urchin

/ˈɜːrt͡ʃən//ˈɜːt͡ʃɪn/

معنی: جن، بچه بد ذات، جوجه تیغی، خارپشت، بچه شیطان
معانی دیگر: بچه ی شیطان، بچه ی تخس، طفل، (مهجور) رجوع شود به: elf، رجوع شود به: sea urchin

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small child, esp. a poor, mischievous, or dirty boy.
مشابه: ragamuffin

(2) تعریف: a marine invertebrate having movable projecting spines on a roundish body; sea urchin.

جمله های نمونه

1. You should sheer off the urchin.
[ترجمه گوگل]شما باید خارپشت را کنار بگذارید
[ترجمه ترگمان] تو باید بچه ولگرد رو آزاد کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You should sheer off the wicked urchin.
[ترجمه گوگل]شما باید خارپشت بدجنس را کنار بگذارید
[ترجمه ترگمان] تو باید یه بچه بدجنس رو بکشی بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "Urchin", with its connotation of mischievousness, may not be a particularly apt word.
[ترجمه گوگل]«خارپشت»، با مفهوم شیطنتش، ممکن است کلمه بخصوصی نباشد
[ترجمه ترگمان]\"Urchin\"، با معنای ضمنی آن، ممکن است کلمه مناسبی نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cranston turned and flicked his fingers at the urchin.
[ترجمه گوگل]کرانستون برگشت و انگشتانش را به سمت جوجه تیغی تکان داد
[ترجمه ترگمان]کرنستن برگشت و دستش را به سوی ولگرد پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An urchin showed her which tenement house was his.
[ترجمه گوگل]جوجه تیغی به او نشان داد که کدام خانه مسکونی مال اوست
[ترجمه ترگمان]یک لات او را به او نشان داد که خانه او مال اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An elf and an urchin, she had seen Holly.
[ترجمه گوگل]یک جن و یک جوجه تیغی، او هالی را دیده بود
[ترجمه ترگمان]او هالی را دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cassiduloid sea urchin, Pygurus costatus, Jurassic.
[ترجمه گوگل]خارپشت دریایی کاسیدولوئید، Pygurus costatus، ژوراسیک
[ترجمه ترگمان]urchin دریایی Cassiduloid، Pygurus،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But please, hold the sea urchin.
[ترجمه گوگل]اما لطفا خارپشت دریایی را نگه دارید
[ترجمه ترگمان]اما خواهش می کنم ولگرد دریایی را نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Micraster is sometimes called the heart urchin, because of its distinctive shape.
[ترجمه گوگل]Micraster به دلیل شکل متمایزش گاهی اوقات خارپشت قلب نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]Micraster گاهی اوقات به خاطر شکل متمایز آن، کودک لات نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thousands of fertilized sea urchin eggs, starfish and blue clams returned to Earth with the astronauts.
[ترجمه گوگل]هزاران تخم توتیای دریایی بارور شده، ستاره دریایی و صدف آبی همراه با فضانوردان به زمین بازگشتند
[ترجمه ترگمان]هزاران لاک پشت دریایی بارور شده، ستاره دریایی و صدف آبی با فضانوردان به زمین بازگشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Studies on sea urchin eggs seem to argue against a role for InsP 3 in fertilization.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مطالعات روی تخم های خارپشت دریایی نقش InsP 3 را در لقاح اثبات می کند
[ترجمه ترگمان]مطالعات مربوط به تخم مرغ و تخم مرغ به نظر می رسد در مورد نقش InsP ۳ در لقاح مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The RYRs identified in neurons and sea urchin eggs seem to resemble the cardiac RYR
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد RYR های شناسایی شده در نورون ها و تخم های خارپشت دریایی شبیه RYR قلبی هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد RYRs که در نورون ها و تخم مرغ و تخم مرغ شناسایی می شوند، شبیه the قلبی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He then shook four-cell urchin embryos apart, and produced four complete embryos.
[ترجمه گوگل]او سپس جنین های چهار سلولی جوجه تیغی را از هم جدا کرد و چهار جنین کامل تولید کرد
[ترجمه ترگمان]سپس چهار سلول را از هم جدا کرد و چهار جنین کامل را تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Was it possible this urchin was really the repository of cataclysmic sexuality as Ewan claimed?
[ترجمه گوگل]آیا ممکن بود این جوجه تیغی واقعاً مخزن تمایلات جنسی فاجعه آمیز باشد همانطور که ایوان ادعا می کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن بود که این کودک، همان طور که Ewan ادعا می کرد، مخزن جنسی فاجعه آمیز باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جن (اسم)
sprite, spook, deuce, goblin, bogie, bogy, bogeyman, elf, jinn, puck, fairy, jinni, fay, urchin, robin goodfellow

بچه بد ذات (اسم)
gamin, urchin

جوجه تیغی (اسم)
urchin, hedgehog, porcupine

خارپشت (اسم)
urchin, hedgehog

بچه شیطان (اسم)
terror, madcap, urchin, hoyden, tomboy

انگلیسی به انگلیسی

• mischievous child; hedgehog; sea urchin
you can refer to a young child who is dirty and poorly dressed as an urchin; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

A young child who is poorly or raggedly dressed
بچه ژنده پوش
Urchen
خارپشت دریایی
بچه ی خیابونی
بچه کل کثیف و شلخته
sea urchin: نوعی موجود ریز دریایی که تیغ تیغی هست و اما غذای بسیاری از موجودات دریایی محسوب میشه
بچه ی شیطون ( معمولا فقیر )
توتیای دریایی، خارپشت دریایی

بپرس