous, pestilent

مسموم کننده (صفت)
toxicant

مسموم (صفت)
toxicant

داروی سمی (صفت)
toxicant

انگلیسی به انگلیسی

• poisonous, poisoning
poison

پیشنهاد کاربران

بپرس