typewritten

جمله های نمونه

1. We received a typewritten letter with a note added by hand.
[ترجمه گوگل]یک نامه تایپی دریافت کردیم که یک یادداشت با دست اضافه شده بود
[ترجمه ترگمان]ما یک نامه چاپ شده را با یادداشتی که با دست اضافه شده بود دریافت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All copy must be typewritten and sent to the editor by Friday morning.
[ترجمه گوگل]تمام نسخه باید تایپ شده و تا صبح جمعه برای سردبیر ارسال شود
[ترجمه ترگمان]همه کپی باید typewritten شده و تا جمعه صبح به سردبیر ارسال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She turned next to the typewritten pages.
[ترجمه گوگل]کنار صفحات تایپ شده چرخید
[ترجمه ترگمان]سپس رو به صفحات typewritten کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A typewritten list of male names and telephone numbers, twenty-five in all, including those of Matteo and Saunders.
[ترجمه گوگل]فهرستی تایپ‌شده از نام‌ها و شماره‌های تلفن مردانه، در مجموع بیست و پنج، از جمله نام‌های متئو و ساندرز
[ترجمه ترگمان]یک لیست شده از اسامی مرد و شماره تلفن، بیست و پنج نفر در کل، از جمله: Matteo و ساندرز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Get the notes typewritten using a new ribbon, or copy them out in black felt tip pen in large capital letters.
[ترجمه گوگل]یادداشت ها را با استفاده از یک روبان جدید تایپ کنید، یا آنها را با نوک قلم سیاه و سفید با حروف بزرگ کپی کنید
[ترجمه ترگمان]یادداشت را با استفاده از یک روبان تازه دریافت کنید و یا آن ها را با مداد نوک نمدی مشکی در حروف بزرگ بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Books and magazines are set proportionally spaced, typewritten documents are generally monospaced.
[ترجمه گوگل]کتاب ها و مجلات با فاصله متناسب تنظیم می شوند، اسناد تایپی معمولاً تک فاصله هستند
[ترجمه ترگمان]کتاب ها و مجلات به تناسب دارای فاصله هستند، و اسناد و اسناد به طور کلی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yet the couple of typewritten lines had been plain enough, with little room for error.
[ترجمه گوگل]با این حال، دو خط تایپ شده به اندازه کافی ساده بودند و جای کمی برای اشتباه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، چند خط چاپ شده روی هم رفته بودند و اتاق کوچکی برای اشتباه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He placed her letter, typewritten on white paper and cursory, to one side.
[ترجمه گوگل]نامه او را که روی کاغذ سفید تایپ شده بود و به صورت گذرا نوشته شده بود در یک طرف گذاشت
[ترجمه ترگمان]نامه او را روی کاغذ سفید و سرسری گرفت و به یک طرف نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Essay manuscripts should be typewritten and double-spaced.
[ترجمه گوگل]دستنوشته های انشا باید تایپی و با فاصله دوطرفه باشد
[ترجمه ترگمان]نسخه های خطی تحقیق باید ماشین شوند و دارای فاصله دو گانه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Essay manuscripts should be typewritten, double - spaced, etc.
[ترجمه گوگل]دستنوشته های انشا باید به صورت تایپی، دو فاصله و غیره باشد
[ترجمه ترگمان]نسخه های خطی تحقیق باید ماشین شوند، دو برابر فاصله و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Typewritten ransom note ? kidnapper was organized.
[ترجمه گوگل]یادداشت باج نویسی؟ آدم ربا سازماندهی شده بود
[ترجمه ترگمان]نامه ransom؟ آدم ربا سازمان دهی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Each session would produce a big stack of typewritten notes.
[ترجمه گوگل]هر جلسه یک پشته بزرگ از یادداشت های تایپی تولید می کند
[ترجمه ترگمان]هر جلسه دسته بزرگی از یادداشت ها را تولید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your paper must be typewritten, double - spaced, and thoroughly edited for spelling and grammar.
[ترجمه گوگل]مقاله شما باید تایپ شده باشد، دو فاصله داشته باشد، و به طور کامل برای املا و دستور زبان ویرایش شود
[ترجمه ترگمان]مقاله شما باید typewritten، دارای دو فاصله، و کاملا ویرایش شده برای هجی کردن و دستور زبان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To make a full written or typewritten copy of ( dictated material, for example ).
[ترجمه گوگل]برای تهیه یک کپی کامل نوشتاری یا تایپی از (مطالب دیکته شده، برای مثال)
[ترجمه ترگمان]برای درست کردن یک نسخه کامل نوشته شده (دیکته کردن مطالب، برای مثال)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sarah recognized the first card she had typewritten that afternoon. There was still the rayed splotch in the upper right-hand corner where a tear had fallen.
[ترجمه گوگل]سارا اولین کارتی را که بعدازظهر تایپ کرده بود شناخت هنوز در گوشه سمت راست بالا که اشک ریخته بود، لکه پرتویی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]سارا اولین کارتی را که آن روز بعد از ظهر شده بود شناخت هنوز لکه سرخی در گوشه سمت راست، جایی که اشکی در آن فرو ریخته بود، دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something that is typewritten has been typed on a typewriter or word processor.

پیشنهاد کاربران

( توسط کامپیوتر یا ماشین تایپ ) تایپ شده - ماشین نویسی شده

بپرس