tuna fish

/ˈtuːnəˈfɪʃ//ˈtjuːnəfɪʃ/

معنی: ماهی تونایاتون
معانی دیگر: tuna : ج

جمله های نمونه

1. I don't like eating tins of tuna fish.
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم قوطی ماهی تن بخورم
[ترجمه ترگمان]من از قوطی های ماهی تن خوشم نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The store was completely sold out of tuna fish.
[ترجمه گوگل]این فروشگاه کاملاً از ماهی تن فروخته شد
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه به طور کامل از ماهی های تون تن فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tuna fish swim beneath schools of dolphins, fishermen do not discriminate and scoop up the whole lot in their nets.
[ترجمه گوگل]ماهی‌های تن در زیر شاخه‌های دلفین‌ها شنا می‌کنند، ماهی‌گیران تبعیض قائل نمی‌شوند و کل مقدار را در تورهای خود جمع می‌کنند
[ترجمه ترگمان]ماهی تن ماهی که در زیر مدارس دلفین ها شنا می کند، ماهی ها را در دام خود تمیز و به دام می اندازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The exceptions are baked beans, tuna fish and, particularly, sardines which are so good for you.
[ترجمه گوگل]استثناء لوبیا پخته شده، ماهی تن و، به ویژه، ساردین است که برای شما بسیار مفید است
[ترجمه ترگمان]استثناها عبارتند از لوبیا پخته، ماهی تن ماهی و بویژه ساردین که برای شما خوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A steady line of customers trooped by for tuna fish and bologna.
[ترجمه گوگل]صف ثابتی از مشتریان برای ماهی تن و بولونیا
[ترجمه ترگمان]یک خط ثابت از مشتریان که برای ماهی تن و bologna ماهی تن جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I am a tuna fish, the voice replied.
[ترجمه گوگل]صدا پاسخ داد من ماهی تن هستم
[ترجمه ترگمان]صدا جواب داد: من ماهی تن ماهی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The evening feast included diced fatty flesh of tuna fish and milk - fed lamb with herbs.
[ترجمه گوگل]ضیافت عصرانه شامل گوشت تکه‌شده ماهی تن و شیر - بره تغذیه شده با گیاهان بود
[ترجمه ترگمان]جشن عصر شامل گوشت چرب خردشده ماهی تن ماهی و بره تغذیه شده با گیاهان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'll have a tuna fish sandwich.
[ترجمه گوگل]من یک ساندویچ ماهی تن می خورم
[ترجمه ترگمان]من یه ساندویچ ماهی درست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There's tuna fish for sandwiches and you'll find coleslaw in the fridge.
[ترجمه گوگل]ماهی تن برای ساندویچ وجود دارد و سالاد کلم را در یخچال پیدا خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]ماهی تن برای ساندویچ هست و سالاد کلم را تو یخچال پیدا خواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tuna fish oil - is a source of omega - 3 long chain fatty acids.
[ترجمه گوگل]روغن ماهی تن - منبع اسیدهای چرب با زنجیره بلند امگا 3 است
[ترجمه ترگمان]روغن ماهی Tuna منبع اسیده ای چرب امگا ۳ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tigers will do anything for a tuna fish sandwich!
[ترجمه گوگل]ببرها برای ساندویچ ماهی تن هر کاری می کنند!
[ترجمه ترگمان]ببرها هر کاری برای یک ساندویچ ماهی تن انجام خواهند داد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A can of tuna fish a loaf of white bread, and a head of lettuce.
[ترجمه گوگل]یک قوطی تن ماهی یک نان سفید و یک سر کاهو
[ترجمه ترگمان]یک ماهی تن ماهی، یک قرص نان سفید و یک تکه کاهو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I like to eat tinned tuna fish.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم ماهی تن کنسرو شده بخورم
[ترجمه ترگمان] من دوست دارم ماهی های کنسرو ماهی رو بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. First put some tuna fish on slice of bread.
[ترجمه گوگل]ابتدا مقداری ماهی تن را روی تکه نان قرار دهید
[ترجمه ترگمان]اول ماهی تون را روی تکه نان گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی تونایاتون (اسم)
tuna, tuna fish

پیشنهاد کاربران

tuna fish ( n ) ( tunə fɪʃ ) =cooked tuna sold in a can, e. g. tuna - fish sandwiches
tuna fish
ماهی تن
تن ماهی

بپرس