trackable

جمله های نمونه

1. Gathering results through trackable links and having access to real-time reports will help you understand what works and what doesn't.
[ترجمه گوگل]جمع‌آوری نتایج از طریق پیوندهای قابل ردیابی و دسترسی به گزارش‌های هم‌زمان به شما کمک می‌کند بفهمید چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی خوب نیست
[ترجمه ترگمان]جمع آوری نتایج از طریق لینک های trackable و داشتن دسترسی به گزارش ها زمان حقیقی به شما کمک می کند بفهمید چه کار می کند و چه چیزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's a conspicuous, trackable indicator of the bilateral relationship.
[ترجمه گوگل]این یک شاخص آشکار و قابل پیگیری از روابط دوجانبه است
[ترجمه ترگمان]این یک شاخص آشکار و آشکار روابط دو جانبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Trackable progress: customers have access to real-time reporting through their online Account Manager.
[ترجمه گوگل]پیشرفت قابل ردیابی: مشتریان از طریق مدیر حساب آنلاین خود به گزارش‌های بی‌درنگ دسترسی دارند
[ترجمه ترگمان]پیشرفت trackable: مشتریان به گزارش دهی زمان واقعی از طریق مدیر حساب آنلاین خود دسترسی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Using The Gimp image-mapper plug-in, we'll define coordinates around trackable areas.
[ترجمه گوگل]با استفاده از پلاگین Gimp image-mapper، مختصات را در اطراف مناطق قابل ردیابی تعریف خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از plug Gimp - mapper - in، مختصات حول نواحی trackable را مشخص می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. PC Computer control and parameter record is storable and trackable for the abnormity.
[ترجمه گوگل]کنترل کامپیوتر کامپیوتر و رکورد پارامتر قابل ذخیره و ردیابی برای ناهنجاری است
[ترجمه ترگمان]کنترل کامپیوتر کامپیوتر و سابقه پارامتر storable و trackable برای the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some things aren't as easily tracked (like trust and authenticity), but the stuff that is trackable you should monitor.
[ترجمه گوگل]برخی چیزها به راحتی قابل ردیابی نیستند (مانند اعتماد و اعتبار)، اما مواردی که قابل ردیابی هستند باید نظارت کنید
[ترجمه ترگمان]برخی چیزها به سادگی ردیابی نمی شوند (مانند اعتماد و اعتبار)، اما چیزهایی که trackable هستند شما باید بر آن ها نظارت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the customer support side, a Bayesian Filtering algorithm zaps spam and turns email into trackable cases routed to the correct department.
[ترجمه گوگل]در سمت پشتیبانی مشتری، یک الگوریتم فیلتر بیزی، هرزنامه ها را حذف می کند و ایمیل را به موارد قابل ردیابی تبدیل می کند که به بخش صحیح هدایت می شوند
[ترجمه ترگمان]در طرف پشتیبانی مشتری، یک الگوریتم پالایش Bayesian اسپم و ایمیل را به موارد trackable تبدیل می کند که به بخش صحیح ارسال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In order for a user to make their compatible phone trackable, they simply download the software to the phone.
[ترجمه گوگل]برای اینکه کاربر بتواند تلفن سازگار خود را قابل ردیابی کند، به سادگی نرم افزار را در گوشی دانلود می کند
[ترجمه ترگمان]برای اینکه یک کاربر تلفن سازگار خود را ایجاد کند، آن ها به سادگی نرم افزار را از طریق تلفن دانلود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In middle ages, a plenty of silk are spread to Middle East and Europe through ancient Silk Road whose prints is still trackable today.
[ترجمه گوگل]در قرون وسطی، مقدار زیادی ابریشم از طریق جاده ابریشم باستانی به خاورمیانه و اروپا پراکنده شده است که هنوز هم آثار آن هنوز قابل ردیابی است
[ترجمه ترگمان]در قرون وسطی، گستره وسیعی از ابریشم به خاور میانه و اروپا از طریق جاده باستانی ابریشم گسترش یافته است که چاپ آن ها امروزه هنوز trackable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Moving inside the buildings to precisely locate rooms, people, and other trackable data is the focus of this article.
[ترجمه گوگل]حرکت در داخل ساختمان ها برای مکان یابی دقیق اتاق ها، افراد و سایر داده های قابل ردیابی تمرکز این مقاله است
[ترجمه ترگمان]حرکت در داخل ساختمان ها به منظور مکان یابی دقیق اتاق ها، افراد و دیگر داده های trackable تمرکز این مقاله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results indicated that the steerability is more stable and trackable during rear left wheel braking and four-wheel braking.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که فرمان پذیری در هنگام ترمز چرخ عقب چپ و ترمز چهار چرخ پایدارتر و قابل ردیابی تر است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که the در طول ترمز چرخ چپ و ترمز ۴ چرخ بیشتر پایدار و trackable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A tamper evidencing device includes an identifier (8 in a trackable format.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه اثبات دستکاری شامل یک شناسه (8 در قالب قابل ردیابی است
[ترجمه ترگمان]یک وسیله اثبات دستکاری در یک فرمت trackable شامل یک شناسه (۸)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This seems to correspond well to the reflectivity range of the false positives, so the program described below will consider anything of higher reflectivity to be a trackable precipitation event.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این به خوبی با محدوده بازتابی مثبت کاذب مطابقت دارد، بنابراین برنامه توضیح داده شده در زیر هر چیزی که بازتابش بالاتر باشد را به عنوان یک رویداد بارش قابل ردیابی در نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این به خوبی با دامنه انعکاس مثبت کاذب مطابقت دارد، بنابراین برنامه ای که در زیر توضیح داده می شود هر چیزی از بازتاب پذیری بالاتری را برای رویداد بارش trackable در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We may have 'Human search engines', which make everyone easily trackable.
[ترجمه گوگل]ما ممکن است "موتورهای جستجوی انسانی" داشته باشیم که همه را به راحتی قابل ردیابی می کند
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است موتورهای جستجوی انسانی داشته باشیم، که همه را به راحتی هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• able to be tracked down

پیشنهاد کاربران

بپرس