unmanned

/ənˈmænd//ˌʌnˈmænd/

بدون سرنشین، اتوماتیک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not having a human pilot or crew, as a spacecraft.

جمله های نمونه

1. a unmanned flight to the moon
پرواز بی سرنشین به ماه

2. the sound of explosions unmanned the new soldiers
صدای انفجار سربازان تازه کار را زهره ترک کرد.

3. Unmanned post offices meant millions of letters went unsorted.
[ترجمه گوگل]دفاتر پست بدون سرنشین به این معنی بود که میلیون ها نامه مرتب نشده بودند
[ترجمه ترگمان]دفتر اداره پست به معنی میلیون ها نامه بود که به آنجا رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Scientists say these unmanned flights can make important and exciting discoveries.
[ترجمه گوگل]دانشمندان می گویند این پروازهای بدون سرنشین می توانند اکتشافات مهم و هیجان انگیزی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان می گویند که این پروازه ای بدون سرنشین می تواند کشفیات مهم و هیجان انگیز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The news of his friend's death unmanned him and he wept.
[ترجمه گوگل]خبر مرگ دوستش او را بی‌سرنشین کرد و گریست
[ترجمه ترگمان]خبر مرگ دوستش او را بدون محافظ رها کرد و گریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unmanned by grief he broke down and wept.
[ترجمه گوگل]بدون سرنشین از اندوه، شکست و گریست
[ترجمه ترگمان]پس از غم و اندوه به گریه افتاد و گریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Spacecraft and rocket upper stages for unmanned missions to the Moon, Mars, and Venus were all initiated.
[ترجمه گوگل]مراحل فوقانی فضاپیما و موشک برای ماموریت های بدون سرنشین به ماه، مریخ و زهره همگی آغاز شد
[ترجمه ترگمان]سفینه های فضایی و سفینه های فضایی برای ماموریت های بدون سرنشین به ماه، مریخ و ونوس همگی آغاز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Nova will have unmanned launches next year followed by a manned mission, which Bennett himself wants to pilot.
[ترجمه گوگل]نوا سال آینده پرتاب های بدون سرنشین خواهد داشت و به دنبال آن یک ماموریت سرنشین دار، که خود بنت می خواهد آن را به صورت آزمایشی انجام دهد
[ترجمه ترگمان]نوا اسکوشیا در سال آینده آغاز به کار خواهد کرد و پس از آن یک هیات با سرنشین، که بنت خود می خواهد خلبان باشد، راه اندازی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I confess without shame I was unmanned - choked with dust and tears both.
[ترجمه گوگل]من بدون شرم اعتراف می کنم که من بدون سرنشین بودم - هر دو از غبار و اشک خفه شده بودم
[ترجمه ترگمان]اعتراف می کنم که بدون شرمندگی، بدون احساس از دست رفته بودم - با گرد و خاک و اشک، هر دو گریه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unmanned, they float about like driftwood, secure in the knowledge that they've already lost.
[ترجمه گوگل]بدون سرنشین، آن‌ها مانند چوب رانش شناور می‌شوند و مطمئن هستند که قبلاً از دست داده‌اند
[ترجمه ترگمان]Unmanned، آن ها مثل چوب جنگلی در حال شناور شدن هستند و در دانشی که قبلا از دست داده اند ایمن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fare from the last unmanned station is probably less than a pound.
[ترجمه گوگل]کرایه آخرین ایستگاه بدون سرنشین احتمالا کمتر از یک پوند است
[ترجمه ترگمان]کرایه آخرین ایستگاه بدون سرنشین احتمالا کم تر از یک پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A small UAV (unmanned air vehicle) for intelligence reconnaissance. The UAV's flight and activities are directed from the ground by a mission control center that serves, in effect, as its pilot.
[ترجمه گوگل]یک پهپاد کوچک (وسیله هوایی بدون سرنشین) برای شناسایی اطلاعاتی پرواز و فعالیت های پهپاد از روی زمین توسط یک مرکز کنترل ماموریت هدایت می شود که در واقع به عنوان خلبان آن عمل می کند
[ترجمه ترگمان]یک UAV کوچک (وسیله نقلیه هوایی بدون سرنشین)برای شناسایی هوش پرواز و فعالیت های مافوق صوت بدون سرنشین توسط مرکز کنترل ماموریت هدایت می شوند که در عمل به عنوان خلبان آن عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An unmanned Russian supply ship has now docked securely with the International Space Station following an earlier unsuccessful attempt.
[ترجمه گوگل]یک کشتی تدارکاتی بدون سرنشین روسی اکنون پس از تلاش ناموفق قبلی به طور ایمن در ایستگاه فضایی بین‌المللی لنگر انداخته است
[ترجمه ترگمان]یک کشتی نیروی دریایی بدون سرنشین در حال حاضر به دنبال یک تلاش ناموفق قبلی، بطور ایمن در ایستگاه بین المللی فضایی پهلو گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The US Navy released a new version of Unmanned Underwater Vehicles ( UUV ) Master Plan recently.
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی ایالات متحده اخیراً نسخه جدیدی از طرح جامع وسایل نقلیه زیر آب بدون سرنشین (UUV) را منتشر کرده است
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی ایالات متحده اخیرا یک نسخه جدید از Unmanned وسایل نقلیه زیر آب (UUV)را منتشر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A rescue plan could be achieved by sending an unmanned module to the space station.
[ترجمه گوگل]با ارسال یک ماژول بدون سرنشین به ایستگاه فضایی می توان به طرح نجات دست یافت
[ترجمه ترگمان]یک برنامه نجات را می توان با ارسال یک ماژول بدون سرنشین به ایستگاه فضایی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lacking a human crew, lacking human operators (e.g., aircraft, spaceship, etc.)
unmanned aircraft or spacecraft do not carry people in them.
if a place or building is unmanned, it does not have anybody on duty there.
see also unman.

پیشنهاد کاربران

The unmanned capsule will bring particles of solar wind back to Earth
Oxford Dictionary@
( هواپیما/ سفینه ) بدون سر نشین
مضطرب و پریشان، دلسرد، هراسان

بپرس