troubleshooting


معنی: عیب زدایی، مشکل گشا

جمله های نمونه

1. The instruction manual includes a section on troubleshooting to help you with any simple problems you might have with the television.
[ترجمه گوگل]راهنمای دستورالعمل شامل بخش عیب یابی است تا به شما در رفع هر مشکل ساده ای که ممکن است با تلویزیون داشته باشید کمک کند
[ترجمه ترگمان]راهنمای دستورالعمل شامل یک بخش برای رفع اشکال است تا به شما کمک کند با هر مشکلی که ممکن است با تلویزیون داشته باشید، به شما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are also helpful tips on troubleshooting.
[ترجمه گوگل]همچنین نکات مفیدی در مورد عیب یابی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین نکات مفیدی در مورد عیب یابی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The crew spent some time before bedtime troubleshooting the problem.
[ترجمه گوگل]خدمه مدتی را قبل از خواب صرف عیب یابی مشکل کردند
[ترجمه ترگمان]پرسنل کمی قبل از وقت برای رفع مشکل وقت خود را صرف رفع این مشکل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They post troubleshooting tips, bug lists and even updated software components.
[ترجمه گوگل]آنها نکات عیب یابی، لیست باگ ها و حتی اجزای نرم افزاری به روز شده را ارسال می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها نکات مربوط به عیب یابی، لیست های حشرات و حتی اجزای نرم افزاری به روز شده را پست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This began about two hours of troubleshooting, which included plenty of time on hold while the technician checked with supervisors.
[ترجمه گوگل]این کار حدود دو ساعت عیب‌یابی آغاز شد، که شامل زمان زیادی در انتظار در حالی که تکنسین با سرپرستان بررسی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]این کار حدود دو ساعت کار را آغاز کرد، که شامل زمان زیادی برای نگهداری و تکنسین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The common troubleshooting of the photoelectric analytical balance was introduced.
[ترجمه گوگل]عیب یابی رایج تعادل تحلیلی فوتوالکتریک معرفی شد
[ترجمه ترگمان]رفع مشترک تعادل تحلیلی فوتوالکتریک معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Troubles and troubleshooting in verification of HGB analyzers were introduced.
[ترجمه گوگل]مشکلات و عیب یابی در تایید آنالایزرهای HGB معرفی شد
[ترجمه ترگمان]مشکلات و مشکلات رفع شده در تایید of HGB معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Explains the process of troubleshooting for the X-ray position system and stone breaker system of HB-ESWL-VG impact wave stone breaker.
[ترجمه گوگل]روند عیب یابی سیستم موقعیت اشعه ایکس و سیستم سنگ شکن سنگ شکن موج ضربه ای HB-ESWL-VG را توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]فرآیند رفع اشکال برای سیستم موقعیت اشعه ایکس و سیستم breaker سنگ of - ESWL - VG را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You are troubleshooting a problem with a user's roaming user profile.
[ترجمه گوگل]شما در حال رفع مشکل در نمایه کاربر رومینگ کاربر هستید
[ترجمه ترگمان]شما یک مشکل را با پروفایل کاربری رومینگ کاربر رفع می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Read the Installation and Troubleshooting Guide and Readme files included with the download for detailed information on the installation process.
[ترجمه گوگل]راهنمای نصب و عیب‌یابی و فایل‌های Readme همراه با دانلود را برای اطلاعات دقیق در مورد فرآیند نصب بخوانید
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل نصب و عیب یابی و فایل های readme شامل دانلود برای اطلاعات مفصل در فرآیند نصب را مطالعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. IT professionals also have the option of running troubleshooting packs in Unattended mode.
[ترجمه گوگل]متخصصان فناوری اطلاعات همچنین می‌توانند بسته‌های عیب‌یابی را در حالت بدون نظارت اجرا کنند
[ترجمه ترگمان]متخصصان IT نیز امکان اجرای بسته های رفع اشکال را در مد Unattended دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Introducing a new troubleshooting method using fuzzy control theory and sound spectrum analysis technique.
[ترجمه گوگل]معرفی یک روش جدید عیب یابی با استفاده از تئوری کنترل فازی و تکنیک تحلیل طیف صدا
[ترجمه ترگمان]وارد کردن یک روش رفع اشکال جدید با استفاده از نظریه کنترل فازی و تکنیک آنالیز طیف صدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In addition, it covered some troubleshooting and monitoring information.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از اطلاعات عیب یابی و نظارت را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، آن، برخی از عیب یابی و نظارت بر اطلاعات را تحت پوشش قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For flow studies and troubleshooting use the built-in 50,000 point Data Logger .
[ترجمه گوگل]برای مطالعات جریان و عیب یابی از Data Logger داخلی 50000 نقطه ای استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای مطالعات جریان و رفع اشکال از داده های ساخته شده در ۵۰،۰۰۰ نقطه داده استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Object-oriented systems software troubleshooting is the strength of our team.
[ترجمه گوگل]عیب یابی نرم افزار سیستم های شی گرا نقطه قوت تیم ما است
[ترجمه ترگمان]سیستم های شی گرا، عیب یابی و رفع مشکلات تیم ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. As long as mastering correct maintenance and trouble shooting methods, good performance of hydrometric tour gauging vehicle can be fully exerted, and its application value also can be fully embodied.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که بر روش های تعمیر و نگهداری صحیح و عیب یابی تسلط داشته باشید، عملکرد خوب وسیله نقلیه سنجش تور هیدرومتری می تواند به طور کامل اعمال شود و ارزش کاربردی آن نیز می تواند به طور کامل تجسم یابد
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که یاد گرفتن تعمیر و نگهداری صحیح و روش های عکاسی از دردسر درست باشد، عملکرد خوب وسیله نقلیه اندازه گیری hydrometric می تواند به طور کامل اعمال شود، و همچنین ارزش کاربردی آن نیز می تواند به طور کامل تجسم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Trouble shooting of the shovel loader shows that reliability of the grease lubricated sleeve bearing must be increased.
[ترجمه گوگل]عیب یابی لودر بیل نشان می دهد که قابلیت اطمینان یاتاقان آستین روغن کاری شده با گریس باید افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]مشکل عکاسی از بارکننده بیلچه نشان می دهد که قابلیت اطمینان of روغن کاری شده باید افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Assist with ordering components for trouble shooting from Dak, US.
[ترجمه گوگل]به سفارش قطعات برای عیب یابی از Dak، ایالات متحده کمک کنید
[ترجمه ترگمان]کمک به قطعات سفارشی برای عکاسی با دردسر از Dak، ایالات متحده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Problem investigation and trouble shooting with factory equipment and utilities.
[ترجمه گوگل]بررسی مشکل و عیب یابی با تجهیزات و تاسیسات کارخانه
[ترجمه ترگمان]بررسی مساله و مشکل عکاسی با تجهیزات و تجهیزات کارخانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Conduct regular partner visit and complete report, trouble shooting, ad-hoc support and consulting, update partner case file.
[ترجمه گوگل]انجام بازدید منظم از شریک و گزارش کامل، عیب یابی، پشتیبانی و مشاوره موقت، به روز رسانی پرونده شریک
[ترجمه ترگمان]انجام یک ملاقات با شریک منظم و گزارش کامل، عکاسی از مشکلات، پشتیبانی و مشاوره، پرونده پرونده شریک به روز رسانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. To be specific I do system analysis trouble shooting and provide software support.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، من عیب یابی تجزیه و تحلیل سیستم را انجام می دهم و پشتیبانی نرم افزاری ارائه می دهم
[ترجمه ترگمان]برای اینکه مشخص شود، تحلیل سیستم در عکاسی مشکل دارد و پشتیبانی نرم افزار را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. This paper introduces the trouble shooting methods for the coil short of miniature three-phase power transformer, and points out some notable matters in the test.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش های عیب یابی برای سیم پیچ کوتاه ترانسفورماتور قدرت سه فاز مینیاتوری را معرفی می کند و به برخی موارد قابل توجه در آزمایش اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش های عکاسی از مشکل را برای سیم پیچ کوتاه یک ترانسفورماتور سه فاز کوچک معرفی می کند و برخی از موضوعات قابل توجه را در این آزمایش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. My task boils down to industrial liaison and trouble shooting.
[ترجمه گوگل]وظیفه من به ارتباط صنعتی و رفع مشکل خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]وظیفه من بر میگرده به رابط صنعتی و تیراندازی توی دردسر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Trouble shooting voice network issues and isolating problems.
[ترجمه گوگل]عیب‌یابی مشکلات شبکه صوتی و جداسازی مشکلات
[ترجمه ترگمان]مشکل عکاسی از مشکلات شبکه صوتی و مشکلات ایزوله کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The experiences in trouble shooting of the deuteron and tungsten lamps in the service of P E 5000 atomic absorption spectrophotometers were demonstrated in this paper.
[ترجمه گوگل]تجربیات در عیب یابی لامپ های دوترون و تنگستن در خدمت اسپکتروفتومترهای جذب اتمی P E 5000 در این مقاله نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]تجارب مربوط به عکاسی از لامپ های تنگستن و تنگستن در سرویس of جذب اتمی P در این مقاله نشان داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Supporting RF calibration, parameter validation and trouble shooting on production line.
[ترجمه گوگل]پشتیبانی از کالیبراسیون RF، اعتبارسنجی پارامتر و عیب یابی در خط تولید
[ترجمه ترگمان]حمایت از کالیبراسیون RF، اعتبار سنجی پارامتر و مشکل عکاسی در خط تولید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Be responsible for facility and utility routine maintenance, preventative maintenance, trouble shooting.
[ترجمه گوگل]مسئول تعمیر و نگهداری معمولی تاسیسات و ابزار، نگهداری پیشگیرانه، عیب یابی باشد
[ترجمه ترگمان]مسئول نگهداری و نگهداری و تعمیر و نگهداری، نگهداری پیشگیرانه، تیراندازی با مشکل باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Be responsible for facility utility routine maintenance, preventative maintenance, trouble shooting.
[ترجمه گوگل]مسئول تعمیر و نگهداری معمولی تاسیسات، تعمیر و نگهداری پیشگیرانه، عیب یابی باشد
[ترجمه ترگمان]مسئول نگهداری و نگهداری و تعمیر و نگهداری، نگهداری پیشگیرانه، تیراندازی با مشکل باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Be responsible for manufacturing equipment packaging equipment routine maintenance, preventative maintenance, trouble shooting.
[ترجمه گوگل]مسئولیت تعمیر و نگهداری معمول تجهیزات بسته بندی تجهیزات، تعمیر و نگهداری پیشگیرانه، عیب یابی را بر عهده بگیرید
[ترجمه ترگمان]مسئول تولید تجهیزات بسته بندی تجهیزات بسته بندی، نگهداری پیشگیرانه، تیراندازی و تیراندازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عیب زدایی (اسم)
troubleshooting

مشکل گشا (صفت)
troubleshooting

تخصصی

[کامپیوتر] اشکال یابی
[برق و الکترونیک] عیب یابی
[زمین شناسی] اشکال یابى، عیب یابی
[شیمی] رفع اشکال

انگلیسی به انگلیسی

• locating of malfunctions; mediation
spotting problems, locating mishaps

پیشنهاد کاربران

troubleshooting ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: عیب یابی
تعریف: فرایند یافتن و نشان دادن اِشکال یا عیب موجود در سامانه های الکترونیکی
عیب یابی
رفع عیب
عیب یابی - رفع مشکل

بپرس