unicorn

/ˈjuːnɪˌkɔːrn//ˈjuːnɪkɔːn/

معنی: تکشاخ، جانور افسانهای دارای یک شاخ
معانی دیگر: (اسطوره ی یونان) اسب تک شاخ، جانور افسانه ای دارای یک شا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a mythical animal having the body of a horse and a single horn projecting from its forehead.

جمله های نمونه

1. He's modelled a unicorn in wax.
[ترجمه گوگل]او یک اسب شاخدار را در موم مدل کرده است
[ترجمه ترگمان]او با یک اسب تک شاخ در موم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The unicorn is a fabulous creature/beast.
[ترجمه ج] تک شاخ یک حیوان افسانه ای است
|
[ترجمه گوگل]اسب شاخدار موجود/جانور افسانه ای است
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک حیوان افسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The unicorn is a mythical creature.
[ترجمه گوگل]اسب شاخدار موجودی افسانه ای است
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک جانور افسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The unicorn is an imaginary beast.
[ترجمه گوگل]اسب شاخدار یک جانور خیالی است
[ترجمه ترگمان]اسب تک شاخ یک جانور خیالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the Empire they would be called unicorn.
[ترجمه گوگل]در امپراتوری آنها را تک شاخ می نامیدند
[ترجمه ترگمان]در امپراطوری آن ها اسب تک شاخ نامیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are also problems with words like unicorn, roc, elf and dragon.
[ترجمه گوگل]همچنین مشکلاتی در مورد کلماتی مانند یونیکورن، راک، جن و اژدها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین با کلمات مثل اسب تک شاخ، الف و اژدها مشکل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. George Orwell, 1940. The Lion and Unicorn. ibid.
[ترجمه گوگل]جورج اورول، 1940 شیر و اسب شاخدار همانجا
[ترجمه ترگمان]جورج اورول، ۱۹۴۰ شیر و اسب تک شاخ ibid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The unicorn is a lonely, solitary creature that symbolizes hope.
[ترجمه گوگل]اسب شاخدار موجودی تنها و منزوی است که نماد امید است
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک موجود تنها و تنها است که نشانه امید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The captain of the Unicorn was led to the royal palace.
[ترجمه گوگل]کاپیتان اسب شاخدار به کاخ سلطنتی هدایت شد
[ترجمه ترگمان]فرمانده تک شاخ را به کاخ سلطنتی هدایت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The survey of this research was conducted at Unicorn Leisure Farm with convenient sampling method. This research is able to accumulate 376 valid questionnaires.
[ترجمه گوگل]بررسی این پژوهش در مزرعه اوقات فراغت یونیکورن با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد این پژوهش قادر به جمع آوری 376 پرسشنامه معتبر است
[ترجمه ترگمان]بررسی این تحقیق در مزرعه Leisure Leisure با روش نمونه گیری مناسب انجام شد این تحقیق می تواند ۳۷۶ پرسشنامه معتبر جمع آوری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's modeling a unicorn in wax.
[ترجمه گوگل]او در حال مدل سازی یک اسب شاخدار در موم است
[ترجمه ترگمان]اون یه اسب تک شاخ با موم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Prized by medieval royalty, inspiration for unicorn myths, narwhal tusks have driven men to extremes for centuries. Today the quest for tusks and skin threatens some populations.
[ترجمه گوگل]عاج های ناروال که توسط خانواده سلطنتی قرون وسطایی الهام گرفته شده اند، برای قرن ها مردان را به افراط و تفریط سوق داده اند امروزه جستجوی عاج و پوست برخی از جمعیت ها را تهدید می کند
[ترجمه ترگمان]Prized توسط خانواده سلطنتی قرون وسطی، الهام برای افسانه های تک شاخ، کشتی های ناروال، مردان را تا قرن ها به حد افراط سوق داده است امروز تلاش برای tusks و پوست برخی جمعیت ها را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I believe unicorn was once living in the world.
[ترجمه گوگل]من معتقدم اسب شاخدار زمانی در دنیا زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم اسب تک شاخ یه زمانی توی دنیا زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sculpture is the mythical unicorn.
[ترجمه گوگل]مجسمه همان اسب شاخدار افسانه ای است
[ترجمه ترگمان]مجسمه اسب تک شاخ افسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تک شاخ (اسم)
unicorn

جانور افسانه ای دارای یک شاخ (اسم)
unicorn

انگلیسی به انگلیسی

• mythical horse-like creature with one spiraling horn growing from its forehead
in stories and legends, a unicorn is an imaginary animal that looks like a white horse and has a horn growing from its forehead.

پیشنهاد کاربران

کلیدی، شاخص
ایده یا طرح غیر واقع بینانه ( معمولا در سیاست )
1 - a person or thing that is rare and highly valued
کسی یا چیز کمیاب و بسیار با ارزش
2 - تک شاخ یا یونیکورن ( به لاتین: Unicornis ) نام موجودی اساطیری و افسانه در فرهنگ ایران و سپس اروپای کهن و قرون وسطی است. با اینحال اسب تک شاخ در اساطیر دیگر فرهنگ ها نیز دیده شده است.
unicorn
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Unicorn
تک شاخ_جانور تک شاخ تو افسانها ک بیشتر بصورت اسب تک شاخ هست
● اسب تکشاخ
● کالسکه ای که توسط سه اسب کشیده میشود، یکی در جلو و دوتا در پس او و کنار هم
● کیس سرمایه گذاری با ارزش بازار میلیارد دلاری
اصطلاح یونیکورن اصطلاحی در حوزه سرمایه گذاری خطرپذیر است که اشاره به استارتاپی دارد که ارزش بازار آن از یک میلیارد دلار عبور میکند.
اسب تک شاخ، با شاخ طلایی و یال هایی همانند رنگین کمان
اسب تک شاخ

بپرس