unauthorized

/əˈnɒθəˌraɪzd//ʌnˈɔːθəraɪzd/

بی اجازه، غیرمجاز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of authorized.

جمله های نمونه

1. unauthorized copying of audio tapes is a form of stealing
کپی کردن غیر مجاز نوار صوتی نوعی دزدی است.

2. Unauthorized vehicles will be wheel clamped or towed away.
[ترجمه گوگل]وسایل نقلیه غیرمجاز با گیره چرخی یا یدک کشی خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]وسایل نقلیه غیر مجاز از بین خواهند رفت و یا از بین خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Holding copyright provides the only legal remedy against unauthorized copying.
[ترجمه خالد] داشتن حق نسخه برداری تنهاراه قانونی دربرابرکوپی غیرمجازاست
|
[ترجمه خالد] کوپی برداری غیرمازاست
|
[ترجمه گوگل]داشتن حق چاپ تنها راه حل قانونی در برابر کپی برداری غیرمجاز را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]نگهداری کپی رایت تنها راه حل قانونی برای نسخه برداری غیر مجاز را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sign on the gates read "No Unauthorized Entry".
[ترجمه خالد] علامت روی دروازه هابدون اجازه ممنوع است
|
[ترجمه گوگل]تابلویی که روی دروازه ها نوشته شده بود "ورود غیرمجاز ممنوع"
[ترجمه ترگمان]علامت روی گیت نوشته شده بود: \"هیچ ورودی غیر مجاز\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The train made an unauthorized stop.
[ترجمه گوگل]قطار یک توقف غیرمجاز انجام داد
[ترجمه ترگمان]قطار توقف کوتاهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unauthorized personnel are not allowed on the premises.
[ترجمه گوگل]حضور پرسنل غیرمجاز در محل ممنوع است
[ترجمه ترگمان]پرسنل غیر مجاز در این محل مجاز نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unauthorized reproduction of this publication is strictly forbidden.
[ترجمه گوگل]تکثیر غیرمجاز این نشریه اکیدا ممنوع است
[ترجمه ترگمان]چاپ غیر مجاز این کتاب اکیدا ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No admittance to unauthorized personnel.
[ترجمه گوگل]عدم پذیرش پرسنل غیرمجاز
[ترجمه ترگمان]اجازه ورود به افراد غیر قانونی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This unauthorized biography of the Princess has sold over 10 000 copies in its first week in print.
[ترجمه گوگل]این بیوگرافی غیرمجاز شاهزاده خانم در هفته اول چاپ بیش از 10000 نسخه فروخته است
[ترجمه ترگمان]این زندگینامه غیر مجاز شاهزاده خانم بیش از ده هزار نسخه در هفته اول آن به چاپ رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unauthorized absence is sufficient reason for dismissal.
[ترجمه گوگل]غیبت غیر مجاز دلیل کافی برای اخراج است
[ترجمه ترگمان]عدم حضور غیر مجاز دلیل کافی برای اخراج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He made unauthorized phone calls to Robert Sproul to read hair-raising pas-sages about bayonet fighting.
[ترجمه گوگل]او تماس های تلفنی غیرمجاز با رابرت اسپرول برقرار کرد تا عباراتی را در مورد جنگ با سرنیزه بخواند
[ترجمه ترگمان]او تماس های غیر قانونی برای رابرت Sproul استخدام کرده بود تا در مورد دعوا سر نیزه آواز بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Use by unauthorized persons is a violation of applicable laws.
[ترجمه گوگل]استفاده توسط افراد غیرمجاز نقض قوانین قابل اجرا است
[ترجمه ترگمان]استفاده از افراد غیر مجاز، نقض قوانین قابل اجرا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No access for unauthorized personnel.
[ترجمه گوگل]عدم دسترسی پرسنل غیرمجاز
[ترجمه ترگمان]دسترسی به پرسنل غیر مجاز وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Big Board found that Mr Kleid effected unauthorized, unsuitable and excessive transactions and exercised discretion without written authorization.
[ترجمه گوگل]هیئت بزرگ دریافت که آقای کلاید معاملات غیرمجاز، نامناسب و بیش از حد انجام داده و بدون مجوز کتبی از صلاحدید خود استفاده کرده است
[ترجمه ترگمان]هییت مدیره بزرگ دریافت که آقای Kleid در معاملات غیر مجاز، نامناسب و بیش از حد مجاز عمل کرده و بدون مجوز کتبی اختیار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] فضولی، بی اجازه، غیر مجاز
[ریاضیات] غیر مجاز

انگلیسی به انگلیسی

• without authorization, not authorized, unlicensed, forbidden, unlawful (also unauthorised)
if an action or person is unauthorized, they do not have official permission.

پیشنهاد کاربران

Not proved ( confirmed )
بی اجازه
غیر موجّه، ممنوعه
unauthorized pleasures
لذّتهای ممنوعه
غیر مجاز
بدون گواهینامه، بدون جواز
غیرقانونی
غیر مسئول، بدون اجازه رسمی

بپرس